در تاریخ روایت شده است که امام حسن(ع) سه بار نیمیاموال خود را به فقرا بخشیدند. این رفتار بیانگر چه ویژگی فردی و اجتماعی امام است؟
رفتار اجتماعی امام حسن مجتبی(ع) چه در دوره حیات امام علی(ع) و چه زمانی که ردای امامت بر دوش داشتند برای همه انسانها و کسانی که مسئولیت سرپرستی جامعه را بر دوش دارند، بسیار درس آموز است. توجه ویژه امام حسن به فقرا و نیازمندان جامعه تنها به سفره افطاری و اطعام خلاصه نمیشود. امام مجتبی(ع) علاوه بر زندگی شخصی در سفر زیارتی حج نیز سیره ساده زیستی خود را اجرایی میکردند تا مردمیکه در شهرهای مجاور در مراجعه به امام راحت باشند. سفره اطعام ایشان برای همه مردم پهن بود و از برکات آن بهرهمند میشدند. هیچ فقیر و مستمندی را رد نمیکردند و بهترین غذا و هدایا را به فقرا اهدا میکردند تا کرامت افراد بی بضاعت حفظ شود. امام(ع) در سه نوبت نیمیاز اموال خود را انفاق کردند زیرا احسان و کرم سیره و روش ائمه(ع) است. امام(ع) به قدری به نیازمندان انفاق میکردند تا رضایت آنها تأمین شود.بنابراین علاوه بر حفظ کرامت انسانی، توجه به رفع کامل نیازهای مستمندان را نیز مد نظر قرار میدادند و همچنین با رعایت اصل ضرورت سادهزیستی امام و حاکم اهمیت به رفع فقر در جامعه را گوشزد میکردند.
آیا کمکهای روزمره و رفع احتیاجهای آنی فقرا تنها روش امام حسن(ع) در کمک به نیازمندان بوده است؟
روایتی در تاریخ بیان شده است که امام حسن(ع) درحال عبور از بوستانی غلام سیاه پوستی را دیدند که تکه نانی در دست دارد و لقمهای خود میخورد و لقمهای به سگی که در کنارش نشسته بود میدهد. این رفتار غلام امام را متأثر کرد و از اومیپرسند که چرا به این حیوان محبت میکنی؟ غلام پاسخ میدهد: من شرم میکنم که غذا بخورم و این حیوان به من نگاه کند. امام از این رفتار غلام به راحتی عبور نکردند و به صاحب بوستان که ارباب غلام بود فرمودند که من این غلام را از تو میخرم و او را آزاد میکنند. اما این پایان ماجرای غلام نیست. زیرا امام(ع) توجه داشتند که این فرد پس از آزادی هیچ سرمایه ای ندارد و گذران زندگی بر او سخت خواهد شد از همین روی بوستانی که غلام در آن کار میکرد را نیز از ارباب او خریداری کرده و به غلام آزاد شده میبخشند.
این گونه از انفاقهای امام مجتبی(ع) بسیار آموزنده است. ما باید به این نکته توجه کنیم که از نظر دینی هدف انفاق و اطعام تنها پرکردن شکم گرسنه است یا تأمین معیشت مدت دار مستمندان کافی است؟
به نظر میرسد این سطح از انفاق و کمک به فقرا «متوسط» است و باید برای رفع قطعی فقر سطح عالی کمکرسانی را مدنظر قرار دهیم. یعنی باید به جای تأمین مدت دار هزینههای زندگی فرد و بازگشت دوباره او به دامن فقر، نیاز او را برای همیشه پایان دهیم. در این صورت است که فقیر و نیازمندی باقی نمیماند که بخواهد اطراف صاحبان ثروت و قدرت بگردد و خود را برای تامین زندگی خوار و حقیر کند. هدف اصلی دین ما از انفاق مستحبی، خمس و زکات رفع قطعی فقر است. هیچ نیازمندی در جامعه نیست که نتواند برای زندگی خود کار کند، اما وسیله و اسباب کار کردن را ندارد، ثروتمندانی که سفرههای رنگین اطعام پهن میکنند، بهتر است که زمینه اشتغال افراد نیازمند را فراهم کنند تا نیاز و نیازمندی نباشد که محتاج وعده ای غذا شود.
پیشنهاد شما به دولتمردان چیست؟
روش حکومتی امام حسن(ع) حاوی نکات مهمیبرای دولتمردان است. زیرا امام حسن(ع) تنها در دوره ای که به عنوان یک شهروند بدون منصب حکومتی بودند، انفاق نداشتند بلکه در تمام طول عمر به فقرا کمک میکردند. کسانی که قدرت سیاسی و اقتصادی کشور در دست دارند باید از محل بیت المال و مالیات اسلامیمانند خمس و زکات برای نیازمندان و مستمندان اشتغال ایجاد کنند تا دستهای نیاز در جامعه به سوی کسی دراز نباشد. باید کاری کنیم که فقر در کشور ریشه کن شود. خداوند در سوره زمر به مؤمنان میفرماید که از «احسن» مال خود انفاق کنید. این آیه به مسلمانان توصیه میکند که فقر فقیر را ریشه کن کنید تا کرامت و شخصیت او حقیر نشود. این درس بزرگی است که باید از سیره امام حسن(ع) بیاموزیم، دین ما مخالف گداپروری است.
آیا این شیوه رفع فقر که شما به آن اشاره داشتید به عدالت اقتصادی و رفع فاصله طبقاتی منجر میشود؟
مهمترین اتفاقی که در ایجاد اشتغال برای نیازمندان رخ میدهد همین است که اولا فقر ریشه کن میشود و ثانیا فاصله بین طبقه محروم و مرفه کم میشود و این همان تحقق عدالت اقتصادی است. فقر و فقیر در شأن جامعه اسلامینیست. پیامبر(ص) فرمودند: خدایا از فقر به تو پناه میبرم. امام سجاد(ع) نیز فرمودند: خدایا پناه میبرم به تو از اینکه به دیگران محتاج باشم. همچنین امام صادق(ع) در نکوهش فقر فرمودند: فقر، به کفر ختم میشود.
روایتهایی که از ائمه(ع) در نکوهش فقر بیان شده است نشان دهنده فاجعه فقر برای فرد و جامعه است. خطر فقر بزرگترین خطر برای جامعه دینی است زیرا وقتی بیکاری و فقر در جامعه ای زیاد شد، فساد، فحشا، اعتیاد، قاچاق و هزاران جرم تولید میشود که تیشه به ریشه جامعه دینی میزند. لذا فقر پایه بسیاری از گرفتاریهای اجتماعی است که باید به همت NGOها خیریهها، ثروتمندان و دولتمردان کمر همت بسته و با تأسی به سیره امام مجتبی(ع) برای رفع این بلای جان و ایمان مردم اقدام کنند.
نظر شما