طی سالهای اخیر بیش از 30برند معروف تولیدی و صنعتی که زمانی مردم ایران تولیدات آنها را جزوی از زندگی خود میدانستند، در کشور تعطیل شده و به سراشیبی سقوط رسیدند.
برندهایی که کمتر از 100 سال عمر دارند یکی پس از دیگری با مرگ زودرس دست و پنجه نرم میکنند در صورتی که برندهای معتبر در دیگر کشورها با به روز شدن همچنان به حیات خود ادامه میدهند.اما این موضوع برای برندهای معروف ایرانی صدق پیدا نمیکند. کارخانههایی مانند هپکو، آزمایش، ارج، پلی اکریل، نساجی مازندران و... از جمله برندهای قدیمی بودند که با وجود تأثیرگذاری فراوان در اقتصاد ایران، اکنون با مشکلات متعدد دست و پنجه نرم میکنند وهر روز هم خبر جدیدی از تعطیلی یک برند دیگر در کشور به گوش میرسد.
درعین حال برندهای خارجی چون شرکتهای مرسدس بنز،بیام و،آمازون، اپل، گوگل، سامسونگ، تویوتا،فیسبوک، مایکروسافت، وریزون، والمارت و بانک صنعتی و بازرگانی چین برندهایی هستند که همچنان از آوازه جهانی برخوردار هستند.
■ واگذاری بدون برنامه برندهای معروف
در این زمینه مشاور عالی رئیس اتاق بازرگانی ایران با اشاره به تعطیلی بیش از 30برند معروف در کشور طی سالهای اخیر، اظهارداشت: اصولاً در ایران هیچ فرقی میان یک برند تولیدی و صنعتی اصیل و ریشه دار با یک واحد تولیدی تازه تأسیس وجود ندارد. احمد پورفلاح با انتقاد از بی برنامگی در واگذاری کارخانهها و برندهای معروف طی سالهای گذشته افزود: این مسئله در حالی اتفاق افتاد که در روند این واگذاریها تنها زمین و ملک این برندها و کارخانهها به فروش رسید. وی تصریح کرد: از سویی قانون کپی رایت و مالکیت معنوی در کشور نادیده گرفته شد به طوری که برخی واحدهای تازه تأسیس تولیدی و صنعتی براحتی از روی یک محصول برند قدیمی کپی برداری کرده و توانستند به نان و نوایی برسند که با این کار زحمات چندین ساله برندهای معروف بر باد رفت.
مشاور سابق وزیر صنعت، معدن و تجارت با بیان اینکه برخی از کارخانههای معروف و برندها به دلیل نداشتن نوآوری و سرمایه گذاری لازم دیگر برند محسوب نمیشوند، خاطرنشان کرد: اما این واحدها مانند ارج، آزمایش، داروگر و... از نظر ملی دارای اهمیت هستند و مردم آنها را جزوی از زندگی خود میدانند.
وی تصریح کرد: از سویی دست به دست شدن این برندها و دادن امتیاز آنها به افراد رانت خوار و غیرمولد موجب شد تا وضعیت این کارخانهها و برندها روز به روز بدتر شود که به عبارتی واگذاریها و خصوصی سازیهای بی رویه و بدون برنامه و حساب و کتاب وضعیت آنها را بغرنجتر کرد و موجی از بیکاری و تعدیل نیروی انسانی را بوجود آورد.
پورفلاح با بیان اینکه روند این تعطیلیها به دلیل بی تفاوتیها همچنان ادامه دارد، اظهارداشت: این نبود حمایتها موجب شد تا برندهای قدیمی و واحدهای تولیدی و صنعتی جدید
مشکل شان حل نشود و با معضلاتی مانند فراهم نبودن زیرساختهای قانونی فضای کسب و کار، تقاضا در بازار، انباشت محصولات، تأمین نشدن مواد اولیه، نبود سرمایه گذاری و مشکلات بانکی مواجه شوند و مسایل و کمبودها و مشکلات این واحدها به گره کور بخش تولید تبدیل شده است.
رئیس سابق کمیسیون صنایع اتاق ایران با تأکید بر اینکه تعطیلی واحدها و برندهایی مانند پلی اکریل و هپکو نگران کننده است چرا که این واحدها با وجود تأمین تولید واحدهای نساجی و
ماشین آلات راه سازی با مشکلات مالی و تعدیل نیروی انسانی و کارگران مواجهند، گفت: دولتمردان ما به قدری درگیر مسایل سیاسی هستند که از حفظ کارخانهها و برندهای ملی و در مجموع از مسایل اقتصادی غافل شدهاند و چه بسا که هم اکنون به دلیل محدودیت منابع، توان حمایت از این واحدها و احیای آنها را ندارند.
■ تجربه آمریکا و سوئیس
مشاور عالی رئیس اتاق ایران یکی از راه حلهای برون رفت از این بحران را در اولویت قرار دادن فوریت حل مشکلات آنان دانست و ادامه داد: وقتی بحران اقتصادی در کشورهایی مانند آمریکا و سوئیس بوجود آمد، تمام مسئولان این کشورها دست به کار شدند و با استفاده از توان خود و مشارکت مردمی کارخانههای مهم مانند خودروسازی وهواپیمایی را از ورطه سقوط نجات دادند اما ما به عنوان صنایع بومی ملی به این رویکرد توجهی نداریم. وی با بیان اینکه میشد کارخانه هایی مانند آزمایش و ارج را از ورشکستگی نجات داد اما ارادهای در این زمینه نبود، گفت: این مسایل در حالی است که واگذاری برخی از این کارخانهها و برندها به دست متخصصان و فعالان تولید انجام نشد و به عبارتی این واحدها به رانت خواران و دلالان واگذار شد به طوری که در این واگذاریها بر اساس اصل 44و اصل خصوصی سازی عمل نشد.
■ رویه موفق واگذاری در آلمان
وی با بیان این که به عنوان مثال یکی از شرایط واگذاریها پولدار بودن خریداران این کارخانهها و برندها بود، خاطرنشان کرد: در دوران بحران اقتصادی، دولت آلمان کارخانههای معروف این کشور را با رقمهای بسیار ناچیز و تنها در قالب تعهد به تولیدکنندگان و صنعتگران باسابقه واگذار کرد که شرط آن نیز عدم تعدیل نیروی انسانی و متوقف نشدن تولید و سپس بازپرداخت تسهیلات بود که در ایران این موضوع کاملا برعکس اجرا شد.
وی با بیان اینکه برندهای معروف کشور با بی توجهی مسئولان دست اندرکار یکی پس از دیگری در حال تعطیلی است، گفت: این موارد در حالی مطرح میشود که هنوز حمایت، هدایت و نظارتی بر این تولیدکنندگان و صنعتگران قدیمی انجام نمیشود که امیدوارم بعد از این همه سعی و خطا، خردمندی بر اقتصاد کشور حاکم شود.
■ مصیبتهای دست به دست شدن تولید
یکی دیگر از اعضای اتاق بازرگانی ایران هم با بیان اینکه طی سالهای گذشته به دلیل مصادره اموال برخی شرکتهای بزرگ و معروف و واگذاری مدیریت آنها به بخشهای دولتی هیچ کس پاسخگوی این مشکلات بوجود آمده نبود، اظهارداشت: تا زمانی که مدیریت این واحدها و برندها در دست بخش خصوصی بود هیچ مشکلی برای آنها بوجود نیامد به طوری که هم اکنون میبینید که بسیاری از شرکتهای خصوصی سودده و فعال هستند وعمده شرکت هایی که در دست دولت و یا خصولتی است نمیتواند سوددهی داشته باشد.
ابوالفضل خاکی با اشاره به واگذاریهای بدون برنامه شرکتها و واحدها و برندهای معروف تولیدی وصنعتی طی سالهای قبل، اظهار داشت: این بی برنامگی موجب خسارتهایی از جمله کاهش شدید نیروی انسانی و تعطیلی آنها شد به طوری که این واگذاریها بیشتر به صورت ملکی و زمین کارخانه بود که به عنوان مثال زمین برخی از این ملکها در برخی شهرها تا متری 5میلیون به فروش رفت و تولید آن مجموعه نیز نابود شد.
رئیس اتاق بازرگانی قم با اشاره به اینکه حتی زمینی هم برای این کارخانهها در نظر گرفته نشد، تصریح کرد: در این میان بحث استفاده از برند واشتغال زایی مطرح نیست بلکه انتفاع از سرمایههای این واحد تولیدی مطرح است که متأسفانه ردپای این رانت خواران در خرید و استفاده از این واحدها و برندهای معروف به وضوح دیده میشود که تنها راه نجات این صنایع قدیمی و معروف نیز بریدن پای این دلالان و رانت خواران از بخش تولید است. وی راه حل اصلی دیگر را ایجاد شرایطی خاص برای واگذاری این کارخانهها عنوان کرد و گفت: به عنوان مثال باید کارخانه را با قیمت بسیار نازل به تولید کننده متخصص و یا با تجربه واگذار کرد و برای وی شرط هایی از جمله حفظ نیروی انسانی و تولید به مدت 30سال در نظر گرفت و سپس به تجهیز و نوآوری آن و ارائه تسهیلات پرداخت که در کشور ما این موارد کاملاً برعکس عمل میشود.
خاکی همچنین خواستار توجه ویژه دولت به احیای برندهای قدیمی و معروف به عنوان یک هویت ملی در کشور شد.
نظر شما