قدس آنلاین-نگرش سیاسی امام خمینی(ره) در اداره جامعه مبتنی بر توجه به فقه جواهری و لزوم التزام روحانیون و مجتهدین به فقه پویا شرایطی را در جامعه ایرانی متصور است که در ادامه، انقلاب و ساختار انقلابی نظام باید به سوی ساخت جامعه اسلامی حرکت کند.
این مقصود امام راحل در سوم اسفند ۶۷ و در ماههای آخر حیات ایشان خطاب به علما صادر شد؛ پیامی که بعدها به «منشور روحانیت» معروف شد و وظیفه سنگینی بردوش هر دو طیف روحانیت نهاد تا ضمن حضور همه جانبه و همکاری برای پیشبرد اهداف نظام از اختلاف نظرها برای بهبود اوضاع استفاده کنند.
هشدار امام راحل به حوزههای علمیه نسبت به خطر اسلام آمریکایی و آخوند نماهای مروّج تفکر سکولار در حوزه و تفکر خطرناک کسانی که حکومت دینی را جایز نمیدانند و اساساً بین دین و سیاست تفکیک قائل میشوند، از جمله مهمترین دغدغههای امام امت به شمار میآید.
دکترعلی شیرخانی؛ دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی قم، رئیس انجمن مطالعات سیاسی حوزههای علمیه سراسرکشور و رئیس پیشین مرکز اسناد انقلاب اسلامی قم در گفت وگو با قدس از فلسفه صدور پیام «منشور روحانیت» امام میگوید.
امام خمینی(ره) چه انگیزه و هدفی برای صدور پیام «منشور روحانیت» داشتند؟
از سال۶۰ که جریانهای مثل حزب توده و سازمان مجاهدین خلق فعالیتهایی در مقابله با حزب جمهوری آغاز کردند؛ روحانیت فعال در جریانهای سیاسی با دو نگرش متفاوت در بدنه نظام حاضر بودند که منجر به بیان دیدگاههای متعدد شد. امام خمینی(ره) در همان مقطع زمانی به روحانیون هر دو طیف فکری حکم میدادند. این برخورد سیاسی امام راحل برای عدهای از اطرافیان ایشان این سؤال را به وجود آورد که چگونه توجه و همکاری با هر دو گروه سیاسی ممکن است در حالی که نظر امام به یکی از این گروهها نزدیکتر است. امام(ره) در پاسخ به این پرسش نزدیکان خود به این نتیجه رسیدند تا با صدور پیام منشور روحانیت، هردو طیف فکری را به عنوان دو بال انقلاب و نظام معرفی کنند که برای پویایی جامعه باید هر دو جریان در کنار هم حضور داشته باشند.
دامنه تأثیرگذاری منشور روحانیت را در همان دوره، زمان ما و آینده چگونه ارزیابی میکنید؟
در همان زمان افرادی از جامعه روحانیت و مجمع روحانیون گفتند که دوستداران انقلاب باید در بدنه نظام حاضر باشند و قائل به این اندیشه که میشود با وجود تضارب آرا در کنار یکدیگر به نظام و مردم خدمت کرد. در آن مقطع زمانی که امام پیام را صادر کردند، فقط چند ماه تا پایان عمر امام باقی مانده بود. این دو گروه جمع شدند و این صحبتها را مبنای وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت دانستند. با این هدف که اصل بر حفظ انقلاب و نظام - با وجود دو جهت گیری و اندیشه- است و این دو جهت گیری در معرض انتخاب مردم قرار بگیرد و هر کدام مورد پسند مردم بود بر مسند قرار بگیرد. این نشست از کدورتهای موجود -حداقل در رسانهها- کاست، اما پس از ارتحال امام این رویه در برخی موارد تقلیل یافت، بنابراین اگر این نگاه حذفی وجود داشته باشد با روح منشور امام در تضاد است. البته منشور روحانیت محصور در مسائل سیاسی نیست.
منشور روحانیت امام درباره تفاوت دیدگاه در فقه سنتی و پویا چه مسائلی را مطرح میکند؟
امام در منشور روحانیت درباره فقه سنتی میگویند که فقه ما همان «فقه جواهری» باید باشد یعنی اصول و اسلوب شیوه اجتهاد برمبنای همان فقه جواهری است، اما چون در فقه؛ اجتهاد و استنباط داریم و هر استنباطی در زمان خود آنها و براساس تطورات زمانی و مکانی صورت میگیرد، باید مبنای مکان و زمان در نظر گرفته شود. یعنی این گونه نباشد که چون فقیهی در زمانی فتوایی صادر کرده، الزاماً در دورههای بعد هم همان فتوا صادر شود، بلکه براساس اصول فقه شیعه و با توجه به شرایط زمان و مکان اجتهاد صورت بگیرد. اگر این مبنا رعایت شود، همان کشاندن فقه به زندگی مردم رخ میدهد که مدنظر امام(ره) است. از نظر امام حکومت فلسفه عملی تمامی فقه است، از این رو باید فقه در زندگی جاری و ساری باشد. بنابراین باید برای مسائل نوظهور برمبنای زمان و مکان فتوای جدید صادر شود. به عنوان مثال یکی از مسائلی که این روزها مطرح است، اختلاف در معرفی باغی و یاغی است؛ برخی معتقدند کسی که اعتراض کند او را در جمله فتنه گر قرار دهیم و معتقد به اعدام آنها باشیم که محل اِن قُلت است. این گونه نیست که هر معترضی حکم اعدام برایش صادر شود زیرا افرادی چون شیخ طوسی و قدمای ما برای افراد متمرّد و یاغی چهار شرط میگذارند که اگر آن شرطها محقق شود، میتوان از حکم نهایی سخن گفت. البته برخی افراد براساس استنباط خود این شروط را برای معترضین محقق میدانند و آنها را یاغی و باغی میدانند. نمونه دیگری که در زمان وجود دارد، مسئله اعتباری بودن «پول» است؛ آیا روایتی که ربا را بر کالا وارد میداند، برای پول هم صدق میکند؟ این پرسشهای نوظهور را باید فقیه با تکیه بر فقه جواهری و براساس مسائل جدید پاسخ بدهد. این مباحثی است که پویایی فقه را نشان میدهد. اگر حوزه براساس فرمایش امام حرکت کند، قطعاً فقه به اجتماع میآید و از آن میتوان برای زندگی بهتر و پویاتر استفاده کرد.
یکی از مباحثی که توسط رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته، مسئله حوزه انقلابی است. چه ارتباطی بین منشور امام و مطالبات رهبری از حوزه وجود دارد؟
امام در پیام خود مطرح میکنند که باید مدرسین حوزه با جوانانی که دغدغه انقلاب دارند، گفت وگو کنند تا آماده حضور در حوزه شوند. امام میفرمایند که انقلاب ما امر وجودی است که از سال ۴۲ شروع شده و تا انقلاب حضرت مهدی(عج) متصل خواهد شد. رهبرمعظم انقلاب هم اخیراً در دیدار با مردم تبریز فرمودند که انقلاب ما در سال ۵۷آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد. در دیدگاه امام کسانی را که فلسفه و فقه اکبر را قبول داشتند و آن را لازمه اداره جامعه میدانستند و ملتزم به حکومت عقل گرا بودند افرادی میدانند که در شکل گیری انقلاب نقش داشتند. اگر این افراد میخواهند این انقلاب حفظ بشود، باید همچنان روحانیونی با روحیه انقلابی و جهادی داشته باشیم. یعنی بتوانند از متون دینی استنباط هایی داشته باشند که هم معاش و هم معاد انسانها را در بربگیرد. براین اساس میگویند که حوزه انقلابی باید وجود داشته باشد.
حوزه انقلابی چه ویژگیهایی دارد؟ برای تداوم این تفکر چه باید کرد؟
حوزه انقلابی با اشرافی گری و تجمل و اسراف در عناد است، همچنین روحانیون باید از وابستگی با القاب و عناوین بپرهیزند. از دید امام حوزهای انقلابی است که روحانیون آن در بین مردم باشند و حرف مردم را بشنوند. نکته دیگر اینکه حوزه انقلابی باید برای رفع مشکلات جامعه برنامه داشته باشد. حوزه انقلابی همان گونه که نظام را ایجاد کرد باید به سمتی برود که جامعه اسلامی بسازد. اگر این اتفاق رخ دهد به سمت تمدن نوین اسلامی خواهیم رفت.
به هر روی، همان گونه که رهبر انقلاب فرمودند: «توصیه میکنم که این پیام را مثل یک درس، مثل یک کتاب که انسان باید مکرر بخواند، بخوانید. خود من واقعاً مکرر خواندم. هرچه انسان میخواند، احساس میکند که روی کلمه کلمه آن باید تأمل کند و التذاذ معنوی ببرد» (۱۲/۱۲/ ۱۳۶۷)، منشور روحانیت امام راحل آن قدر مهم است که باید با همتی جهادی به ترویج و بازخوانی آن همت گمارد.
نظر شما