تحولات منطقه

یک عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و داور اولین جایزه ادبی محمد قهرمان گفت: وجه دیگر کار محمد قهرمان شاعری و غزلسرایی او بود که بیش از هربخش دیگری می‌درخشد. می‌توان گفت قهرمان یکی از بهترین غزلسرایان دوره ما است تا جایی که بسیاری از غزلیات وی با غزلیات صائب و بیدل اشتباه گرفته می شود.

محمد قهرمان یکی از بهترین غزلسرایان معاصر است
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

دکتر محمدجعفر یاحقی امروز 31 اردیبهشت‌ماه در همایش «اولین جایزه ادبی محمد قهرمان» که در سالن شریعتی دانشکده ادبیات و علوم‌انسانی دانشگاه فردوسی برگزار شد، اظهار کرد: توانایی محمدقهرمان در شعر محلی و بومی‌سرایی تربت حیدریه نیز بسیار شایسته بود و شاید کمتر کسی در دوره ما می توانست به این مقام در بومی‌سرایی برسد.

وی ادامه داد: دوستی‌های محمد قهرمان با نوپردازان نیز امری نیست که مخفی باشد. قهرمان با مهدی اخوان ثالث و محمدرضاشفیعی‌کدکنی ارتباط تنگاتنگی داشت تا جایی که گویی آن‌ها یکی بودند اما عجیب است که شیوه شعری آن‌ها چنین با هم متفاوت است.

این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی عنوان کرد: در جایی شنیده بودم که اخوان یک بار به قهرمان گفت که «این سبک هندی را رها کن». قهرمان نه سبک هندی را رها کرد و نه دوستی با اخوان را. واقعا کمر شعر سبک هندی بعد از قهرمان شکست و ما بعد از او و یارانش هنوز کسی را در این سبک نداریم.

یاحقی عنوان کرد: این اواخر مرحوم قهرمان به رباعی نیز خیلی علاقه‌مند شده بود به نظرم باید مجموعه رباعیات قهرمان را نیز گردآوری کنیم، زیرا شامل اشعار بسیار قدرتمندی است که در آن هم طنز خیام و هم تلفیق کار بیدل وصائب و خیام دیده می‌شود.

وی اضافه کرد: آشنایی من با دکتر محمد قهرمان به زمان آغاز دوران دانشجویی و پیش از آن برمی‌گردد که برای استفاده از کتابخانه دانشگاه فردوسی به این دانشگاه می‌آمدم و همواره او را می‌دیدم که در سمت یک کتابدار، سخت مشغول مطالعه و تصحیح کتب است.

این استاد تمام دانشگاه فردوسی ادامه داد: در آن زمان  قهرمان یک کتابدار ساده بود اما آنچنان پژوهش می‌کرد که هیچ کتابداری چون او را ندیده بودم.

وی خاطرنشان کرد: خوشا کتابدارانی که چنین زندگی‌ای دارند و نه آنچنان که برخی کتابداران ما هیچ ارتباطی با کتابخانه ندارند. من همیشه آرزو داشتم که روح قهرمان در کتابخانه دانشگاه فردوسی جاری باشد و کتابداران بعدی نیز چون او باشند اما متاسفانه آنقدری چنین اتفاقی نیافتاد.

این عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی افزود: پس از مدتی که من عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی شدم، او را مجدد دیدم که مشغول چاپ نسخه دیوان صائب است و در همان دوره بود که من او را با یونس جعفری که در هند می‌زیست آشنا کردم و این دو با یکدیگر در زمینه صائب همکاری کردند.

یاحقی خاطرنشان کرد: قهرمان وجود عزیزی برای دانشگاه فردوسی، خراسان بزرگ و حتی ایران بود. او ادبیات دوره صفوی را به خوبی می‌شناخت و در این زمینه صاحب‌نظر بود. برای هرچه که از او در حوزه ادبیات صفوی می‌پرسیدی، پاسخ داشت و  نام شاعر هر شعری را که از او می‌پرسیدی، می‌دانست.

وی تصریح کرد: بنابراین وجهی از شخصیت قهرمان، شخصیت او به عنوان یک محقق بود. او آثار دوره صفوی را تصحیح می‌کرد که صائب نگین این آثار به حساب می‌آید.

این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی خاطرنشان کرد: قهرمان یک خصیصه خوب داشت و آن این که می آموخت و تربیت می کرد و شاعرپروری داشت، شاعران کنونی ما نیز باید چنین کنند و استعدادها را بپرورانند تا جای بزرگان ما اینقدر خالی نباشد.

وی در بخش دیگر از سخنان خود با بیان اینکه هردوره‌ای باید تاریخ خود را بسازد، اظهار کرد: اینکه چون بزرگان تاریخ ما گفته‌اند که دوره صفویه دوره انحطاط ادبی بوده دلیل نمی‌شود که ما دیگر ادبیات این دوره را نکاویم بلکه هر دوره‌ای خود باید مجدد تاریخ را بررسی کند و ما نیز از این قائده مستثنی نیستیم.

یاحقی ادامه داد: ما برای رسیدن به نتیجه در خصوص هردوره تاریخی باید مجدد آن را بررسی کنیم نه اینکه به عنوان مثال بسنده کنیم که بزرگانی چون ملک‌الشعرای بهار از دوره تاریخی صفویه به ضعف ادبی یاد کرده‌اند و دیگر بررسی نکنیم که این دوره چه ادیبان بزرگی داشته است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.