قدس آنلاین - گروه استانها - رقیه توسلی: همان ها که سه دهه کمتر یا بیشتر خدمت کرده اند در ارگان و اداره ای.
کافی ست همصحبت شان شوی روی نیمکتی که این قشر موسپید، دردودل ها دارند اگر گوش ِ فریادرسی باشد!
می شنوم آقای حدوداً پنجاه ساله ای به آدم آنور تلفن می گفت: از فکر و خیال، پوکی استخوان گرفتم اردشیری جان! یک میلیون و سیصد من، چند روز را به زور پُر می کند! بی خواب شده ام از وقتی برای دخترها خواستگار می آید. هزینه دانشگاه شان را کلاه به کلاه می دهم، حالا جهیز و عروسی را چه کنم؟ دستم خالی ست، خدا پدر فقیر ندهد به هیچ فرزندی!
بغض اش تلخ می کند فضا را، مثل رنجی که بازنشستگان اجاره نشین و بیمار و نوه دار - هرروز - دوره اش می کنند.
این استراق سمع سهوی هُلم می دهد به سمت دانستن بیشتر... می فهمم براساس آخرین اطلاعات و آمار، بیش از ۳۵ درصد این قشر دارند با ماهیانه ای کمتر از دو میلیون دریافتی سَر می کنند... به عبارتی ملموس تر، یک میلیون و پانصد هزار تومان.
نمی فهمم اما، با این حقوق و دستمزد که تناسبی با تورم ندارد، وضعیت معیشت و هزینه های گران این گروه چه می شود؟ گروه باصطلاح بادرآمد کشور!
طلا و سفر و پوشاک و بریز و بپاش، پیشکش که قیمت گوشت و تخم مرغ و لبنیات و میوه خودش سر به فلک می گذارد!
زیرچشمی، قرصی که می خورد را می پایم و شکافی که میان درآمد و معیشت اش افتاده! می دانم صدها بسته دارو، آرامشی نمی آورد وقتی از پس مخارج و نرخ تورم، برنیایی! بازنشسته ای باشی که وضعیت اقتصادی ات نابسامان باشد!
وقتی مثل ده سال پیش نتوانی حداقل به چندرغاز اضافه کاری و حق مأموریت و حق مسکن و ریز و درشت دیگر فیش حقوقی، دلت را خوش کنی!
نمی دانم با دیدن بازنشستگان عزیز، چرا یاد آقایان بهداد سلیمی و حسین رضازاده می افتم و یاد اَبَر وزنه هایشان! یاد بی اعتنایی مزمن و فراموشی! یاد قوتِ لایموت!
و یاد بحران بودجه، زخمی که می تواند پوکی استخوان بیاورد!
نظر شما