قدس آنلاین- چند وقتی است که سخنانی متناقض در حوزه نظام پزشکی و وزارت بهداشت شنیده میشود. بحران کمبود پزشک در برخی رشتهها در حالی از سوی وزیر و سخنگوی وزارت بهداشت مطرح میشود که مسئولان سازمان نظام پزشکی از شرایط بحرانی پزشکان آن هم با درآمدهایی حدود یک میلیون تومان گلههایی بسیار دارند.
قوانین کار و طبابت اصلاح شود
به گفته ایرج حریرچی، قائم مقام وزیر بهداشت اکنون به ازای ۱۰۰۰ نفر جمعیت ۸۹ نفر پزشک داریم و در این زمینه در بین کشورهای منطقه جزو رتبههای آخر محسوب میشویم. این در حالی است که مطابق استانداردهای جهانی باید به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت ۳/۵ پزشک در کشور وجود داشته باشد.
دکتر ایرج فاضل، رئیس سازمان نظام پزشکی کشور به خبرنگار ما میگوید: متأسفانه نتوانستهایم پزشکانی را که داریم به نحو درست در کشور توزیع کنیم. بنابراین بسیاری از مناطق کشور ممکن است به پزشک نیاز داشته باشد و بسیاری از پزشکان هم ممکن است در برخی مناطق کار مناسب نداشته باشند. این دو رویکرد متضاد سبب به وجود آمدن مشکلات بسیاری آن هم در چند ساله اخیر شده است.
وی تشریح میکند: توزیع پزشکان بیشتر به دلیل اجبار قانونی و طرح بعد از تحصیل است. آنها پس از هر مقطع تحصیلی در نقاط دوردست رفته و مشغول به کار میشوند، اما به بسیاری از آنها حتی حداقل حقوق ماهیانه پرداخت نمیشود. اجازه تأسیس مطلب هم ندارند. به عبارتی با آنها مانند برده رفتار میشود و موقعیت دشواری دارند. طبیعی است که این شرایط هیچ فرد را تشویق نمیکند که به طور دائم در شهرهای مختلف بخصوص مناطق محروم کشور کار کند.
فاضل تأکید میکند: باید قوانین کار و طبابت اصلاح شود. باید برای آن جاذبههایی ایجاد شود تا پزشکان تشویق شوند به مناطق محروم یا مناطقی که پزشک کمتری در آن مناطق حضور دارند، رفته و خدمت کنند. البته تردیدی نیست که اضافه تربیت کردن پزشک این مشکل را جبران نکرده، بلکه پیچیدهتر میکند.
به کارگیری پزشکان با تصمیمات سلیقهای
هنوز ۲۵ هزار پزشک دانشآموخته برای دریافت پروانه طبابتشان مراجعه نکرده و یا براساس آخرین آمار اعلام شده، حدود ۴۰درصد پزشکان عمومی بیکار هستند.
دبیر شورای عالی سازمان نظام پزشکی کشور به خبرنگار ما توضیح میدهد: در بسیاری از کشورهای دنیا وقتی به تربیت نیروهایی که هزینههای زیادی برای آن کشور دارد، مانند پزشک یا سایر رشتههای خاص میپردازند از همان ابتدا برای کار آن نیرو برنامهریزی میکنند. اینکه برای چه کاری تربیت میشود و قرار است در آینده در چه جایگاهی قرار گرفته و خدمت کند، اما متأسفانه در ایران بهترین استعدادها جذب دانشگاه شده و سالهای بسیار زیادی از عمرشان را در این راه سپری میکنند. هزینه بسیار زیادی هم برای تحصیل آنها به جامعه تحمیل میشود، اما پس از دانش آموخته شدن سیستم هیچ برنامه مشخصی برای آنها ندارد.
دکتر محسن مصلحی در ادامه بیان میکند: وزارت بهداشت براساس مرزی که وجود دارد، باید در سیستم ارجاع و پزشک خانواده آنها را به کار گیرد و حداقل نیازهای اولیه شان را رفع کند تا با امنیت خاطر بتوانند به خدمت بپردازند، اما این پزشکان براساس تصمیمات لحظهای و سلیقهای به کار گرفته میشوند.
وی اضافه میکند: ساختار جذب نیرو در سالهای اخیر تغییرات بسیاری کرده است. عدهای از نیروها مانند خانمهای جوان نیازهای خاصی دارند. ممکن است، متأهل بوده یا فرزندانی داشه باشند، به همین دلیل نمیتوانند در فضایی که وزارت بهداشت اعلام نیاز کرده است به کار بپردازند. باید برنامهریزی در این خصوص وجود داشته باشد تا دانش آموختگان خانم دچار سردرگمی یا ناراحتیهای روحی به دلیل کار در محیط پراسترس و ناامن نشده و از کار کردن منصرف نشوند. از طرف دیگر برخی دانش آموختگان مسئولیت تأمین مخارج زندگی دارند. پرداخت حقوق کمتر از دو میلیون تومان آن هم با تأخیر پرداخت چند ماهه آنها را دچار مشکل میکند.
طرح تحول سلامت و مشکلات پزشکان
دبیر شورای عالی سازمان نظام پزشکی کشور تشریح میکند: از یک طرف تعداد نیروی انسانی حوزه پزشکی کافی است و از آن طرف دچار کمبود هستیم. این به دلیل توزیع نامناسب است که ناشی از بیبرنامهای وزارت بهداشت است. در هیچ جای دنیا نمیتوان مانند کشورمان جایی را یافت که سیاستگذاران محصولی به این گرانقیمتی تولید کنند و بعد ندانند که باید با آنها چه کار کنند. در کشور تعداد زیادی دستیار داریم که پذیرفته شدهاند، اما آن قدر شرایط کار به دلایل مختلف برای آنها سخت است که ترجیح میدهند، عطای کار را به لقایش ببخشند.
وی توضیح میدهد: شمار بسیاری پزشک عمومی وجود دارند که مایل به ادامه تحصیل هستند، اما وقتی نمیتوانند مخارج اولیه زندگیشان را تأمین کنند، به کارهای دیگر روی میآورند. ضمن اینکه خرج مطبداری با مباحث مالیاتی و تأمیناجتماعی و... آن قدر زیاد شده است که ترجیح میدهند، بیکار باشند تا اینکه در فضایی مشغول به کار شوند که مسائل قانونی گریبانگیرشان شود.
مصلحی تصریح میکند: مشکلات پزشکان پس از طرح تحول سلامت بیشتر و شدیدتر شده است. زیرا بخش درمان بشدت دولتی و بشدت تخصصگرا شده است. در بخشی پزشکان متخصص یا فوق تخصص تا نیمه شب تعداد زیادی بیمار میبینند، آن هم بیمارانی که تعداد زیادی از آنها در حوزه تخصصشان نیست. در کنار آن عده دیگری از پزشکان هم هستند که با وجود داشتن سواد و تجربه حتی بیشتر ممکن است بیکار باشند. مشکلی که نشان دهنده عدم برنامهریزی در حوزه خطیری مانند حوزه سلامت است.
وی خاطرنشان میکند: رفتار وزارت بهداشت در سالیان اخیر و بویژه دهه اخیر و باز هم بخصوص چند سال اخیر نشان داده است که این وزارتخانه و مشاوران این حوزه به جای روی آوردن به واقعیات و استفاده از تجارب انجمنهای پزشکی، با سرعت هرچه تمامتر بر اشتباهات خود اصرار میورزند. مباحث مالی حوزه سلامت را بشدت درگیر کرده است. اختلافات طبقاتی در حوزه درمان، بحثهای بین رشتهای، سیاستگذاریهای فیالبداهه و بدون تفکر تنها براساس قدرت و اعمال فشار نوید نتیجهای اثربخش نیست.
دبیر شورای عالی سازمان نظام پزشکی کشور تأکید میکند: هیچ دورهای را شبیه این دوره از نظر حجم مشکلاتی که حوزه سلامت را درگیر کرده، نداشتهایم. در دهههای گذشته آن هم در شرایطی که کمترین بودجه را حوزه درمان از تولید ناخالص داخلی داشت، در حوزه درمان این حجم از مشکلات را نداشتیم.
وی در پایان خاطرنشان میکند: به صورت جدی و فوری نیاز به ورود نمایندگان مجلس و سیاستگذاران به این حوزه احساس میشود. زیرا حوزه سلامت حوزه بسیار شکنندهای است و براحتی نمیتوان عوارض آن را برگرداند. این چند ساله اخیر بدترین سالهای عمر سلامت در طی سه دهه اخیر است. باید به دور از تسویه حسابهای شخصی و گروهی همگی دست به دست هم داده و قاطعانه کژیها و اشتباهات رخ داده را اصلاح کنیم.
رشد کمی رشتههای پزشکی زیاد نیست
این سخنان در حالی مطرح میشود که به گفته دکتر بهرام عیناللهی، معاون سابق آموزشی وزیر بهداشت در شرایطی که کشورهای منطقه بشدت در حال افزایش نیروهای تحصیلکرده هستند ما به دنبال کاهش هستیم و مانند مسئله جمعیت در سالهای آینده دچار بحران شده و مجبور میشویم از امارات و ترکیه پزشک بیاوریم.
وی اضافه میکند: رشد کمی رشتههای پزشکی زیاد نیست و هنوز نمیتوانیم خدمات مناسب و کافی به مردم بدهیم. مسائل صنفی پشت پرده ایجاد این محدودیت است. علاوه بر آن در رشتههای علوم پایه بسیار عقب هستیم در حالی که در دنیا PHD های مختلف وجود دارد، اما در برخی رشتهها در کشور فقط ۲۰ تا ۳۰ نفر وجود دارد. در انگلستان در هر شهری دانشگاه و امکانات وجود دارد، ولی ما هنوز از آن بیبهرهایم و این موضوع سبب عقبافتادن کشورمان میشود زیرا رشد کیفی در گرو رشد کمی است. از سوی دیگر باید خروجی افراد بازنشسته، جمعیت مردم و نیازشان در سالهای آینده سنجیده شود.
نظر شما