قدس آنلاین- گروه استانها- طیبه قاسمی؛ چه زمانی قرار است حق و حقوق قشر کارگر در خوزستان داده شود تا علاوه بر بار بیکاری و کم حقوقی خیلی از روزهایشان بلاتکلیف مقابل استانداری، شهرداری و شرکت های که از بزرگی فقط نامش و نانش به اغنیا را به یدک می کشند، نگذرد و مجبور نباشند هزار بی حرمتی را به جان بخرند تا بیایند حقی که تنها در یک لقمه نان کارگری خلاصه می شود و بس؛ را فریاد کنند؟
امروز ۳۱ اردیبهشت ۹۷ میان برق آفتاب نبش خیابان حافظ و بر در شرکت لوله سازی عده ای را می بینی که رد سالهای از دست رفته عمر بر چهره و سفیدی بر مو هایشان پیداست، پرچمی بالا گرفته اند که رویش نوشته حقوق معوقه خود را خواهانیم، چرا این اتفاقات مقامها و مسئولین استانی را تکان نمی دهد تا لااقل سالمندان درگیر بازار مکاره بی سرسامانی پرداخت نکردن دستمزدها در این استان نشوند جای سوال است و تعجب، که امیدواریم یک مقام مسئول در خوزستان پیدا شود سوالش را جواب دهد چراکه اختیارات قانونی به دست آنهاست و از عابران جز تعجب بر نمی آید، شاید ریسمان این عدم پرداخت ها بریده شود.
بازنشسته ها متضرر اختلاف دو ارگان
وقتی به میان آن ها می روم و خودم را خبرنگار قدس خوزستان معرفی می کنم، یکی از کارکنان سابق شرکت نفت با لهجه شیرین عربی اش می گوید: جریان این است که حقوق بازنشستگی ما را نمی دهند، کانون بازنشستگان دلیل این عدم پرداخت را بدهی شرکت لوله سازی عنوان می کند در حالیکه ما کاری با آن نداریم، ۱۵ سال است بازنشسته شده ایم و مرتب از کانون حقوق می گرفتیم حالا به خاطر بدهی شرکت ها حقوق ما را معلق نگه داشته اند.
او با تاکید بر اینکه که کارگران شرکت نفت یا لوله سازی هستیم که زیر نظر وزارت نفت است، بیان می کند: در این سالهای بازنشستگی تا به حال با چنین مشکلی مواجه نشده بودیم، اعتراضات کل این جمع برای گرفتن حق زن و فرزندشان است، ۳۴ سال است در خدمت شرکت نفت هستیم و حالا حقوق بازنشستگی مان را نمی دهند، اکثر این جمعیت بالای ۶۷ سال سن دارند و به این شکل دچار دردسر شدنشان وجهه خوبی ندارد.
یکی دیگر از کارگران کارت محل کارش را نشان می دهد و می گوید: اگر حقوق مرا ندهند باید با این سن کجا بروم در حالی که جوانان ما بیکارند آیا راهی برای نان خوردن ما که سنی پشت سر گذاشته ایم هست؟
یک نفس راحت و لقمه نانی حلال در پیری حق ماست
او دستش را بین جمعیت می چرخاند و برایم تشریح می کند که تمام این جمعیتی که می بینید بسیاری از سالهای عمرشان را در جبهه های جنگ گذرانده اند و ۸ سال مصیبت کشیده اند، به جز اینکه از خانواده آزاده و شهید هستیم، زندگی میان اهواز هم هر روز برایمان جبهه بود و موشک های صدام رهایمان نمی کرد، شاید قابل باور نباشد اما بارها بین اسیران بودیم و به طریقی آزاد شدیم، آیا وقت این نرسیده که لااقل در سن پیری آبی خوش از گلویمان پایین برود؟
نماینده این گروه در تکمیل حرفهای آنها عنوان می کند: تجمع ما فقط برای دریافت حقوقمان است، شرکت نفت ما را برای دریافت حقوق به صندوق بازنشستگان ارجاع می دهد و صندوق هم اعلام می کند به ما ربطی ندارد، از سال ۵۱ شاغل لوله سازی بوده ایم صندوقی در کار نبود حالا این دودستگی ما را هم گیج کرده، صندوق بازنشستگی کارفرما را بدهکار می داند اما اینکه این بدهی چه ربطی به ما کارگران بیچاره دارد نمی دانیم.
مستاجری و تحملی که تمام شده
این بازنشسته ادامه می دهد: در ماه مبارک رمضان نان ما را بریده اند، بیشتر بازنشسته ها کرایه نشین هستند و از نظر سلامت هم به خاطر کهولت حال و روز خوشی ندارند، تعداد عائله های آنها زیاد است و شرمنده خانواده خود شده اند و تحملشان تمام شده، بعد یک عمر کارگری در شرکت نفت آن هم به طور رسمی مجبورند با زبان روزه زیر برق آفتاب با این سن پرچم اعتراض بدست بگیرند.
قطع حقوق ۹۷۳ بازنشسته
او با اشاره به اینکه از سال ۸۲ تمام حقوق خود را از کانون بازنشستگی شرکت نفت می گیریم؛ توضیح می دهد: طبق یک قرارداد که ۱۱ ماده ای که در بند ۸ آن گفته شده هرگونه خللی بین کارفرما و صندوق بازنشستگی به وجود بیاید به هیچ عنوان حق قطع کردن مستمری بازنشستگان را ندارید. اما متاسفانه کار به اینجا رسیده که هم مدیریت لوله سازی قصور کرده و هم صندوق بازنشستگی که در دقیقه نود حقوق بیش از نهصد و ۷۳ بازنشسته را قطع کرده اند.
او خاطر نشان می کند: همین نیروها بودند که باعث شدند در زمان جنگ زیر بارش بمب حتی برای یک ثانیه خط تولید نخوابد و کلی شهید داده اند، پل فاو یا بعثت توسط کارکنان لوله سازی احداث شد و حالا که همه اوضاع بر وفق مراد است نه تنها فراموش شده ایم حقوق کم بازنشستگی را نیز از ما گرفته اند.
با امید به اینکه بتوانیم پاسخی از مسئولان دریافت کنیم و برای اطلاعات بیشتر درباره موضوع با رئیس نمایندگی بازنشسته های صنعت نفت چندین بارتماس گرفته شد اما مسئول مربوطه تلفن خود را پاسخ نداد.
شاید کارگران آنقدر درگیر دودوتا چهارتای زندگی به خاطر کمی درآمدشان باشند که قدرت هیچ عرض اندامی را در برابر صاحبان شرکت های بزرگ نداشته باشند اما افرادی هستند که حتی در یک اعتراض کوچک خود، به تمام مصلحتهای کشور هم توجه دارند، شاید تنها همین مورد کافی باشد باور کنیم آنها فقط قشری دردمند اند که مطالبه دارند اما حاضر نیستند به هر قیمتی آن را وصول کنند تا آستین بالا زده و فکری برای آنها کنیم.
نظر شما