قدس آنلاین-محمد بن سلمان وضعیت فعلی عربستان را به کلاف سردرگمی تبدیل کرده است، زیرا وی گمان می‌کرد که با توطئه و فشار بر لبنان و ایجاد جنگ روانی علیه حزب الله و نیروهای مقاومت و تصور همراهی آمریکا و اسرائیل با آن‌ها در این اتفاق‌ها جایگاهی برای خود و رژیم سعودی در منطقه ایجاد کند، اما جریان اتفاق‌ها به سمتی پیش رفت که انگشت اتهام کشورهای منطقه، جهان و دیده‌بان حقوق بشر برای ایجاد تنش در منطقه خاورمیانه به سمت محمد بن سلمان رفت و حتی سخنگوی دیده‌بان حقوق بشر به صراحت اعلام کرد که موارد زیادی در ارتباط با نقض قوانین جنگی توسط ائتلاف عربستان در یمن ثبت شده است.
محمد بن سلمان فردی فاقد هرگونه فعالیت سیاسی و مدیریتی است و چهره‌های شاخص حکمرانی آل سعود هم عموماً از طرف وی یا عزل و برکنار شده‌اند و یا در بازداشت به سر می‌برند. به عبارتی سعودی‌ها به دلیل شتاب زدگی و موضع کاملاً مغرورانه و برگرفته از شخصیت کودک لجباز محمد بن سلمان که بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی خاورمیانه اقدام به تصمیم گیری می‌کند و جنگ کودک کش را در یمن به وجود آورده است، در مسائل منطقه بازنده شده و به انزوا خواهند رفت، از این رو سعی دارد با ایجاد قراردادهای تسلیحاتی با کشورهای اروپایی سعی در همراهی آن‌ها با سعودی‌ها داشته باشد.
در عمل نتیجه این سطح از ناپختگی و خامی بن سلمان همین باتلاق کنونی عربستان است. اگرچه ذات و ساختار سعودی‌ها بر اساس ظلم، تجاوز و فتنه گری بنا نهاده شده است و بعد از شکست در مسئله سوریه، اکنون آن‌ها در باتلاق یمن گرفتار شده‌اند. این باتلاق به این دلیل است که سعودی‌ها تمایل دارند در همه امور کشورهای منطقه دخالت کنند و برای خودشان نقشی در قامت پدرخوانده برای کشورهای عرب درنظر گرفته‌اند.
اگرچه حرکت‌های آزادی خواهانه و مردمی که در جهان عرب سمت و سوی انقلاب اسلامی داشته‌اند، توانسته‌اند قدرتمندانه‌تر برخورد کنند و از طرفی با آنکه سعودی‌ها با فعالیت‌های وحشی گرانه خود سعی در سرکوب حرکت‌های انقلابی همچون یمن داشتند، اما موفق نبودند به طوری که اگرچه در یمن در حدود ۳۰ هزار نفر به خاطر بمباران‌های پی در پی قتل عام شدند، اما همچنان مردم یمن از مقاومت و صبر انقلابی خودشان دست نکشیدند و این صبوری‌ها و کوتاه نیامدن آن‌ها نشان دهنده این است که سعودی‌ها مجبور هستند در منطقه در انزوا باشند.