به گزارش قدس آنلاین، بدون شک اگر بخواهیم یکی از اعضای دولت دهم را به عنوان فرد فعال و البته مطلع تر نسبت به سایر افراد نام ببریم، آن شخص محمدرضا میرتاج الدینی است. نماینده مردم تبریز در مجلس هفتم و هشتم که در نیمه عمر مجلس هشتم صلاح را بر خروج از مجلس و کمک به دولت محمود احمدی نژاد در کسوت معاونت پارلمانی دید. معاونتی که ناخودآگاه فرد را از اخبار دو قوه و خصوصا روسای آنها مطلع می کند. چه رسد به اینکه روسای این دو قوه در آن مقطع زمانی اشخاص پرحاشیه ای همچون محمود احمدی نژاد و علی لاریجانی باشند. هرچند میرتاج الدینی می گوید که نمی دانم چه شد از معاونت پارلمانی کنار گذاشته شدم و به معاونت اجرای قانون اساسی رفتم! بههرحال با نماینده خوش زبان مردم تبریز که مهمان ما بود از همه چیز سخن گفتیم. از وضعیت مجلس دهم تا حال و روز عجیب این روزهای احمدی نژاد، دلایل تغییر رفتارش و بسیاری از مسائل دیگر حتی دریاچه ارومیه هم بحث شد. در ادامه ماحصل دوساعت گفت و گوی ما در بعدازظهر یک روز سرد زمستانی با محمدرضا میرتاج الدینی را از نظر خواهید گذراند:
به عنوان سوال اول با توجه به دو دوره حضور شما در مجلس، عملکرد مجلس فعلی را چطور ارزیابی می کنید؟
میرتاج الدینی: آن خلوص و استحکامی که در مجالس اصولگرای اول یعنی هفتم و هشتم وجود داشت کم رنگ شد و در این مجلس هم که در واقع اکثریت مطلق تعیین کننده برای هیچ جریانی وجود ندارد. سه فراکسیون اصولگرا، اصلاح طلب ها، میانه روها و مستقل ها هستند که بیشتر گرایشاتشان به طرف دولت، اعتدالیون و اصلاح طلب هاست.
از نظر سیاسی یک اکثریت تعیین کننده وجود ندارد؛ اقلیت های قوی هست گرچه اقلیت قوی هم می تواند مجلس را در موارد حساس این طرف و آن طرف کنند. در رای اعتماد وزرا، در تصمیم گیری های اساسی می توانند نقش داشته باشند. این مجلس کارهای اساسی، جدی و قابل توجهی تا حالا انجام نداده است. مماشات با دولت را داشته و نتوانسته است در آن جاهای لازم به صورت جدی وارد بشود و به نفع مردم تصمیم گیری بکند. حداقل در حوزه های اشتغال و اقتصادی یکی دو تا طرح قوی بیاورد و از دولت مطالبه کند و در مقام نظارت به رفتار و عملکرد ورزا بگویم که کار اساسی در این رابطه انجام بدهد، شاهد نبودیم.
عملکرد هیات رییسه و شخص آقای لاریجانی را چطور می بینید؟
میرتاج الدینی: آقای لاریجانی حمایت از دولت و همسویی با برنامه های این دولت زیاد دارد و همراهی می کند. در عین حال دو سه جناح داخلی مجلس را هدایت می کند. این نکته را می توانم در مورد ایشان بگویم مدیریت مجلس را مثل گذشته دارد و می تواند همه نمایندگان را به نوعی در داخل مجلس مدیریت کند، جناح های مختلف را مدیریت کند. روسای مجلس تا اندازه ای باید همراهی با دولت داشته باشند که از دولت حمایت و پشتیبانی می کردند کارها را پیش بردند اما برخی جاها همراهی بیش از حد با دولت که در تاریخ هم داشتیم موجب می شود که مجلس آن وظیفه و رسالت اصلی و تاریخی خودش را عمل نکند یا کم رنگ وارد بشود. نمونه این را در مجلس قبلی در بررسی برجام دیدیم. تلاش هایی که در کمیسیون ویژه شده بود در صحن مجلس نگذاشتند بروز و ظهور بکند و با یک بحث ۲۰ دقیقه ای کار به آن بزرگی و تاریخی را به تصویب رساندند این نوع کارها را در کارکرد مجلس می دیدیم.
فراکسیون ولایی(اصولگرایان) را در مقایسه با مجلس هفتم و هشتم بحث قوت و تاثیر گذاری شان را در مجلس چطور می بینید؟ به عنوان یک اقیلت موثر هستند؟
میرتاج الدینی: در حد اقلیت موثر هستند اما برخی جاها در حمایت از برخی وزرا که جریان اعتدال نمی خواستند رای بیاورند، اینها حمایت کردند رای آوردند و در بحث بودجه و در جاهای حساس ورود و خروج خوبی داشتند اما آن تاثیرگذاری فراکسیون مجالس قبلی را ندارند هم اکثریت مطلق را ندارند و هم از آن انسجام کافی برخوردار نیستند.
برای مثال به رغم انتقادهایی که در چهار و پنج سال اخیر انجام شد آقای ظریف رای اعتماد قوی از مجلس آوردند که مورد انتقاد بود. ابتدا که مجلس تشکیل شده بود می گفتند که ریاست مجلس اصولگرا آقای لاریجانی است همان فرمایش شما هست؟
میرتاج الدینی: برای برخی از وزرا که حداقل فراکسیون اصولگراها خیلی جدی می توانستند وارد بشوند هم عملکردشان را کنکاش کنند و مورد بررسی قرار بدهند و هم سوابق آن را در این مجلس شاهد نبودیم. یک مثال بزنم. در مجلس هشتم که اصولگراها در اکثریت بودند، در زمان دولت نهم آقای محصولی به عنوان وزیر معرفی شد از ایشان یک ایراد جدی گرفتند که ایشان سرمایه دار است و رقم سرمایه نقل می کردند، چند تا منزل در تهران داشت و... اینها را جمع کرده بودند. فضا آن چنان سنگین شد که وادار کردند تا محصولی قبل از رای منصرف شد.
برای وزارت نفت یا وزارت کشور؟
میرتاج الدینی: وزارت نفت بود. نگذاشتند ایشان بیاید اما همان مجلس نهم که اغلب نماینده ها بودند و بعد مجلس دهم به وزرایی رای دادند که اینها بالای صدها میلیارد تومان سرمایه داشتند. حالا رسیدگی به اموال یک بحث دیگری است. اینکه وزیری که یک سرمایه سنگینی در این نظام هم به دست آورده در طول زمان اغلب یک جاهایی مسئول و مدیر بودند خب مجلس نباید به اینها رسیدگی کند و رای بدهد. به فرض هم هیچ ایرادی نباشد باز هم با دیدگاه امام(ره) که نباید بگذارید انقلاب به دست چنین افرادی بیفتد. امام(ره) نگاهش نگاه مستضعفین بود. امروز هم رهبری در بحث های خودشان به همین نکته تاکید داشتند. یکی از آفت های انقلاب اشرافی گری است، مدیران ارشد یا وزرای ما در خانه های آن چنانی بنشینند صاحب باشند و یا سرمایه های آن چنانی داشته باشند این با آرمان های انقلاب سازگاری ندارد یک مجلس انقلابی نباید اینها را بتابد ما این چیزها را در این مجلس نمی بینیم.
با توجه به اینکه شما معاونت رییس جمهور بودید و در دولت حضور داشتید، همین بحث ثروت، ساده زیستی و فعالیت اقتصادی وزرا در آن موقع چطور بود؟
میرتاج الدینی: کلا آنهایی که در مسئولیت های ارشد قرار می گیرند کار اقتصادی نباید بکنند. قانون نیست ولی یک تعهد است. حالا خارج از مسئولیتشان فعالیت های اقتصادی ایراد ندارد اما در دوران مسئولیتشان ورود به کارهای اقتصادی طبعا رانت و امتیاز خواهد بود و در خصوص کارمندان قانون است که فعالیت های اقتصادی و قرادادها در حوزه اداره خودش در جایی که ذی نفع است نمی تواند وارد بشوند. وقتی که وزیر یا معاون رییس جمهور می شود اموالش را طبق اصل ۱۴۲ قانون اساسی باید به قوه قضاییه ارائه بدهد و پایان دوره اش باز هم باید اعلام بکند. آنها هم بررسی می کنند ببیند که به صورت غیرمعمول اضافه شده یا نه. این یک راهی است که سلامت یک مجموعه یا وزرا را تضمین می کند. ما خودمان قبل از آن به ریاست جمهوری رفتیم نامه برای ما آمد یک هفته قبل از پایان هم اموال خودمان را هر چی بود فرستادیم.
ظاهرا هنوز دو نفر از مسئولان دولت لیست اموال خودشان را اعلام نکردند؟
میرتاج الدینی: این را باید قوه قضاییه طبق قانون پیگیری کند و باید اعلام کنند.
ضمانت اجرایی خاصی دارد؟
میرتاج الدینی: اصل ۱۴۲ قانونی اساسی هست، اگر کسی اعلام نکند برخلاف قانون اساسی عمل کرده است. اصل قانون اساسی در مورد رهبر، رییس جمهوری، وزرا، معاونین رییس جمهوری در این محدوده گفتند که باید اعلام کنند. اگرکسی اعلام نکند بر خلاف قانون اساسی عمل کرده است.
یعنی قوه قضاییه می تواند عزل کند؟
میرتاج الدینی: قوه قضاییه می تواند پیگیری و در خواست کند و رییس جمهوری گزارش کند راه های قانونی اش را تدوین نکردند ولی از اختیارات قوه قضاییه است.
چه شد که از نمایندگی مجلس به معاونت ریاست جمهوری آمدید و چطور شد که از معاونت رفتید؟
میرتاج الدینی: آمدن را همه پرسیدند، ولی رفتن را تا به حال کسی نپرسیده بود. ما در مجلس بودیم و بالاخره از طرف دولت برای من پیشنهاد شد که معاونت پارلمانی را بر عهده بگیریم. من یکی دو هفته درباره این قضیه مطالعه کردم. با دوستان مجلس، برخی علما با همشهری های خودم در تبریز مشورت کردم که به دولت بروم یا نه؟ اغلب نظرها این بود که امکان خدمت و فعالیت در دولت بیشتر است و لذا قبول کردیم رفتیم ولی از مجلس هم فاصله نگرفته بودیم. در مجلس هم بودیم این دفعه از موضع دولت در مجلس بودیم. در کمیسیون تلفیق لایحه ها و در همه جا بحث داشتیم برای اینکه کارهای تبریز با این نمایندگان دیگری بود. تبریز شش تا نماینده دارد من رفته بودم پنج نماینده هنوز بود از آن جهت هم خلاء پیش نیاید. در آن مدت دفترم را در تبریز تعطیل نکرده بودم در دولت هم به عنوان معین استان کارهای مربوط به استان تبریز را هم پیگیری می کردم و یک امکانی هم برای مردم آذربایجان شده بود. معمولا همه استان ها می خواهند که یکی دو نفر در کابینه باشند که راحت تر مسائل آن استان را پیگیری کنند. رابطه مان با مجلس و دولت خوب بود و کم کم شرایط برخورد مجلس با دولت و دولت با مجلس سخت می شد. تعارض ها روز به روز بیشتر می شد، من هم مسائل مجلس را به دولت منعکس می کردم. به شخص رییس جمهور و گاهی هم مسایل دولت را برای نمایندگان مجلس ارایه می کردم.
این تعارض ها چرا زیاد می شد؟
میرتاج الدینی: سعی می کردم اختلاف ها و تعارض ها را حل کنم. همیشه بین مجلس و دولت تعارض هست، این وقتی تشدید پیدا می کند که بین رییس مجلس و رییس جمهوری تعارض باشد و بین جریان حاکم در مجلس و جریان حاکم در دولت تعارض کم کم بیشتر شد. با کلیت دولت تعارض نبود چون اکثر وزرا اصولگرا ولایی و ارزشی بودند و لذا با نماینده ها مشکلی از این جهت نداشتند اما تفکرات شخص احمدی نژاد و تصمیم گیری هایی که می گرفت موجب تعارض بین دولت و مجلس می شد از آن طرف هم برای مقابله با برخی اقدامات و تصمیم های دولت و شخص رییس جمهوری مجلس هم گام هایی برمی داشت تعارض را پیش می آورد.
برای نمونه یک زمانی با تصمیم رییس جمهوری می خواستند آقای ملک زاده را به عنوان معاون اداری مالی برای وزارت امور خارجه تعیین کنند، معارفه هم برای آن گذاشته بودند من در مجلس دیدم که خیلی فضا سنگین است این قضیه انجام بشود، مشکلاتی پیش می آید رابطه مجلس و دولت به
یک موقع دیدم از دفتر رییس جمهوری زنگ زدند و احمدی نژاد خیلی شدید و عصبانی گفت که آقای تاج الدینی به شما چه ارتباط دارد که به وزیر خارجه گفتید معارفه انجام ندهید.
هم می خورد. آقای دکتر صالحی هم وزیر امور خارجه بود روزی را که برای معارفه اعلام کرده بودند، من صبح زنگ زدم به ایشان گفتم که مجلس به این قضیه معترض است، شما ببینید چی کار می توانید بکنید. با رییس جمهور صحبت بکنید من هم صحبت می کنم، یک راه حلی برای این پیدا کنیم. اگر ایشان را منصوب کنید مشکلات پیش خواهد آمد. ایشان به رییس جمهور زنگ زده بود، من هم در هیات رییسه بودم. یک موقع دیدم از دفتر رییس جمهوری زنگ زدند و احمدی نژاد خیلی شدید و عصبانی گفت که آقای تاج الدینی به شما چه ارتباط دارد که به وزیر خارجه گفتید معارفه انجام ندهید. گفتم آقای دکتر من فضای مجلس را می خواستم به شما برسانم که اگر ملک زاده را منصوب کنید اختلاف بیشتر خواهد شد. گفت ما در حد رییس جمهوری این اختیار را نداریم که معاون برای وزیر خودمون انتخاب کنیم یا دولت این اختیار را ندارد برای خودش معاون انتخاب کند و این طور اعلام کرد و بعد هم معرفی کردند و مشکلات زیاد شد بعد هم مجبور شدند بردارند.
بحث استیضاح آقای صالحی بود که در آخر گفت من عزل می کنم؟
میرتاج الدینی: بله استیضاح بود یا چیزی دیگر بالاخره برداشتند یعنی از این موارد اتفاق پیش می آمد.
سوال: بیشتر از سمت احمدی نژاد بود یا از سمت لاریجانی؟
میرتاج الدینی: از هر دو طرف بودند. هر کجا کمی با هم کنار می آمدند مشکلات حل می شد ولی مقابل هم می ایستادند مسائل حل نمی شد.
علت اصرار به انتصاب ملک زاده با توجه به اینکه وجهه خوبی هم نداشتند، چه بود؟
میرتاج الدینی: احمدی نژاد می گفت که دولت حق دارد، مجلس هم حق دارد نظارت کند. افرادی بیاورد که مشکلاتی نداشته باشد مجلس هم کاری به آن نخواهد داشت.
شما رابطه خیلی حسنه ای با دولت داشتید که برای معاونت انتخاب شدید؟
میرتاج الدینی: مثل بقیه نماینده های اصولگرا.
تفاوت خاصی نداشت برای انتخاب شما؟
میرتاج الدینی: چیز خاصی نبود. ما شاید برخی از برنامه های مثبت دولت را حمایت می کردیم. پرسیدید که چرا شما را برداشتند من خودم هم ندانستم چرا برداشتند. وقتی که ما را معرفی کردند رای گیری شد، آقای حاجی بابایی بود و دو نفر از هیات رییسه بود به کابینه رفتیم. آقای باهنر به احمدی نژاد گفت که تاج الدینی را به شما دادیم، پنج شش ماه بعد برکنار نکنید و تا آخر آن مجلس نگاه داشتند. بعد احساس کرده بودند همه دیدگاه ها و نظرات آن ها را به قبول نداریم، خودمان هم اظهار نظر می کنیم و دنبال می کنیم برخی ها هم گویا رفته بودند، گفته بودند تاج الدینی در مجلس خیلی طرف مجلس و هیات رییسه مجلس را می گیرد، این چیزها را گویا گفته بودند.
وزرا این حرف را زده بودند یا طیف خاصی که دور احمدی نژاد بودند؟
میرتاج الدینی: نمی دانم چه کسانی گفته بودند ولی شنیدم. بعد می خواستند در جا به جایی داخل دولت، یک نفر را جا به جا کنند، عمده بحث روی آن بود و نمی توانستند، در نتیجه چند معاون را جا به جا کردند. یک معاونتی هم ایجاد کردند که معاونت اجرای قانون اساسی بود این شکل گرفت و گرنه دلیل خاصی نداشت.
این معاونت صوری بود یا واقعیت داشت؟
میرتاج الدینی: از آن کارهایی است که معمولا روسای جمهوری در دوره دوم شان به آن می رسند در مورد قانون اساسی هم کاری کنند. شنیدم آقای روحانی هم درباره قانون اساسی هم یک کارهای بکند.
با توجه این که شما مدتی در معاونت اجرای قانون اساسی بودید نظرتان در مورد اینکه روسای جمهور یک مرتبه یاد قانون اساسی می افتند و اعلام می کنند ما موظف هستیم که قانون اساسی را اجرا کنیم چیست؟
میرتاج الدینی: رییس جمهوری براساس اصل ۱۱۳ قانون اساسی دومین مقام رسمی بعد از رهبری و دومین مقام رسمی کشور است. اختیاراتش هم خیلی زیاد است در مورد قانون اساسی هم اختیاراتی دارد که مجری قانون اساسی باشد البته در اصل ۱۱۳ قانون اساسی یک تفسیر و نظرات مختلفی مطرح است. می گویند چون در گذشته رییس جمهور در قانون اساسی قبل از بازنگری مسوول هماهنگ کننده بین سه قوه هم بود برخی موارد در حق رییس جمهوری آن موقع نوشته شده بود اصلاح و بازنگری قانون اساسی هماهنگی بین سه قوه را دیگر با رییس جمهوری نیست با رهبری است. اختیار را برای ایشان قرار دادند اما اجرای قانون اساسی با رییس جمهوری هست. منتها در کیفیت اجرای این همیشه اختلاف نظر وجود دارد. بخشی از کارها به این جا بر می گردد که رییس جمهوری احساس می کند که نمی تواند همه جا تصمیم گیری خودش را پیش ببرد و می آیند به اصول قانون اساسی استناد می کنند. کارهایی را انجام می دهند در حالی که اختیارات رییس جمهوری در کشور زیاد است. در مقایسه با سایر قوا، قوه مجریه اختیاراتش و قدرتش از همه بیشتر است. چون بودجه هم دست این قوه است اگر چه تصویب بودجه دست قوه مقننه است. اینکه یک رییس جمهوری احساس کند اختیاراتش کم است یا برخی جاها کاری نمی تواند پیش ببرد من این را قبول ندارم. رییس جمهور با همان مجاری قانون عادی همه جا اختیارات دارد منتها با همان تفکیک قوایی که قانون اساسی آن را به رسمیت شناخته است قوه قضاییه، قوه مقننه و قوه مجریه مستقل است و دولت هم همینطور.
در مورد معاونت قانون اساسی در مدتی که شما مشغول بودید فعالیت خاصی و برجسته ای صورت گرفت؟
میرتاج الدینی: ما آن موقع قضیه را به آن طرف بردیم که اصول قانون اساسی را در وزارتخانه های مختلف همه رعایت کنند. یعنی درون دولت بحث اجرای قانونی اساسی را دنبال کردیم و حتی در این رابطه نمایشگاهی هم گذاشتیم هر وزارتخانه ای در راستای وظایف خود نسبت به اصول قانون اساسی بیاید عملکرد خودش را انجام بدهد. یک همایشی خوبی هم شد جلسات خوبی هم داشتیم دستاوردهای انقلاب مطرح شد احصاء کردیم. جلسات متعدد در این رابطه داشتیم با این رویکرد که قانون اساسی سند عالی نظام ماست و همه دستگاه های اجرایی آن وظایفی که در اختیار آنهاست و در راستای اصول قانون اساسی است همیشه به آنها توجه کنند. مثلا وزارت مسکن چه رسالتی دارد، قانون اساسی گفته مسکن برای آحاد ملت فراهم کند اشتغال جوانان، مساله تامین زندگی و رفاه برای مردم و خیلی از موارد دیگر در وزارت خانه های مختلف.
بازدید از زندان اوین که احمدی نژاد دنبال آن بودند در زمان شما بود دیگه؟
میرتاج الدینی: آن موقع دیگر من معاون پارلمانی نبودم آنها مستقل درخواست کرده بودند در حیطه معاونت ما نبود معاونت حقوقی پیگیر این قضیه بود.
نظرتان در مورد جنجال های رد وبدل شده آن موقع بین آیت الله آملی و آقای احمدی نژاد در مورد بازدید از زندان اوین چیست؟
میرتاج الدینی: براساس اصول قانون اساسی رییس جمهوری می تواند در هر موردی سوال کند و اطلاع پیدا کند و آن اصل را نسبت به اجراش درخواست کند. این اختیار را قانون اساسی به رییس جمهوری داده است اما برداشتی که قوه قضاییه داشت در این مساله متفاوت به این برداشت بود و لذا اجازه ندادند از زندان ها بازدید کنند.
اینجا حق را به احمدی نژاد می دهید؟
میرتاج الدینی: بحث احمدی نژاد نیست بحث قانون اساسی است. من خودم برداشتم از اصول قانون اساسی این است رییس جمهوری می تواند.
مگر مفسر قانون اساسی شورای نگهبان نیست؟ شما می فرمایید قوه قضاییه این برداشت را داشت.
میرتاج الدینی: بله دیگر به آن منتهی نشد که شورای نگهبان نظر بدهد.
قوه قضاییه به چه نتیجه ای رسیده بود که اجازه بازدید از زندان را نداد؟
میرتاج الدینی: می گفتند این دخالت در قوه قضاییه است استقلال قوه قضاییه مخدوش می کند، از این بابت مخالفت می کردند.
فرموده بودید شهامت انتقاد از احمدی نژاد را دارید. وضعیت امروز آقای احمدی نژاد را چطور می بینید؟
میرتاج الدینی: من شهامت در این مقام گفته بودم که ما با کسی تعارف نداریم نه این که فرد در یک جایگاهی هست که می شود انتقاد کرد یا نه. شهامت را از این جهت گفته بودم که جریان ارزشی و اصولگرا از خودشان هم انتقاد می کنند. کسی که مسیر خودش را عوض کرد و منحرف شد رفتارش و تفکراتش عوض شد تعارف ندارند و در مقابل آن هم موضع گیری می کنند. این راه را امام راحل به ما آموختند که وقتی دیدند فردی مثل آیت الله منتظری با آن سوابق به ضرر انقلاب است به صراحت کنار گذاشتند و مواضعشان را اعلام کردند. در طول انقلاب افراد انقلابی متعدد داشتیم که بعدها مسیر خودشان را عوض کردند. احمدی نژاد متاسفانه هر چی جلوتر می رویم فاصله می گیرد و کم کم نقض اپوزیسیون را بازی می کند. ایشان در این مملکت رییس جمهور بوده، مسیری که برای انتقاد انتخاب کرده مسیر درستی نیست. اینکه همینطور بدون دلیل با کلی گویی بگوید آدم سالم به زندان می روند و جنازه تحویل می دهند و بعد می گوید خودکشی کرده است این حرف کسی که هشت سال رییس جمهور بوده نیست، حرف اپوزیسیون است.
امروز هم مقام معظم رهبری فرمودند به این نکته تاکید دارند یکی از خطرات انقلاب ارتجاع است. ارتجاع اینکه چهره های انقلاب سرکار باشند اما دیگر آرمان های انقلاب را دنبال نکنند و حرف های تازه ای بزنند. ما با این رفتارها و این نوع برخوردها و پوز اپوزیسیون درآوردن ها موافق نیستیم. آنهایی که در این مملکت در راس کار بودند این ها باید همیشه خودش را مدیون انقلاب و پاسخ گوی مردم بدانند نه این که موضع انتقاد نه اینکه انتقاد نکنند در موضع اپوزیسیون قرار بگیرند. کارهایی که احمدی نژاد می کند رفتارهای صحیحی نیست از راه های درست می توانست حرف هایی که دارد دنبال و پیگیری کند. اگر از اول از این مسیر می رفت راحت تر به نتیجه می رسید این از داخل نظام است. حضرت آقا احمدی نژاد را در مجمع تشخیص مصحلت قرار داده است حرفی هم نسبت به پرونده های قضایی دارد از مسیر قانونی دنبال و پیگیری کند.
هدف احمدی نژاد خیرخواهی است؟ یا بحث های انتخاباتی بلند مدت یا اهداف دیگری دارد؟
میرتاج الدینی: نیت افراد را خودشان را بهتر می دانند. ایشان یک روش ثابتی دارند با تخریب و حمله به رقبا خودش را در جامعه مطرح می کند. متاسفانه اتهام زنی و کلی گویی شیوه ایشان شده است. بنا نیست در این کشور کسی رئیس جمهور مادام العمر بشود. اگر کسی قصد اصلاح دارد این راهش نیست. نیروی انقلابی صادق کاری نمی کند که به انقلاب ضربه بخورد و دشمن از اقدام او شاد شود. احمدی نژاد به استبداد رای رسیده و غیر از رای و نظر خود حرف کسی را قبول نمی کند. ایشان با این کارهایش ضربه به ریشه خود میزند و در نقش اپوزسیون ظاهر می شود و ما با این کارها مخالفیم.
عاقبت احمدی نژاد را با این مسیری که می رود چطور می بینید؟
میرتاج الدینی: قطار انقلاب در حال حرکت است. خیلی ها هم
احمدی نژاد به استبداد رای رسیده و غیر از رای و نظر خود حرف کسی را قبول نمی کند. ایشان با این کارهایش ضربه به ریشه خود میزند و در نقش اپوزسیون ظاهر می شود.
در قطار انقلاب مردم در سال چهلم پیش می روند و با آرمان های انقلاب هر کسی با این آرمان ها و با این قطار آمد به مقصد می رسد و عاقبت بخیر می شود، اما اگر فاصله بگیرد دیگر با خودش است ما نسبت به آینده افراد نمی توانیم چیزی بگوییم راه روشن است افراد باید خودشان تشخیص بدهند.
بعد از دولت با احمدی نژاد جلسه داشتید؟
میرتاج الدینی: آن اوایل اعضای دولت را دعوت می کردند. جلساتی بوده و بعد دیگر تعطیل شد. چون که این مسایل پیش آمد اکنون اکثر کابینه دولت با ایشان ارتباطی ندارند جز ۴ تا ۵ نفری که دور ایشان هستند، بقیه دیگر ارتباطی ندارند خود اعضای دولت دور هم جمع می شوند ولی دیگر با احمدی نژاد نه.
نقش این چهار پنج نفر در مسیر فعلی آقای احمدی نژاد چقدر بود؟
میرتاج الدینی: این ها هم بی تاثیر نیستند. افراد طوری باشند که هر چه یک نفر می گوید آن هم تایید می کنند این ها هم سهیم هستند. یک موقعی باید بگوید این کار تو درست نیست مرتب بگویند اثر دارد. خیلی از اعضای دولت دیدند که بی تاثیر هستند دیگر آن سال های اول فاصله گرفتند.
اثر این صحبت های دلسوزانه در ماجرای خانه نشینی چطور بود؟
میرتاج الدینی: من همراه بعضی از اعضای دولت و بعضی از نماینده ها پیش ایشان می رفتم و همه تاکید می کردیم باید برگردی و حرف آقا را اطاعت کنید و ایشان در عین حال که روی حرف خود مصر بودند. دنبال راهی برای خروج از آن وضعیت هم بودند که در نهایت تصمیم گرفتند به دولت برگردند.
شما شخصا پیش احمدی نژاد رفتید؟
میرتاج الدینی: ما چند بار رفتیم هم با اعضای دولت رفتیم هم با تعدادی از نمایندگان رفتیم. آن موقع مجلس را آرام نگه داشته بودیم چون می دانستیم پایان می رسد.
هدف احمدی نژاد چی بود؟
میرتاج الدینی: ایشان در توهم است خودش را برتر و بالاتر می بیند.
چطور آن احمدی نژاد سال ۸۴ که با رای مردم انقلابی آمد و سال ۸۸ با آن استقبال پیروز شد، روند کاری اش به اینجا رسید که رحیمی و مرتضوی و مشایی و ملک زاده نقش برجسته در دولتش پیدا کردند و از این طرف افرادی مانند صفار، فتاح و لنکرانی کنار رفتند؟
میرتاج الدینی: یک بار در دولت گفتم در مذاکرات دولت هم ثبت شد. گفتم آقای احمدی نژاد هر چی جلوتر رفتید برخی ها از شما فاصله گرفتند. از وزرا و اینها اگر عده ای که از اول با شما نبودند و در زمان دولت به شما پیوسته بودند برخی از وزرا در دوره بعدی هم به ایشان رای نداده بودند وزیر شده بودند اینها ایراد ندارد یا باید همسو می شدند یا همراه می شدند ایرادی ندارد. اما برخی ها این طوری نبودند. اسم بردیم همین افراد آقای صفار، لنکرانی، فتاح و افرادی از این قبیل. بعدها محصولی اینها دیگر از اول با ایشان بودند. چرا این ها کنار می روند یا شما اینها را کنار می زنید؟ این ایراد وارد است، یک موقع ضعف مدیریتی است؛ هر دولتی افراد خودش را ترمیم می کند در وسط دولت یا در دولت جدید. بحث ضعف نبود بلکه مسایل حاشیه اطراف احمدی نژاد بود که مشایی در رسیدن احمدی نژاد به این مرحله موجب شده بود، اطرافیان موثر هستند که همیشه با هم هستند حرف های یکدیگر را تایید و تصحیح می کنند، دیگر هیچ ایرادی در خودشان نمی بینند و یکی هم ذات افراد است. من خیلی در مورد شخصیت افراد حرف نمی زنم ولی به حرف های امام راحل نگاه کنیم که به مسئولین خیلی هشدار می داد.
اینکه انسان فکر کند فقط می تواند این انقلاب را نجات می تواند رییس جمهوری باشد هر کسی دیگری خواست به این میدان بیاید باید مقابله کرد به کنار زد این مرحله انحراف و سقوط است که انسان احساس کند خودش را از دیگران برتر بداند و هر کسی هم با او مخالف باشد به نوعی با آن مخالفت کند، سعی کند آن را نگذارد رشد کند، جلو برود، پیشرفت کند، اینها درست نیست. به هر صورت مسئولیت ها در نظام، در سایه انقلاب و در سایه خون شهدا ایجاد شده است این فرصت هایی که در اختیار مسئولین و مدیران می افتد یک فرصت هایی است که از طرف خدا و شهدا و انقلاب به اینها هدیه شده است اگر اینها نبودند به اینجا نمی رسیدند حالا که به دستشان رسیده است در آن دوران با همه وجود خدمت کنند. اگر خدمت نکنند خیانت کردند کم کاری بکنند باز هم خیانت است. بعد هم که تمام شد یک فرصتی هم به دیگران بدهند این که دوباره تلاش کنند باز هم بیایند در همان دوران مسئولیت ها زمینه هایی دیگری برای خدمت کردن است، یک مقدار هم خود شیفتگی و نگاه به خود است این را باید در خود حل کنیم آن موقع خیلی از مسایل حل می شود.
بعد از پایان دولت دهم، چطور به معاونت پارلمانی صدا و سیما رفتید؟
میرتاج الدینی: بالاخره هر کسی تا زمانی که کارمند هستیم تا زمانی که بازنشست نشدیم یک جایی باید کار کنیم.
رسمی صدا و سیما هستید؟
میرتاج الدینی: رسمی نهاد ریاست جمهوری بودم، به صدا و سیما مامور شدم. الان هم به صدا و سیما مامور شدیم. باید یک جایی مشغول به کار باشیم. باید از تجربیات خود را هم پیش ببریم آن موقع به صدا و سیما رفتیم. آقای ضرغامی در دولت من را می شناخت قبل از رفتن من معاونت را برداشته بودند معاونت پارلمانی به ما حکم مشاوره دادند منتها کارهای پارلمانی را هم قرار شد ما انجام بدهیم. زمان آقای ضرغامی تلاش هایی کردیم ضرغامی گفت شما دیر آمدید ولی زود ما را با مجلس آشتی دادید و چشمه ما پنج سال در مجلس خشکیده بود. شما آمدید جاری کردید دو سال بودجه های خوبی که کارهای اساسی صدا و سیما از جمله بحث فیبر نوری این ها را تلاش کردیم بودجه اش را از مجلس گرفتیم و خوب پیش رفت. بعد از آن دیگر رفتیم برای دو سال برگشتیم به نهاد ریاست جمهوری اخیرا سال دوم است که مجدد به عنوان مشاور فرهنگی در سازمان صدا و سیما هستیم.
همان کارهای پارلمانی را انجام می دهید؟
میرتاج الدینی: نه دیگر کارهای پارلمانی انجام نمی دهم کارهای فرهنگی را که به من محول کردند انجام می دهم.
به سراغ آذربایجان برویم. گفته شده که از آب دریاچه ارومیه پنج درصد باقی مانده است، شما یک زمانی برای انتقال آب ارس خیلی تلاش کردید؟
میرتاج الدینی: کلا سهم دریاچه از سه استان سالانه سه میلیارد و ۱۰۰ میلیون متر مکعب اب است که ۲۹۰ میلیون آن از استان ماست. باید طوری برنامه ریزی شود که این سهم و حقابه دریاچه برایش برسد. دریاچه ارومیه الان دیگر معضل اصلی چند استان شده است. خواستگاه آب اصلی دریاچه ارومیه هم آذربایجان شرقی و هم آذربایجان غربی و هم کردستان است. کارهای ۳۰ تا ۴۰ سال گذشته یکی از عوامل بوده سدهایی که مطالعه نکرده بودند از ابعاد دیگر مطالعه کرده بودند موجب شده حق آبه دریاچه ارومیه داده نشود. خشکسالی هم یکی از عوامل بود و برداشت زیاد آب در حوزه هایی که به دریاچه برسد الان یکی از معضلات اصلی است. این دولت اولین مصوبه خودش را احیای دریاچه ارومیه قرار داده بود هنوز دریاچه ارومیه از آن بحران خارج نشده است. کاهش آب را داشتیم حدود ۲۰ طرح برای احیای دریاچه ارومیه زمان دولت قبلی وجود داشت یکی از آنها انتقال آب ارس به دشت تبریزو شبستر بود که غیر فصول زراعی می توانست این آب آن حق آبه استانی دریاچه ارومیه را تامین کند این هم نیاز به سرمایه گذاری داشت و دارد این دولت که آمد همه طرح ها را یک سال تعطیل کرد از اول به مطالعه کردن شروع کرد بعد از یک سال دوباره به همان ها رسید یکی دو تا اضافه شد.
یعنی عملا طرح ها یک سال تعطیل بود؟
میرتاج الدینی: یک سال عقب افتاد، بعد دوباره بحث انتقال آب ارس مطرح شد هنوز به جایی نرسید. زمان ما آقای بیگی استاندار بود تا مرحله امضا قرار داد با فاینانس خارجی رسیده بود که این کار با سرمایه گذاری خارجی انجام بدهند متاسفانه این کارها در فراز و نشیب ها در مراحل اجرا مشکل ایجاد می کند. امیدواریم که مساله احیای دریاچه ارومیه بالاتر از بحث های جناحی به صورت جدی مد نظر باشد.
قابلیت احیا دارد؟
میرتاج الدینی: قابلیت احیا دارد همین حق آبه اش را چند استان بدهند قابلیت احیا دارد.
برای انتخابات مجلس در سال ۹۸ چه برنامه ای دارید؟
میرتاج الدینی: حالا دو سال مانده است.
برنامه ای برای حضور دارید؟
میرتاج الدینی: با جمع نیروهای اصولگرای جمنا از سال آینده فعالیت ها را شروع خواهند کرد. مجلس یکی از هدف گذاری هاست که مجلس بعدی مهم است مجلس اگر مجلس قوی باشد و طوری که بتواند تصمیم های جدی بگیرند حتی می شود این دولت را دولت ائتلافی قرار داد مجلس قوی آمد خب مردم رای دادند برخی از ورزا را برداشت.
عملا سال آخر دولت آقای روحانی می شود؟
میرتاج الدینی: بله، یک سال و نیم از دوره اش مانده. مردم به رییس جمهوری رای دادند به این مجلس هم دادند، چهار پنج تا سهم این مجلس. سهم اکثریت مجلس از ورزای قوی و انقلابی بیاورند و بتوانند تحولی ایجاد کنند.
می گویند مجلس هشتم و مجلس نهم با این که اصولگرا بود اما مشکل اصلی آن ریاست مجلس یعنی آقای لاریجانی بود. به طور مثال عده ای معتقدند تا وقتی لاریجانی هست ۲۰۰نماینده اصولگرا هم باشد کار خاصی در مجلس صورت نمی گیرد؟
میرتاج الدینی: رییس مجلس نقش دارد و مدیریت می کند. مخصوصا فردی مثل لاریجانی که قوی است می تواند دیدگاه هایش را پیش ببرد اما اگر نمایندگان قوی در مجلس باشند آنها می توانند دیدگاه هایشان را پیش ببرند یعنی رییس مجلس مجبور است با آنها همسو و هم جهت باشد. چون رییس مجلس جلسه را اداره می کند آیین نامه مجلس است که براساس آن باید عمل کرد خیلی تصمیم گیری ها در صحن مجلس است که شکل می گیرد نمایندگان با هم همفکری و همکاری کنند خیلی کارها می توانند بکنند الان بحث بودجه مطرح است یارانه ها را نتوانستند به جایی برسانند گفتند مثل گذشته باشد.
در حالی که می توانستند روی آن کار کنند یک تصمیم جدی بگیرند در واقع گذشته را تایید کردند دیدند که چاره ای نیست یا الان بودجه کشور دو سوم شرکت های دولتی است یک سوم بودجه دولت است هم از جاری و عمرانی همه بحث ها در یک سوم است کل بحث های کمیسیون های تلفیق دو سه هفته بحث می کنند بیشتر روی این است کاری به شرکت های دولتی ندارند دوسوم بودجه آنجاست نمایندگان می توانند بیایند پیشنهادی بیاورند که اصلا بررسی بودجه شرکت های دولتی جدا از این بودجه باشد نیمه اول سال آن را بررسی کنند نیمه دوم سال این را بررسی کنند و بسیاری از اجحاف ها و تبعیض بی عدالتی ها آنجاست پاداش های نجومی در شرکت های دولتی است. اخیرا یکی را خودشان اعلام کردند که یک میلیارد پاداش گرفته است. کار کرده حقوقش را گرفته همه امتیازاش را گرفته از همه امکانات دولت هم استفاده کرده رفتنی هم یک
به لاریجانی گفتیم شما که در شورای عالی امنیت ملی با احمدی نژاد تعارض داشتید ایشان بیرون آمدند نظر احمدی نژاد عوض شده بود اگر رییس مجلس بشوید با دولت چطور کار می کنید یک جواب مبهمی داد گفت بالاخره کنار می آییم.
میلیارد می خواهد بگیرد از یک طرف بیکاری جوانان چه اوضاعی است یا حقوق های نجومی بیشتر در شرکت های دولتی است نه در خود دولت. هیات امنا یا مجموعه های دیگری که در این شرکت ها هست این را مجلس می تواند مستقل وارد بشود هم احکامش را اصلاح کند و نظارت دقیق تری داشته باشد خواستم این را مثال بزنم که نمایندگان قدر در مجلس باشد خیلی کارها می توانند بکنند.
نظر شما در مورد بحث سوال از رئیس جمهور که آقای لاریجانی ممانعت می کردند که اعلام وصول نشود چیست؟
میرتاج الدینی: نه نمی تواند، نهایتا نمایندگان پیگیری کنند باید انجام بشود تذکر می دهند براساس آیین نامه می توانند هیات رییسه را استیضاح کنند که چرا طبق آیین نامه این را اعلام وصول نمی کنید.
سازوکار جمنا را برای انتخابات بعدی مفید می دانید؟
میرتاج الدینی: جمنا تجربه خوبی بود. در اولین قدم به توفقیات نسبی رسید از جمله این که در گذشته ما جریان اصولگرا با کاندیدای واحد برای ریاست جمهوری نمی رسیدند این دفعه رسیدند. ۱۶ میلیون رای خودش یک موفقیت بود. لکن با یک سری اصلاحات و بازنگری مسیر خودش را باید ادامه بدهد بخشی از این کارها را شروع کردند مجمع عمومی که در جمنا شکل گرفت از محلات شهرها شروع شد و بالا آمد دو گروه مانده بودند یک گروه کارشناسان یا نیروهای تخصصی در اقشار مختلف مثل فرهنگیان دانشگاهیان الان این را جبران کردند خدا به روستا آزاد که مسوول کمیته اقشار بود سلامتی بدهد جلسات متعددی داشتیم من هم در آن جلسات شرکت می کردم این هم در قالب انجمن ها شکل گرفته است شروع کردند در واقع مجمع عمومی جمنا در سال آینده اگر شکل بگیرد این دفعه از دو بازو یکی نیروهای قدیمی و نیروهای انقلابی و دومی برجستگان اقشار اضافه می شود ضلع سوم می ماند که این تا به حال کم رنگ بوده است آن هم تشکل های انقلابی و همسو با اصولگرا اینها مورد بی مهری واقع شده بودند کم رنگ بودند در تهران دعوت کرده بودند ولی در استان ها کمتر این دفعه برای آنها جایگاهی تعریف کنند و بهایی بدهند چون سابقه زیاد و موقعیت دارند این ها هم حضور داشته باشند. نکته دیگر این است که برخی ازتشکل های جریان اصولگرا از نظر تشکیلاتی وارد جمنا نشدند به شورای مرکزی نیامدند این ها حرف شان این است نمی شود که شما تصمیم بگیرید بگویید به ما ملحق بشوید ما را نیز در تصمیم گیری دخالت بدهید.
مثل جبهه پایداری؟
میرتاج الدینی: بله مثل جبهه پایداری. این حرفشان را رد نمی کنم باید جمنا طوری عمل کند همه جریان های اصولگرا را در اصل تصمیم گیری دخالت بدهد.
اگر مجلس بعدی اکثریت اصولگرا باشند، با توجه به این که سن آقای حدادعادل از ۷۵ سال می گذرد گزینه اصولگراها به غیر از لاریجانی چه کسی می تواند باشد؟
میرتاج الدینی: قطعا وقتی انتخابات مجلس تمام شد و ترکیب مشخص شد آن موقع روی افراد می شود صحبت کرد من معتقد هستم در تهران چهره های جدیدی هستند و در سرلیست اصولگرایان مطرح بشوند چهره های جدیدی که تا به حال سابقه انتخاباتی نداشتند ما آن موقع که مجلس هشتم شد انتخابات هیات رییسه می خواستند ابتدا فراکسیونی انتخاب شد که لاریجانی در مقابل حدداد مطرح شد ما جزو ۵۰ نفر بودیم که در فراکسیون داخلی به حداد رای دادیم ولی دیگر اکثریت چون با نمایندگان جدید بودند یکی از ایرادهایی که حداد می گرفتند این بود که خیلی از دولت احمدی نژاد حمایت کردید از یک طرف حداد هم در دست دولت احمدی نژاد مانده بود که چه کار کند. گاهی می گفت که با اینها چی کار کنیم اکنون هم حداد اگر شرکت کند و به مجلس بیاید و اکثریت مثل جریان طوری بشود قهرا یکی از گزینه ها خواهد بود افراد دیگری مثل آقای ضرغامی بیایند.
گزینه های دیگر چطور به غیر از ضرغامی؟
میرتاج الدینی: گزینه های دیگر را گفتم باید مطرح بشوند.
یکی از کسانی که بانی ریاست لاریجانی بر مجلس بود خود احمدی نژاد بود. چطور شد که احمدی نژاد در آن مقطع از لاریجانی حمایت کرد و الان در تقابل هستند؟
میرتاج الدینی: عالم سیاست این است. آن موقع آقای دکتر رحیمی برای این کار محور شده بود و مرحوم آقای کردان. ما آن موقع در مجلس بودیم از دولت خبر نداشتیم که این ها از طرف احمدی نژاد این کار را می کنند یا نه. حتی افراد را هماهنگ می کردند در جلسات با لاریجانی صحبت می کردند ما هم آن موقع رفتیم و به لاریجانی گفتیم شما که در شورای عالی امنیت ملی با احمدی نژاد تعارض داشتید ایشان بیرون آمدند نظر احمدی نژاد عوض شده بود اگر رییس مجلس بشوید با دولت چطور کار می کنید یک جواب مبهمی داد گفت بالاخره کنار می آییم بعدها این تعارض بیشتر شد.
حمایت جدی احمدی نژاد از ریاست لاریجانی چطور به اینجا رسیدند؟
میرتاج الدینی: از اول که اختلاف نظر بوده است از یک جایی شروع می شود کم کم بیشتر می شود و طبیعی است.
یعنی در حقیقت یک سازش مقطعی داشتند؟
میرتاج الدینی: نمی دانم بین اینها سازش بوده است یا نه. چون رحیمی و کردان قبلا با لاریجانی هم بودند. آقای احمدی نژاد اشتباه می کرد فکر می کرد که حداد بودند مثل آقای فدایی، زاکانی و سروری این ها مخالف سرسخت احمدی نژاد بودند احساس می کرد از طرف آنها بیشتر با دولت مخالفت خواهد شد در حالی که من آن موقع بودم می دیدم که آقای حداد مصالح انقلاب و نظام را بیشتر در نظر می گرفت تا مخالفت با دولت را. کسی با این رویکرد باشد دولت ها هم راحت می شود ممکن است در جاهایی مخالفت کند یک جا موافقت کند این طوری بود یک بار حداد به من گفت من در این چهار سال که مجلس بودم یک بار هم آقا به من تذکر نداد که این تصمیم تان اشتباه است.
چرا در دولت آقای روحانی تعداد جاسوس ها زیاد شده و آن هم جاسوس هایی که به مسئولان ارشد دولت نزدیک شدند؟ دلیلش چیست؟
میرتاج الدینی: یکی از دستاوردهای انقلاب ما و یکی از امتیازات اصلی ما این بود که راه را برای بیگانگان بستند یعنی هیچ گونه نفوذ در کشور در انقلاب و در ملت ما نداشتند دست همه بریده شد طبعا اینها به دنبال فرصت هایی خواهند بود که نفوذ کنند و بتوانند ضربه بزنند سست عنصری و برخورد ضعیف مدیران جامعه و مسولان ما در مقابل چنین مساله ای زمینه را برای نفوذ بیشتر می کند یکی از خطرات انقلاب است و اینها توانستند راه هایی که پیدا کردند این است از مسیر کارهای کارشناسی کارهای علمی مثل کارهای محیط زیست مجوزهایی از این طریق بشوند در پوشش کارهای علمی فرهنگی و امثال محیط زیستی کارهای جاسوسی خودشان را هم انجام بدهند. اینجا رسالتی نیروهای امنیتی دارند، خب این کشفیات نشان می دهد که خوب عمل می کنند یک هشدار هم به دولت مردان است که به سهل و آسان افراد را به کار نگیرند که به راحتی مجوز می دهد تقدیر نامه می دهند عکس هم با آنها می گیرند.
دلیل تشکیک دولتی ها در جاسوس بودن این افراد چیست؟ مثلا مقاومتی که در پذیرش جاسوسی دری اصفهانی یا سید امامی داشتند!
میرتاج الدینی: در این چیزها مدارک مستندات حرف می زند و نهایتا دستگاه قضا است. وقتی حکم صادر می کند تمام کننده قضیه هست و من تعجب می کنم حرکاتی که برخی ها از دولت انجام دادند یا این که ما در شرایطی که بحران ارز را داشتیم آنجا کمیته ارزیابی این بحران تاسیس نمی کنند چند تا وزیر کنار هم بشینند یک کار فوق العاده بکنند اما جاسوسی خودکشی کرده است حداقل تا حکم نهایی صادر بشود این شائبه به صورت قطعی وجود دارد فیلمش را در مجلس نشان داده شده است با توجه به چه نیازی بود که روحانی کمیته ای با چند وزیر خودش را برای این کار مسوول بداند به صورت عادی وزارت اطلاعات و هم قوه قضاییه گزارش خودش را می دهد.
درانتخابات قالیباف به نفع رییسی کنار رفت به نظرتان کار خوبی بود؟
میرتاج الدینی: دیگر آقای رییسی وقتی آورده بودند معلوم بود که بقیه کنار می روند. روند این را نشان می داد رییسی که نمی شد به نفع دیگری برود.
اگر شرایط مساوی بود چی می شد؟
میرتاج الدینی: باز هم مشکل پیش می آمد نمی شد در اینجا آقای رییسی را هزینه کرد یک شخصیت علمی و معنوی برخی چیزها هست که قبل از آن که وقتش برسد باید چاره ای اندیشید.
حقوق اعضای دولت زمان احمدی نژاد چقدر بود؟
میرتاج الدینی: حقوق اعضای کابینه در سال اخر حدود ۵ میلیون بود و قبل از ان ۴ میلیون بود.
اکنون اطلاع دارید حقوق وزرا چقدر است؟
میرتاج الدینی: شنیدم زیاد شده است دقیق نمی دانم.
فکر می کنم دو یا سه برابر شده است این را شما تایید می کنید؟
میرتاج الدینی: چون اطلاع دقیقی ندارم چیزی نمی توانم بگویم شنیدم چند برابر شده است.
از زمان حضورتان در دولت یک خاطره خوب و بد تعریف کنید.
میرتاج الدینی: روز یکشنبه سیاه روز تلخی بود که در مجلس اتفاق افتاد بین احمدی نژاد و رییس مجلس با این که روز قبلش در جریان قرار گرفته بودیم آقای ابوترابی فرد، شب قبلش به دفتر ریاست جمهوری آمده بودند. همه تلاش می کردند این کار نشود حتی پنج دقیقه قبل از این که احمدی نژاد به پشت تریبون بروند دوباره یک بار دیگر پرسیدم که آقای دکتر دیگر قرار شد شما این را مطرح نکنید منتها چون لاریجانی از اول در جریان قرار گرفته بود. در آنجا وقتی ایشان نوار داد ایشان گفت بگو دیگه از اول برای چی صحبت کردید پایین هم که ما نشسته بودیم گفتیم نگویید ضربه به نظام شد برخورد ها خیلی سنگین شد.
یک خاطره خوب هم بفرمایید.
میرتاج الدینی: در مورد یارانه ها دولت به بن بست رسیده بود چون دولت که می خواست اجرا کند مبلغی از مجلس می خواست حدود چهل هزار میلیارد که مجلس مجوز بدهد تا اینها یارانه ها را شروع کنند. مجلس هم نصف این را اجازه می داد. جلسات طولانی شد، جلسه غیر علنی احمدی نژاد آمد دو ساعت صحبت کرد. فکر کردیم نمایندگان متقاعد شدند منتها لاریجانی برنامه تنظیم کرد بلافاصله رای گیری نشدT به بعد از ظهر افتاد. در صحن علنی موافق و مخالف صحبت کردند، بالاخره رای نیاورد. وقتی رای نیاورد احمدی نژاد دیگر در مجلس نماند، بلند شد عصبانی و ناراحت رفت. سال تمام شد، هفته دوم عید بود که احمدی نژاد زنگ زد و رفتیم پیشش، دیدم دو تا نامه نوشته یک نامه به لاریجانی یک نامه هم به آقا درباره یارانه ها. ما با این شرایط نمی توانیم هدفمندی یارانه را اجرا کنیم؛ شما کمک کنید. رفتم پیش لاریجانی، گفتم دولت دست استمداد به سوی شما دراز کرده است، یک فکری بکنید کمکی بکنید، گفت چی کار کنیم. یک پیشنهاد دادم قبول کرد گفتم یک کمیته مشترک تشکیل بدهید یک راهی برای این پیدا بکنیم و آن کمیته از دو سه نفر از مجلس و دو سه نفر از دولت شکل گرفت، نهایتا هدفمندی با مجوز مجلس راه افتاد.
ممنون، از وقتی که در اختیار ما قرار دادید
میرتاج الدینی: من هم از شما ممنونم، موفق باشید.
نظر شما