ماه مبارک رمضان، ایستگاه آرامش روح و پیرایش جان از راه رسیده است. ماهی که سفره محبت خداوند برای همگان پهن شده و کسی نیست که به این میهمانی بزرگ دعوت نباشد. باید از این سفره معنوی بهرهها برد و طعامهای روحانی خورد. چگونگی بهرهمندی از این خوان رحمت الهی را در گفت و گو با دکتر محمدصادق علمی، پژوهشگر قرآنی و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی بررسی کردهایم.
استاد؛ برای ورود به ماه مبارک رمضان و بهرهمندی از برکات بیشمار آن چه نکاتی را باید مورد توجه قرار داد؟
برای ورود به ماه رمضان مهمترین مقدمه معرفت النفس و خودشناسی است. یعنی آگاهی از خود و باور اینکه ما ظرفیتهای نامحدودی داریم و خداوند ما را تکریم کرده و گرامی داشته و انسان آفریده است. «و لقد کرّمنا بنی آدم». ما میتوانیم بزرگ بشویم و به همه جا برسیم به شرط اینکه به این باور برسیم، و این بزرگترین و مهمترین مقدمه ورود به ماه رمضان است.
مرحوم علامه جعفری(ره) در جلسهای که خدمتشان بودیم خاطرهای از استادشان مرحوم علامه طباطبایی، آن عارف واصل، تعریف میکردند و میگفتند که یک روز خدمت علامه رسیدم، دیدم ایشان با لباس آراسته و معطر دو زانو و مرتب در جایگاه خود نشستهاند. پرسیدم استاد منتظر میهمانی هستید یا قرار است جایی تشریف ببرید؟ فرمودند: نه! گفتم پس چرا این طور آراسته و آماده نشسته اید؟ ایشان با لبخند گفتند که مگر من خودم آدم نیستم؟
مرحوم علامه جعفری میگفتند که من سالهای سال است به این جمله و حرکت مرحوم علامه طباطبایی و حرفها و حکمتهای آن فکر میکنم و میاندیشم که ایشان چگونه کرامت انسانی را برای خود پاس میداشتند و چه پیام والایی در این حرکت درس آموز ایشان وجود داشت.
بنابراین برای ورود به ماه مبارک رمضان باید خود را بیاراییم. اما قبل از اینکه خود را بیاراییم باید خود را از آنچه در گذشته سبب آلودگی، سیاهی و حقارت ما بوده بپیراییم. در فرهنگ دینی ما به این کار، توبه میگویند. توبه از چیزهایی است که موجب سرپوش گذاشتن بر ظرفیتهای ما شده است.
خوب استاد؛ برای توبه در آغاز این ماه مبارک باید به چه نکاتی توجه کرد؟
توبه بعد از نیت دو بخش اصلی دارد؛ اول حق الله است که ما باید آنچه را مربوط به خداوند بوده و رعایت نکردهایم جبران کنیم و همین موضوع بوده که سبب بسیاری از عقب ماندگیهای ما شده و حالا باید برای تدارک آن تلاش کنیم. بخش دوم حق الناس است؛ باید حقوقی که از مردم بر گردن ماست برطرف کنیم. اگر حقی را از کسی ضایع کردهایم یا بر کسی ستم کردهایم باید از او حلالیت طلبیده آن را جبران کنیم. اگر در پی این هستیم که دیگران ما را ببخشند، ابتدا ما باید دیگران را ببخشیم و اگر من دیگران را بخشیدم زمینه را برای بخشش و آمرزش خداوند فراهم کردهام.
بدین ترتیب ما تلاش میکنیم پاک وارد ماه مبارک رمضان بشویم تا از آثار معنوی عمیق آن بیشترین بهره را ببریم. پس برای ورود به ماه مبارک رمضان، من باید باور کنم که انسانم و ظرفیتهای نامتناهی دارم و تصمیم بگیرم که در ماه مبارک رمضان این ظرفیتها را شکوفا کنم و بزرگ و بزرگتر بشوم و از طرفی ابتدا روحم را از غبارها و زنگارهایی که تا کنون بر آن نشسته است، بازپیرایی کنم.
پس گام اول باور و معرفتالنفس و معرفتالله است. گام دوم؛ نیت و گام سوم هم توبه و بازپیرایی خود از زنگارهای گناه است. به همین دلیل است که در روایات تأکید زیادی داریم که در ماه رجب و شعبان توبه کنید و پاک وارد ماه رمضان شوید. در روایت توصیه داریم که در ماه شعبان این ذکر را زیاد تکرار کنید که: «اللّهم إن لم تکن قد غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه»؛ یعنی: پروردگارا! اگر تاکنون در آنچه از ماه شعبان گذشته ما را نبخشیدهای، پس از تو میخواهیم که در باقیمانده این ماه ما را ببخشی و بیامرزی. زیرا خداوند تبارک و تعالی در این ماه مردم بسیاری را به جهت احترام ماه مبارک رمضان از آتش آزاد میکند.
جایگاه قرآن در ماه مبارک رمضان، جایگاه ویژهای است. برای بهرهمندی از نور قرآن در این ماه چه دقایقی را باید مد نظر داشت؟
بله! پیشنیاز مهم بهرهمندی از قرآن، «استعاذه» است. همین که گفته شده است که هنگام خواندن قرآن ابتدا از شرّ شیطان، به خداوند پناه ببرید. «فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم»؛ یعنی به خدا پناه بردن از آنچه شیطان و شیطانی است، یعنی آلودگیها و زنگارها را کنار بگذار تا این قرآن بر جان تو بنشیند.
برایتان مثالی میزنم؛ گاهی بخشی از بدن انسان زخمی است، اگر ما بیاییم بهترین دارو و درمان را هم روی این زخم بگذاریم بدون اینکه ابتدا آلودگی و چرک و عفونت را بزداییم معلوم است که این دارو و درمان اثری نخواهد داشت. کی میشود از داروی شفابخش نتیجه گرفت؟ وقتی که ابتدا چرک و عفونت را پاک کنیم. قرآن میگوید من آن نسخه شفابخش هستم: « وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا»؛ این داروی شفابخش کی میتواند درد انسان را دوا بکند؟ زمانی که «فاستعذ بالله»؛ یعنی وقتی شما از آلودگی شیطان پاک شده باشید. وگرنه قرآن بیماری بسیاری از افراد را درمان نمیکند؛ مثلاً فاسقین یا ظالمین. اینها مشکل از خودشان است که این داروی شفابخش روی وجودشان اثر نمیکند و مشکلشان همان چرک و عفونت شیطان است.
تازه بیماری برخی را نه تنها درمان نمیکند بلکه مشکلشان را بیشتر هم میکند همان طور که میفرماید « یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ» یا « وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا» که میبینید قرآن برای ظالمان جز خسارت چیزی نمیافزاید.
بنابراین قرآن کی شفابخش است؟ وقتی که من؛ شیطان را، حسد را، تکبر را، حب دنیا را و دیگر گناهان را از خودم دور کرده باشم. آنجاست که داروی قرآن بر جان من مینشیند و من را بالا میبرد و به عروج میرساند. اگر میخواهیم که قرآن در ما اثر بکند باید قلبمان را با آب توبه پاکیزه کنیم؛ دیو چو بیرون رود فرشته درآید. تا دیو را بیرون نکنی فرشته قرآن وارد نمیشود. اگر در ماه رجب و شعبان دیو را بیرون کردیم در ماه رمضان قرآن بهتر بر جان ما مینشیند تا جایی که مسجود ملائکه میشویم.
اما خوب است درباره فلسفه تشریع روزه هم مقداری گفت و گو کنیم تا خوانندگان با شناخت بهتری نسبت به این لطف الهی، وارد ماه مبارک رمضان بشوند.
بله؛ در آیات و روایات مطالب زیادی درباره فلسفه روزه بیان شده است. روزه هم برای جان آدمی تشریع شده و هم برای جسم آدمی. گرچه ما بحث جان را بسیار گرامیتر میدانیم و گرامیتر میداریم اما جسم هم در فرهنگ دینی ما بسیار ارزشمند است، بنابراین فرمودهاند روزهای که این همه برای جان شما خواص معنوی بزرگ دارد اگر برای جسم شما ضرر داشت نباید بگیرید.
به گمان من در یک کلام؛ روزه، جان آدمی را تقوا و جسم آدمی را صحت و سلامت میبخشد. روزه مقاومت انسان را زیاد میکند. انسان در سایه روزه تمرین میکند که به خواهشهای نفسانی خود پاسخ منفی بدهد. شخص روزهدار حتی از بسیاری چیزها که حلال است ساعتها امساک میکند تا امساک از حرام را تمرین کند. مثلاً از نوشیدن آب و شربت گوارا در گرمای تابستان – که ذاتاً حرام نیست – آن هم در حالی که بشدت تشنه است چشمپوشی میکند تا بتواند از کارهای دیگری که ذاتاً حرام است هم چشمپوشی کند. این تمرینی برای تقویت نفس است.
این تمرین معنوی باید نتیجهاش را در دیگر ماهها و روزهای سال هم نشان دهد دیگر، درست است؟
بله؛ بحث دیگر هم این است که ماه رمضان در ظاهر یک نسخه یک ماهه است اما در واقع نسخهای برای همه عمر است. برخی افراد فکر میکنند که با پایان ماه رمضان بسیاری از ملکات اخلاقی که در این ماه حاصل شده را میتوانند کنار بگذارند! پس مثلاً میگویند که: «آخ جان! ماه رمضان تمام شد» در حالی که فلسفه اصلی این ماه، نهادینه کردن یک سبک زندگی دینی است که باید در تمام روزها و ماههای سال جریان داشته باشد. این یک رژیم و تمرین زندگی به سبک دینی و اسلامی است برای همه عمر.
اما متأسفانه گاهی میبینیم کسی که در ماه رمضان روزی ۱۵ ساعت تمرین اراده، صبر و مبارزه با هوای نفس کرده و روزه گرفته است در دیگر بخشها یا در دیگر زمانها در خانواده یا در مناسبات اجتماعی، آن صبر و اراده رمضانی را نشان نمیدهد. مثلاً حرفی را که میخواهد بزند، ۱۰ ثانیه تأمل و صبر نمیکند تا عصبانیتش فروبنشیند یا درباره عواقب حرفش فکر کند و چه بسیار پروندههای دادگاهها و طلاقها که بر اثر همین صبر نکردنها شکل گرفته و اگر مؤمنان رمضانی در دیگر اوقات هم همان صبر رمضانی را در شئونات زندگی جاری کنند مطمئن باشید حجم بسیار زیادی از پروندههای قضایی در کشور ما کاسته میشود و من این موضوع را در سخنرانی که برای دستاندرکاران امر قضا داشتم نیز مورد تأکید قرار دادم. مردم ما باید دستاوردهای ماه رمضان را برای دیگر زمانها و مکانها هم حفظ کنند.
در روایات داریم که روزه تمرین اخلاص هم هست؛ در این باره توضیح بفرمایید.
ماه رمضان آزمایشگاه اخلاص انسان است. انسان وقتی نماز میخواند دیگران به واسطه رکوع و سجودش متوجه میشوند اما شخص روزهدار هیچ نشانهای ندارد و فقط خدای اوست که میداند او در حال روزه است. بنابراین گفته شده روزه آزمایش اخلاص انسان است. به همین دلیل است که در روایت داریم که اجر روزهدار جز بر خود خداوند نیست و برخی هم گفتهاند که اجر روزهدار جز «خود خداوند» نیست که این یک بحث عرفانی سنگین است و طرحش مجال دیگری را میطلبد.
نکته دیگری هم در ذیل فلسفه تشریع روزه هست که نباید فراموش کنیم و آن این است که در ماه روزه، بندگان خداوند با یکدیگر برابری پیدا میکنند. فقیر و غنی همه به صورتی یکسان گرسنگی و تشنگی را تحمل میکنند و در واقع مانند هم زندگی میکنند و اغنیا هم طعم فقر را میچشند و میتوانند به فقرا نزدیک شوند و به آنها یاری برسانند.
نکته دیگر هم که در احادیث اشاره شده این است که گرسنگی و تشنگی روزه، انسان را به یاد گرسنگی و تشنگی آخرت و روز جزا میاندازد و البته در روایت داریم که اگر در دنیا روزه گرفتید خداوند شما را از گرسنگی و تشنگی آخرت نجات خواهد داد.
استاد؛ ماه مبارک رمضان دو طرف دارد؛ یک طرفش بنده است و یک طرفش خدا. این دو طرف در این ماه خیلی به هم نزدیک میشوند بخصوص این خداوند است که به بندگان نزدیک میشود چون اوست که میزبان است و سفره پذیرایی از بندگان را پهن کرده است. گویا « نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» در این ماهِ شریف تجلی ویژهای دارد. درباره این ویژگی ماه صیام چه نظری دارید؟
شاید یکی از دلایلی که گفته شده این ماه، ماه خداست این است که این ماه، ماه دعوت خدا از انسان است، ماه تجلی خداوند بر انسان و اینکه خدا آغوش خودش را به روی بندگانش باز میکند. ماهی که شرایط برای انس با خدا و قرآن فراهم میشود و ماهِ در غل و زنجیر بسته شدن دیوها و ددها و شیاطین است و ماهِ هموار شدن راه انسان برای رسیدن به خدا.
شاید هم منظور ماه هدایت خاص الهی برای انسان است که در قالب نزول قرآن در این ماه رخ داده است. «انّا انزلناه فی لیلة القدر»، «انا انزلناه فی لیلة مبارکة» و دیگر آیات. اینکه میگوییم رمضان، ماه خداست به دلیل همین هدایت ویژهای است که در این ماه برای انسان مهیا شده است زیرا خداوند از انسان بندگی و هدایتش را میخواهد و البته قرآن هم کتاب هدایت و سعادت انسان است. از طرفی سعادت و هدایت انسان هم از غیر خدا ساخته نیست زیرا اوست که انسان را آفریده است و اوست که به فرموده خودش: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» بهتر از هر کسی راه و چاه انسان را میداند و این راه و چاه را هم به او نشان داده است تا به سعادت واقعی دست یابد. به همین دلیل است که میفرماید: «انّه لقول فصل» یعنی قرآن است که حرف اول و آخر برای هدایت انسان است پس بیجا نیست اگر ماه رمضان را ماه قرآن بخوانیم.
بنابراین باید انس با قرآن را که در ماه رمضان حاصل میشود در بقیه ماههای سال هم حفظ کنیم و قرآنی را که در این ماه باز کردهایم در دیگر ماههای سال نبندیم و از بهرههای فراوان آن، خودمان را محروم نکنیم.
نظر شما