قدس آنلاین- شهید صیاد شیرازی هیچ گاه جنگ را پایان بخش فعالیتهای خود نمیدید، از این رو در سال ۱۳۷۳، برای انتقال دانش و تجربیات جبهه و جنگش در دانشگاه افسری امام علی (ع) مشغول تدریس شد و سپس هیئتی را با عنوان «معارف جنگ» ایجاد کرد تا خاطرات رزمندگان را از مأموریتهای میدانی و پژوهشی، مناطق عملیاتی و عوارض باقیمانده از جبهههای جنگ، ضبط و ثبت صوتی و تصویری کند، تا در تهران تکمیل و مدون شوند.
محسن کاظمیدر این مجال (در سال ۱۳۷۴) فرصت یافت تا به عنوان وقایع نگار سفرهای میدانی با این هیئت پیوند بخورد و در ۹ سفرمیدانی، حوادث را به صورت لحظه به لحظه به ثبت برساند. او علاوه بر این، تمام فعالیتها، سخنرانیها، گفتارها، خاطرات، روشهای مدیریتی و حتی مناجات شبانه شهید صیاد شیرازی را ثبت کرد تا بعدها اثری که عرضه میکند، بر محور شخصیت شهید شیرازی استوار باشد. این یادداشتها مربوط به مأموریتهای میدانی و تحقیقاتی این گروه و باهدف ثبت دقیق برخی از وقایع جنگ ایران و عراق است. نویسنده به عنوان وقایع نگار در این سفرهای میدانی از کردستان تا خوزستان همراه این گروه بوده است.
پس از نوشتن کتاب «یادداشتهای سفر شهید صیاد شیرازی»، زمان مرور سفرهایتان در مأموریتهای میدانی و تحقیقاتی هیئت معارف جنگ که مسئولیت آن را شهید صیاد شیرازی عهده دار بود، چه بخش از شخصیت و زندگی ایشان برایتان نمود پررنگ تری داشت؟
آنچه که امروز در مورد شهید صیاد شیرازی برای من معنا پیدا کرده و مهم است، بخشی است که دیده نمیشود و کمتر درباره آن صحبت میشود و آن بخش ورود ایشان به ثبت تاریخ جنگ بود. شهید صیاد در ادوار مختلف زندگیاش از نظامیگری تا شهادت نقش آفرینیهای مؤثر و گوناگونی کرده است، فعالیتهای انقلابی و مذهبی او در ارتش موجب تقویت و دلگرمیجناح مذهبی ارتش بود.
پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ او را وارد فضاهای مدیریتی و فرماندهی در ارتش کرد. بیواهمه برای پاکسازی ضدانقلاب در خطه کردستان اقدام کرد. وقتی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش رسید، تأثیرات حضورش در پیروزی رزمندگان کاملاً نمود یافت. هر قسمت از دفتر زندگی وی را که ورق میزنیم، نقش سازنده او را در محیط واقع و پیرامونی میبینیم. نقش این شهید بزرگوار در شکل گیری و تثبیت انقلاب اسلامی بسیار با اهمیت است که البته به همه اینها توجه شده، اما آنچه در مورد شهید صیاد مغفول مانده، کار بزرگتری است که او با تشکیل هیئت معارف جنگ انجام داد.
تأثیرات این اقدام چه بود؟
موجب شد که تاریخ نگاری جنگ وارد فضای جدیدی شد. این اتفاق، تاریخ نگاری جنگ را از وضعیت تک صدایی خارج کرد. عملکرد هیئت معارف جنگ ارتش نشان داد که فقط یکی دو گروه نظامی نبودند که در جنگ نقش داشتند، بلکه ارتش هم نقش و سهم بسزایی داشته است.
تشکیل هیئت معارف جنگ، اطلاعات جدیدی را در خصوص فعالیت و نقش ارتش به جامعه داد. به نظر میرسد این کار شهید صیاد شیرازی از تمام کارهایی که انجام داده، بزرگتر و مهمتر است، اما در مورد آن کمتر سخن به میان میآید. در واقع شهید صیاد شیرازی درک کرد که آیندگان نیاز دارند تاریخ جنگ را همان طور که بوده و هست، بدانند. شهید به خاطر این دوراندیشی و بصیرت، هیئت معارف جنگ را تشکیل داد که کار بسیار ارزشمندی بود.
اگرچه نقش ایشان در فرماندهی جنگ با پیروزیهای بزرگی همراه بود، ولی ایشان با تشکیل هیئت معارف جنگ توانست به پیروزی بزرگتری دست یابد؛ چون اثر آن برای تمام تاریخ جنگ بود. اینکه یک فرد نظامیکه در فضای خشک نظامیرشد پیدا کرده، این ظرافت و اهمیت را درک میکند، جای درنگ و تحسین دارد. خلاصه اینکه تشکیل هیئت معارف جنگ سبب شد که امروز از جنگ، قرائتهای گوناگونی داشته باشیم.
سفری که فرصت یافتید تا مدتی را در کنار شهید صیاد شیرازی بگذرانید، چه تأثیری برای زندگی و شخصیت شما گذاشت؟
قطعاً یکی از فرازهای مهم زندگی من، همراه شدن با این شهید بزرگوار بوده است. بخشی از زندگی من متأثر از رفتار، گفتار و اندیشههای شهید صیاد شیرازی بوده و هست. نسبت من با ایشان، نسبت نزدیکی بود، من شانه به شانه ایشان در سفرها بودم و از نزدیک با هم ارتباط داشتیم، قطعاً رفتار و گفتار ایشان، تأثیر وسیعی در حال و روح من داشته و دارد، این را توفیقی از جانب خداوند میدانم.
از دلایل نوشتن کتاب «یادداشتهای سفر شهید صیاد شیرازی» هم ادای دین به شهید بود؟
من تکلیفی نسبت به شهید صیاد داشتم که باید انجام میدادم آنچه در کتاب میبینید گزیدهای از گزارشهای فراوانی است که از سفرهای شهید صیاد شیرازی نوشتم و در اختیار ارتش قرار دادم تا بخشی از آنها، انتخاب و منتشر شد. زبان و نگاه من در این کتاب، با تمام زبانها و نگاههایی که به شهید صیاد در دیگر کتابها شده، متفاوت است.
اگر میخواستم بگویم که شهید صیاد، فردی ولایی است این ولایی بودن را در تعاریف نگنجاندم، بلکه آن در عمل و رفتار او نشان دادم تا خواننده به این نتیجه برسد که شهید صیاد، فردی ولایتمدار است و قلبش برای صلابت مملکت میتپد. در این کتاب از صیاد شیرازی، تعریف و تمجید نکردم، بلکه آنچه را دیدم روی کاغذ نوشتم، این خواننده است که خود با خواندن شرح رفتار، گفتار و اندیشههای شهید صیاد به اینجا میرسد که این آدم تا چه حد خودساخته و فداکار بوده است. بسیاری میگویند که صیاد شیرازی مقید به نماز اول وقت بوده است، مدرک این تعریف کجاست؟
من در این کتاب، با آنچه در صیاد شیرازی دیدم، رفتارها و گفتار او را نوشتم تا خواننده به این نتیجه برسد که صیاد، فرد مقید به نماز بود؛ چون جلسههایش را پس از برپایی نمازجماعت، برگزار میکرد یا طوری برنامهریزی میکرد که نماز اول وقت به تأخیر نیفتد.
ادبیات من در این کتاب، گزارش گونه و وقایعنگارانه است و با تمام نثرها و ادبیات مکلف و عصاقورت داده که درباره شهید صیاد وجود دارد، متفاوت است. این کتاب، گزارشی واقعی از زندگی و شخصیت شهید صیاد است. در این کتاب، سعی نکردم که آدم دیگری از صیاد بسازم، بلکه آنچه بود را نوشتم.
نکته دیگر درباره این کتاب، اینکه روایتگری از سوی شخص دیگری نبوده، بلکه روایت مستقیم بوده است؟
من در این کتاب، مشاهدات چهره به چهرهای را که با صیاد شیرازی داشتم به رشته تحریر درآوردم، در پرواز با بالگرد تا پیاده روی در رملها، با شهید همراه بودم.
کتابهایی که در مورد زندگی و شخصیت شهید صیاد شیرازی تاکنون منتشر شده را چطور ارزیابی میکنید؟
قطعاً هیچ کتابی جز قرآن، جامع و مانع نیست. کسانی بودند که به شهید صیاد علاقهمند بودند و زحمت کشیدند از کارهای نابی که برای شهید صیاد صورت گرفته، کتاب «ناگفتههای جنگ» اثر احمد دهقان یا کتاب «در کمین گل سرخ» اثر محسن مؤمنی شریف است. این کتابها، ارزشمند است که نویسندگانش در حد وسع، تلاش قابل قدردانی و تحسینی صورت دادهاند، اما هنوز جای کار هست، چرا که زوایای نامکشوف و نادیده درباره شهید صیاد وجود دارد و اگر علاقهمندانی باشند که درباره زندگی و شخصیت این شهید بکاوند، قطعاً بخشهای دیگری از زندگی ایشان را میتوانند بیابند.
وقتی خبر شهادت صیاد شیرازی را شنیدید، چه حالی داشتید؟
خیلی دلم به درد آمد، حتی این روزها که به سالگرد شهادتشان نزدیک میشویم، داغ دلم تازه میشود. وقتی خبر را شنیدم چنان متأثر شدم که به جز مراسم تشییع پیکرشان، تا چهلم این شهید در هیچ مراسمینمیتوانستم شرکت کنم، طاقتش را نداشتم. پس از چهلم که آرام شدم، توانستم در مراسم اربعین این شهید حضور یابم. پس از آن بود که تصمیم گرفتم یادداشتهایم را مرتب کنم و کاری را برای شهید انجام دهم.
نظر شما