جامعه/ محبوبه علیپور: چند سالی است که بحث بومگردی و گسترش این حوزه سرلوحه سیاستهای متولیان امر قرار گرفته است، چنان که حتی برای تقویت این مقوله مصمم هستند که بناهای تاریخی را به مراکز بومگردی تبدیل کنند، اما این قضیه تا چه حد با حفظ مواریث هویتی و تاریخی میتواند در جذب گردشگر مؤثر باشد؟
مهرداد بائوج لاهوتی، عضو فراکسیون میراث فرهنگی مجلس در پاسخ میگوید: بیشک حوزههای میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از پیوستگی انکار ناپذیری برخوردار هستند. از اینرو بناهای تاریخی با پیشینه هویتی و فرهنگی میتواند در جذب گردشگر مؤثر باشند؛ بنابراین صیانت از این فضاها باید مورد توجه باشد. در کنار این مقوله نیز بسترهای یاد شده میتواند منجر به کسب منافع اقتصادی شود، چرا که در بناهای تاریخی فاخر نیز اگر حیات جریان نداشته و مورد استفاده قرار نگیرد رو به نابودی میرود.
وی تأکید میکند: ما تا امروز در صیانت از بناهای تاریخی موفق عمل نکردیم و برخی از این بناها از بین رفته، زیرا فقط این موارد ثبت شده و دیگر برنامه و تعاملی برای حفاظت آنها وجود نداشته است؛ بنابراین نیازمند قدمهای مؤثری در این مقوله هستیم.
محمد جوادزاده از پیشکسوتان مرمت بناهای تاریخی نیز اظهار میکند: بیتردید صیانت از بناهای تاریخی باید خروجی اقتصادی داشته باشد، در غیر این صورت نیز در عمل به سرانجام نخواهد رسید، بنابراین اگر به دنبال تغییر کاربری در فضاهای یاد شده هستیم، باید در قالب مجموعهای به این قضیه نگاه شود. این درحالی است که امروزه شاهد این رویه نیستیم؛ چنان که بنا بر تجربه دریافتیم وقتی مردم ما به عرصهای برای سرمایهگذاری مواجه میشوند، همه سعی دارند در این حوزه فعالیت کنند و تا زمانی که دیگر آن قدر فضا اشباع میشود که ارزش اقتصادی خود را ازدست میدهد؛ در مقوله ایجاد بومگردی نیز با این وضعیت مواجه هستیم. در واقع بدون توجه به اقبال گردشگران، ظرفیتهای موجود و توانمندیهای فعالان این حوزه به گسترش بومگردی تأکید میشود.
وی با اشاره به نبود قوانین شفاف و نظارتهای کافی در اجرای سیاستگذاریهای حوزه میراث فرهنگی میافزاید: بانکهایی که متولی ارائه تسهیلات هستند، با وجود تأکید بر باز پرداخت به موقع این حمایتها، در ارائه تسهیلات برای مرمت بناهای تاریخی از کارشناسان بناهای عادی استفاده میکنند. به این ترتیب وقتی صاحبنظری تأکید میکند که این ساختمان بنای تاریخی است و ارزش آن برای نمونه به آیینهکاری است که متری ۸ میلیون تومان هزینه دارد، کارشناسان بانک توجهی ندارند و براحتی بنا را تخریب کرده و میروند؛ زیرا از نظر آنها همه ساختمانها و اتاقها شبیه هم هستند. همچنین مالکان نیز قصور میکنند، زیرا معتقدند چرا برای مرمت و تغییر کاربری باید به پیشینههای هویتی پایبند بود، مگر این کسب وکار قرار است چقدر سود دهد؟
نکته دیگر اینکه افرادی که به عنوان بهرهبردار فعال هستند نیز به واقع تجربه و تخصصی ندارند، چنان که فردی در گذشته رستورانی داشته حال میخواهد بنای تاریخی را تبدیل به رستوران کند، در حالی که باید یک کارشناس بهرهبرداری کنار این طرح باشد تا بهترین سرویسها به گردشگران و مشتریها داده شود.
جوادزاده خاطرنشان میکند: پیامدهای تداوم این وضعیت را در سالهای آینده خواهیم دید، زیرا نابودی هویتها موجب میشود که گردشگری که صدها کیلومتر طی کرده تا با سفر به ایران جلوههای فرهنگی و هویتی ما را ببیند به این هدف نرسد، بنابراین مقصد گردشگری خود را تغییر میدهد. به این ترتیب با تغییر غیر اصولی کاربریها پول دادیم که تاریخ، فرهنگ و منبع درآمد خود را از دست بدهیم. درحالی که وقتی بانکها با درصد کمتری تسهیلات را در اختیار سرمایهگذاران بگذارند، آنها نیز درمی یابند با کار با کیفیت هم میتوان به سودآوری رسید. همچنین اگر نظارتها بر اجرای این برنامهها از سوی دستگاههای متولی دقیق باشد، میتوان ضمن حفاظت از مواریث تاریخی و فرهنگی به منافع اقتصادی رسید.
نظر شما