از تفاوتهای مهم نثر و شعر، امکان خوانش در شعر و عدم امکان خوانش در نثر است.
خوانش قرائت متن نیست بلکه رمزیابی و نشانه جویی در متن برای تأویل متن است. در قرائت، عنصر شتاب نهفته است و در خوانش، عنصر درنگ.
«هایدگر» شیء هنری را از اشیای محض و ابزار متفاوت میداند. شیء هنری برخلاف دیگر اشیاء، مخاطب را به درنگ فرامیخواند چرا که از شیئیت روزمره خود فراتر رفته است و توجه را به چیزی جز خود جلب میکند و این «چیز» حامل خوانش و تأویل است.
درواقع نثر ابزار است اما شعر یک شیء هنری زیرا دارای تأویل و معنا یا معانی ثانویه است. کلمات در شعر «مهدی رمضانی» از کارکرد روزمرۀ خود فراتر رفتهاند و به همین دلیل باعث درنگ خواننده میشوند. طی این درنگ شعر علاوه بر قرائت، خوانش میشود تا معانی ثانویۀ متن و کلمات آن کشف شود.
شعر بر بستری نوستالوژیک از ایهام موجود در قلاب، دریا و حتی ماهی زمینه را برای رمزیابی و نشانه جویی فراهم میآورد. در این زمینه از ساده ترین موضوع یعنی قلاب بافی مادربزرگ برای نوه یا نتیجه تا پیچیده ترین محتوا یعنی آماده شدن مادربزرگ برای آخرت و پیوستن به جهان ابدی (دریا) قابل دریافت است.
این متن ابزاری نوشتاری برای آگاهیی یا نصیحت مخاطب نیست بلکه شعری است برای لذت بردن و تأمل در زبان و امکانات زبانی متنوع زبانی.
*چترها شکوفه میدهند/ مهدی رمضانی/ فصل پنجم/ 1395/ صفحۀ 21.
نظر شما