حمیدرضا ترقی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی قدس آنلاین با اشاره به نامه شماری از چهرههای اصلاح طلب به مسئولان عالی کشور و درخواست مذاکره با دونالد ترامپ به بهانه اوضاع نابسامان اقتصادی کشور و حفظ نظام، اظهار داشت: طرح این پیشنهاد پس از شکست برجام کاملاً از بی فکری یا غرض ورزی نویسندگان این نامه حکایت دارد و نشان میدهد این افراد یا نتیجه برجام را ندیدهاند و توجهی به بدعهدی و غیر قابل اعتماد بودن آمریکا و دشمنی این کشور با نظام جمهوری اسلامی ندارند و یا جزء همان کسانی هستند که آمریکا به آنها به عنوان عوامل نفوذی و استحاله نظام و اثرگذار بر افکار عمومی دل بسته و امیدوار است این چهرههای سیاسی با ایجاد دودستگی در فضای سیاسی و ایجاد تردید در افکار عمومی زمینه گسست سیاسی و آشوب داخلی را فراهم کنند.
** وابستههای داخلی غرب جاده صافکن نفوذ آمریکا و عامل دودستگی هستند
معاون بینالملل حزب مؤتلفه اسلامی با بیان اینکه اقدام این افراد با توجه به تجربه برجام و هزینه سنگینی که کشور و جامعه برای آن پرداختند، نه برای مردم قابل قبول است و نه برای مسئولان عالی نظام. از اینرو به نظر میرسد مهمترین یا واقعیترین قضاوتی که میشوند نسبت به این حرکت انجام داد اینست که آنها جاده صاف کن نفوذ آمریکا و غرب و ایجاد دودستگی در جامعه و جریانهای سیاسی هستند.
وی با اشاره به استدلال نگارندگان این نامه بر نیاز ایران به گرفتن ژست مذاکره و اینکه برای حفظ کیان نظام و کشور و جلوگیری از بحران اقتصادی باید به این مذاکره تن داد، خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه ما بیش از ۱۱ سال در دولتهای مختلف از دولت اصلاحات تا به امروز، مذاکره با جهان و کشورهای غربی را تجربه کردهایم و در سطوح مختلف و با شیوههای متفاوت پشت میز مذاکره قرار گرفتیم، اما در عمل هیچ نتیجه و دستارودی از این مذاکرات حاصل نشده است، ثابت شده نه با شیوه دولت اصلاحات، نه با شیوه دولت آقای احمدی نژاد و نه با روش آقای روحانی مذاکرات نتیجه مثبت و پایداری نداشته است. وی افزود: بنابر این همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند و خود آقای روحانی هم بیان کردهاند، امروز دیگر مذاکره با آمریکا بجز حماقت و ضربه زدن به کشور نتیجهای نخواد داشت و ایران دیگر هیچ نیازی به مذاکره ندارد.
** ترساندن مردم از تحریم، آدرس غلط درباره ریشه مشکلات اقتصادی است
ترقی خاطرنشان کرد: ترساندن مردم از تحریمها و تبعات اقتصادی مواجهه آمریکا با کشور، بازی کردن در زمین دشمن و خودزنی است، آنهم در شرایطی که اغلب کارشناسان اقتصاد معتقدند تأثیرپذیری مشکلات اقتصادی موجود از تحریمها کمتر از ۳۰ درصد است و طبیعی است در این شرایط که عمده مشکلات ناشی از مدیریت دولت است، ترساندن مردم از تحریم فرافکنی و آدرس غلط دادن و وارونه جلوه دادن اوضاع کشور است.
ترقی افزود: قطعاً پشت پرده این نامه نگاریها، جریان سازماندهی شدهای قرار دارد که سازش با آمریکا و بازگشت سلطه آمریکا را دنبال میکند. مقام معظم رهبری بارها درباره خطرعوامل نفوذی که صدای بیگانگان را در داخل منعکس میکنند تذکر دادهاند. در خطبههای نماز عید فطر امسال هم ایشان به این دسته از افراد به ویژه سیاسیونی که حرفهای دشمن را در داخل تکرار و تبلیغ میکنند هشدار دادند. این افراد در واقع بلندگوهای دشمن در داخل هستند و وقتی ریشه سیاسی آنها را مورد دقت و بررسی قرار دهیم به جریانهای لیبرالی متصل هستند که در عرصه سیاسی کشور در درون جریانهای اصلاحطلبی و ملی مذهبی جای میگیرند.
وی با اشاره به برجستگی نام چهرههای شاخصی از حزب کارگزاران سازندگی در نگارش این نامه و نقش پررنگ این حزب در ترکیب دولتهای یازدهم و دوازدهم تصریح کرد: این جریان با نفوذ در دولت تفکر لیبرالیزه کردن دولت و کشور را دنبال کرده است. موضع حزب کارگزاران در ظاهر دموکراسی اسلامی است، اما عملاً لیبرالیسم سیاسی و گرایش به رابطه و نزدیکی با غرب را دنبال میکند. به همین دلیل هم آقای روحانی از همان آغاز و در جریان رقابتهای انتخاباتی تمرکز خود را بر مذاکره با کشورهای غربی و توافق با آنها گذاشت که نتیجه آن امضای برجام بود و ایشان برجام را حلال همه مشکلات کشور عنوان کرد.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه تأکید کرد: این تفکر در دولت سازندگی زمینه وابستگی کشور به غرب، صندوق بینالمللی پول و رفتن زیر بار وامهای سنگین و تن دادن به دستورالعملهای دیکته شده از سوی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول را فراهم کرد و بعداً خود آقای کرباسچی که از عناصر اصلی این جریان و تفکر سیاسی است در زمان شهرداری اولین مبلغ تفکر غرب گرایی در روزنامه همشهری و سپس ایجاد فرهنگ سراها به عنوان رقیب مساجد بود و تلاش کرد نظام ارزشی کشور را از مسیر انقلابی خارج و به سمت غرب گرایی سوق دهد.
ریشههای این تفکر حالا با وجود شکست برجام هم در دولت آقای روحانی وجود دارد و عوامل حزب کارگزاران حداقل بخش اقتصادی دولت و کشور را در اختیار دارند، بنابراین طبیعی است اگر از دیدگاه نگارندگان این نامه ابراز برائت نکنند، نشان میدهد با این نوع بستر سازی در جامعه موافق هستند.
** جریان لیبرال درصدد انصراف نظام از سیاستهای انقلابی است
وی با بیان اینکه این جریان خاص چون نمیتواند رهبری و مجموعه نظام را از رفتار انقلابی منصرف کند با فضا سازی در داخل و تبلیغات منفی و عملیات روانی فشار میآورد تا مسئولان کشور را به محافظه کاری ترغیب کند اظهار داشت: یکی از این روشها گسترش نارضایتی در داخل جامعه برای ایجاد شکاف میان ملت و نظام است که مقام معظم رهبری درباره این توطئه هشدار دادند و دیگری ایجاد جو روانی سنگین در جامعه با القاء ترس از جنگ و رویارویی با آمریکا و عواقب مقاومت در برابر فشارهای خارجی است. بنابر این چون این جریان نمیتواند به صورت مستقیم موجب کاهش موضع انقلابی رهبری شود، فشارهای جانبی وارد میکند تا نظام را وادار به عدول از سیاستهای خود کنند.
این فعال سیاسی با بیان وقتی اینکه ترامپ میگوید در دوران ریاست جمهوری او شعار مرگ بر آمریکا کمتر شده یا ادعا میکند با خروج از برجام توانسته رفتار ایران را در منطقه تغییر دهد، نیاز دارد که مستنداتی هم برای ادعای خود پدید آورد، خاطرنشان کرد: اقدمات جریانهای لیبرال و طرفدار غرب نه تنها به ترامپ در این مسیر کمک میکند که تلاش دارد فضا را برای رفتار انقلابی رهبری نیز پر چالش کند و همزمان افکار عمومی را به سمت پذیرش سازش سوق دهند.
نظر شما