به گزارش قدس آنلاین، حامد جعفری در گفت و گو خبرنگار ما درباره اینکه در صورت شکل گیری کمپانی‌های فیلمسازی توسط بخش خصوصی و تمایل سرمایه گذاران روی فیلم‌هایی که در گیشه فروش بیشتری داشته باشد، فیلم هایی از جنس سینمای انقلاب، برای جذب سرمایه گذار راهی به این کمپانی‌ها باز می‌کنند، تأکید می‌کند: اعتقادی به تفکیک فیلم‌های بفروش و فیلم‌های سینمای انقلاب ندارم. این تصور اشتباه هم به خاطر فعالیت بد کسانی است که برای اولین بار در سینمای پس از انقلاب اسلامی عمل کرده‌اند و عده زیادی کار حاضری انقلابی ساختند یعنی به جای اینکه یک کار هنرمندانه بسازند، شاخص هایی را که مسئولان وقت در ذهنشان بوده، در کارشان منعکس کرده‌اند و این باعث شد تا مخاطب این موضوعات را پس بزند.
به باور او، مخاطب مجبور نیست هر فیلمی را بببیند. سینما جایی است که مخاطب انتخاب می‌کند اما فیلم‌های متعددی داریم که محتوای خوب و ناظر به اهداف انقلاب داشته و در گیشه هم موفق بوده‌اند، در واقع از نظر سرمایه گذاری هم بازده مثبتی داشتند و توانستند مخاطب را جذب کنند.
وی با بیان اینکه میزان فروش، نشانگر ارتباط مخاطب با فیلم است، خاطرنشان می‌کند: این تصور اشتباه است که فیلم‌های انقلابی نفروش هستند و فیلم‌های غیرانقلابی بفروش! فیلم انقلابی اگر هنرمندانه ساخته شده باشد می‌تواند بفروش باشد و اگر قرار باشد که با پول بادآورده‌ای ساخته شود، می‌تواند نفروش باشد.
جعفری با اشاره به استانداردهای اکران و عرضه در سینما عنوان می‌کند: گاهی فیلمی ساخته می‌شود که محتوای خوبی دارد و می‌تواند فروش بالایی داشته باشد اما اکران درستی ندارد و تبلیغات خوبی روی آن انجام نمی‌شود و فیلم در اکران صدمه می‌خورد. اکران و عرضه درست در کنار هم و به صورت زنجیره‌وار می‌تواند به توفیق یک اثر منجر شود و فقط پارامتر قصه جذاب و ساخت هنرمندانه مهم نیست. به گفته وی، حرکت زنجیره وار ساخت تا عرضه فیلم یعنی شکل گیری کمپانی فیلمسازی، یعنی نگاه حرفه‌ای به همه عوامل تولید و عرضه فیلم.
جعفری با تأکید بر اینکه تشکیل کمپانی‌های فیلمسازی، توجیه اقتصادی دارد، می‌گوید: قطعاً توجیه اقتصادی کمپانی‌های فیلمسازی از کار فردی بیشتر است. آنچه در دنیا به عنوان کمپانی فیلمسازی اتفاق می‌افتد، تولید قطاروار و پشت سرهم است که خروجی بهتری برای کمپانی دارد، ضمن اینکه هم افزایی تجربیات و هزینه‌ها نتایج بهتری در پی خواهد داشت. وقتی چند تهیه کننده در قالب یک کمپانی در کنار هم قرار می‌گیرند، توجیه اقتصادی آن از زمانی که فردی عمل می‌کنند، بیشتر است.  
وی یادآور می‌شود: اگر قواعد حمایتی از سوی دولت به درستی صورت بگیرد، سرمایه گذاران برای بازگشت سرمایه و کسب سود، اطمینان می‌یابند، در این صورت کمپانی‌های خصوصی رونق می‌گیرد و گردش مالی این حوزه بالا می‌رود. وقتی به حوزه‌ای پول تزریق شود و گردش مالی داشته باشد، صنعت شکل گرفته است و می‌تواند راه خودش را پیدا کند.