به گزارش قدس آنلاین، در زمان جنگ دشمن پتروشیمی آبادان را منهدم کرد. مسئولان اعلام کردند که میتوانند یا پتروشیمی را بسازند یا با پول آن یک کوپن برنج توزیع کنند. مردم بعد از شنیدن، متحد شدند که دولت، پتروشیمی را بسازد بجای اینکه کوپن بدهد.
صدها بار اثبات شده است که هرگاه دولت از مردم کمک بخواهد آن ها به صحنه میآیند و مسئله را جمع میکنند. پس چه شده است که مسئله پیشرفت یا طبق آنچه برادران تکنوکرات عزیزمان مطرح میکنند، توسعه را نمیتوان حل کرد؟
"الگوی جهادیمردمی" میتواند جایگزین خوبی برای مدل توسعه تزریقی و دولتی باشد. این مدل پیشرفت از ابتدای انقلاب اسلامی در کشورمان فعال بوده است. اگرچه بهدلیل برخوردار نبودن از حمایتهای دولتی و حتی رقابت دولتیها با آن، هیچگاه در کشور غالب نشده است، اما در فضاهایی که فرصت ارائه پیدا کرده است، آثار و نتایج خوب و پایداری بجا گذاشته است.
روش الگوی جهادیمردمی چیست؟ ماموریت و اولویت را بر اساس اولویتهای نظام تعیین میکند اما در عمل متکی به نیروهای متخصص جهادی خودجوش باانگیزهای است که با اتکا به نیروی بدنه مردم توانستهاند، بدون توقف، تاکنون مسائل جدی را حل کنند و از پیش پای نظام بردارند. یکی از آن ها مسئله هستهای در دهه ۸۰ بود. یکی دیگر مسئله بیوتکنولوژی، صنایع موشکی و ...
از آن طرف جریان حاکم بر کشور برای پیشرفت، یعنی جریان توسعه بودجهمحور و تزریقی نتوانسته است مسائل اصلی و عمومی را به شکل پایدار برطرف کند و میبینیم که هنوز هم مشکلات جدی بویژه در عرصه اقتصاد موجود است.
این دو جریان همچنان در تقابل باهم پیش میروند. الگوی جهادی مردمی دهها اِلمان مختلف اعم از روحیه، سازماندهی، مدیریت، عنصر فعال نخبه، حضور مردمی، فرهنگسازی، حرکت اجتماعی و ... دارد. یک الگوی جامع، عملیاتی، موفق و عینی است. تکنوکراتها پس از جنگ، برای به اضمحلال کشیدن این الگو، آن را به سطح یک عده جوان با روحیه جهادی تقلیل دادند تا بتوانند زودتر کلکش را بکنند. این مدل در هر حوزهای که شکل گرفت، نتیجه ماندگار و پایدار بهبار آورد و دست نظام را پر کرد. اما هنوز مسائل کشور فراوان است. کشاورزی، آب، انرژی و دیگر حوزهها که اتفاقاً جزو شاهرگهای حیاتی کشور هم هستند همچون گذشته روی زمین است و این همه سال توسعه دولتی، گرهی از آن ها باز نکرده است.
الگوی جهادی مردمی میتواند این مشکلات را برطرف کند، اما ترمزشان کشیده و دستشان بسته است. وقتی فضا به این جوانهای جهادی داده نمیشود، مردم هم پای کار نمیآیند، چرا که مردم به اتکای نیروی جهادی و پیشتاز پای کار میآیند، حال آنکه اکنون نیروی پیشتاز جهادی نیست و در بهترین حالت تنها مشتی آییننامه و بخشنامه با مردم سخن میگوید.
راهحل باز کردن مسیر برای پیشتازی نیروهای جهادی، حضور مردم است و دولت پشت سر اینها حرکت کند. دولت کارش «هدایت، نظارت و پشتیبانی» است. حضرت امام (ره) تاکید داشتند که کار مردم نباید دست کارمند دولتی سپرده شود. مسائل نظام باید توسط مردم حل شود. این به معنای هرجومرج نیست، به معنای رجوع به ظرفیت بیپایان مردمی است برای پیشبرد پیشرفت.
فاکتورهای پیشرفت هم در اختیار مردم است. از واحدهای صنعتی بگیرید تا جمعیت و نیروی انسانی، همه این ظرفیتها مردمی است نه دولتی. دولت بجای اینکه ترمز مسیر شود باید پیرو مردم باشد. مردم باید دولت را تنظیم کنند. یعنی دقیقاً برعکس آنچه امروز در حال وقوع است؛ دولت بر اساس خواست و اراده عمومی سیاستگذاری میکند. خواست مردم حل مشکلات عمده نظام است، دولت باید این خواست را ببیند و آن را بکار بگیرد. این میشود همان «همه باهم» که شعار «جهاد سازندگی» است و پس از ۳۰۰ سال هنوز علوم انسانی غرب به ماهیت آن نرسیده است.
نظر شما