هالیوود بتازگی فیلمی ساخته است با نام «دوازده مرد نیرومند»، یک فیلم اکشن و خوش ساخت و سرگرم کننده، پر از حادثه و زد و خورد. در همین ابتدای راه هم بسیاری پیشبینی کردهاند استقبال بسیاری از آن شده و بازگشت مالی پر و پیمانی برای کمپانی سازنده داشته باشد. باری این یک سوی ماجراست. در سمت دیگر ماجرا خوب است بدانید داستان این فیلم در افغانستان میگذرد. این 12 آمریکایی، نظیر داستانهای مشابه برای کمک به «ژنرال دوستم» وارد منطقه میشوند و طالبان را تار و مار میکنند. افتتاحیه و مراسم نخستین نمایش این فیلم، چیزی شبیه یک محفل دیپلماتیک بود. مقامات سیاسی مختلفی، بویژه از افغانستان و منطقه غرب و مرکز آسیا دعوت شده بودند و «باتور دوستم» فرزند ژنرال دوستم نیز به نمایندگی از پدرش در ردیف اول حاضر بود.
این فیلم که طبق پیشبینی عمده منتقدان درآمد سرشاری نیز خواهد داشت، همزمان دو هدف را برای دولتمردان کاخ سفید تأمین میکند. از یک سو نسل جوان آمریکایی و اتباع این کشور را به طور خاص و افکار عمومی و پرسشگر جهان را به طور عام
وا میدارد تا پول بدهند و به سالن سینما بروند و در آنجا قدرت و معجزه آمریکا را مشاهده کنند و نیز یک کلاس غیررسمی برایشان گذاشته شود و در آن کلاس به دقت بفهمند چرا جوانان آنها از آن سوی کره زمین به افغانستان رفته و توجیه شوند چرا پول مالیات آنها باید صرف مبارزه با طالبان در این سوی دنیا شود. هدف دیگر تفهیم همین مهم و در واقع تلاش برای تحمیق اتباع کشور مقصد است که؛ اگر جانفشانی و قدرت و پول ما نبود، کلاه ژنرالهای شما پس معرکه بود. ما ناجی شما هستیم، پس قدردان باشید!
بخش بامزه ماجرا آن است که تمام این هدفگذاری وسیع و پیچیده در یک فرایند تجاری و اقتصادی و همراه با درآمد حاصل میشود، نه با تأسیس سازمان تبلیغات ارزشی آمریکا و مثلاً ستاد حمایت از کهنه سربازان و... و صرف میلیونها دلار بودجه بیحاصل. وقتی بزرگان ما میگویند ما در وسط یک نبرد و تهاجم فرهنگی هستیم، این یعنی دشمن افسرانی در جنگ نرم دارند با چنین تبحری. آنها کاری میکنند تا شما برای باور کردن و متأثر شدن هنجارهای آنان، خودتان وقت بگذارید و از جیب مبارک پول هم بدهید. حالا شما هم فیلمهای درپیت و کتابها و نشریات و مجلات و سایتهای سفارشی صد تا یک غاز تولید کنید و پولتان را به امید ترویج و معرفی آرمانهایتان، در حلق عمدهای رانتخوار بریزید و بعد هم برای فروش این محصولات به چه کنم چه کنم بیفتید و... عاقبت هم نسل جوان مدعی باشد چرا ما باید در سوریه هزینه کنیم؟ یعنی در شرح خون پاکترین مجاهدان و قهرمانان هم برای مخاطب وطنی حتی، دربمانیم. براستی چرا انقلابی که بنیان و آرمانش فرهنگی بود، تا این حد در این جبهه لنگ میزند؟
۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۵۴
کد خبر: ۶۰۱۹۴۹
آنها کاری میکنند تا شما برای باور کردن و متأثر شدن هنجارهای آنان، خودتان وقت بگذارید و از جیب مبارک پول هم بدهید. حالا شما هم فیلمهای درپیت و کتابها و نشریات و مجلات و سایتهای سفارشی صد تا یک غاز تولید کنید.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
نظر شما