مثل شهرهای دیگر دوران جنگ که زیر باران گلولههای توپ و یورش موشکها ایستادند، گاه نقش پشت جبهه را بازی کردند و گاهی هم خط مقدم نبردهای تن به تن شدند، «مهران» هم طعم اشغال را چشیده است. البته شهری که امروز شاید خیلیها بیشتر از خاطرات جنگ آن را به خاطر پایانه مرزی و فاصله ۲۸۰ کیلومتریاش با «کربلا» بشناسند، یک تفاوت با شهرهای جنگ دیده دیگر دارد. «مهران» در طول جنگ تحمیلی ۴ بار اشغال و سپس آزاد شده است! یعنی مناسبت مطلب امروز که بهانه نوشتن از «مهران» شده، تنها یکی از این اشغالها و آزادسازیهاست.
■ بامیه را یادتان نرود
میشود این طور نشانی و مشخصاتش را داد که: «مهران» در ۱۰۰ کیلومتری جنوب غربی شهر ایلام و در جنوب استان ایلام قرار دارد و از گذشتههای دور محل سکونت طایفهها با نامهای «بهین، بهروزان و صیفی زرگوش» بوده است. مردم آن به زبانهای لُری شوهانی و کُردی ایلامی حرف میزنند. قدیم ترها آن را «منصور آباد» میگفتند و از سال ۱۳۰۹ با تصویب فرهنگستان زبان فارسی به «مهران» معروف شد. دیدنی هایش یکی رودخانه «کنجان چم» است که نامش را خیلی از رزمندگان دفاع مقدس خوب به خاطر دارند؛ دومی هم قلعهای به همین نام رودخانه «گاوی» که دست به دست کنجان چم میدهد تا کشتزارهای مردم مهران را سیراب کند. اگر گذرتان به این شهر افتاد و فصلش بود، فراموش نکنید که سوغاتیاش «بامیه» های خوشمزهای است که با آب رودخانههای گفته شده و خاک حاصلخیز این شهر عمل میآیند. پایانه مرزی مهران هم که از فعالترین مرزهای رسمی ایران و یکی از مهمترین کانونهای آمد و شد زائران و صدور کالا به کشور عراق است. این مرز مهران در سال ۱۳۸۲ با پیشنهاد وزارت امور خارجه کشور از سوی سازمان ملل متحد به عنوان مرز بینالمللی شناخته شده است.
■ اولین اشغالی
حالا فکر نکنید نقاط دیدنی یا بامیههای خوشمزه و پرخاصیتش این را به سر صدام و بعثیها انداخت که چند بار اشغالش کنند! ارتفاعات اطراف آن و همچنین رودخانهای که «مهران» در ساحل آن پهلو گرفته، این شهر و مناطق اطرافش را به نقاط استراتژیکی تبدیل کرده بود که ارتش عراق نمیتوانست از اهمیت آن به آسانی بگذرد. برای همین در نخستین روزهای تهاجم به ایران در۳۱ شهریور ۱۳۵۹، لشکر ۲ پیاده از سپاه دوم عراق از چهار محور به مهران حمله کرد و دو روز بعد از قسمت غربی وارد شهر شده و در عمق ٢٠ کیلومتری خاک ایران روی ارتفاعات «زیل، کولک، کوه گچ، قلاویزان و...» مستقر شد. این نخستین شهر ایران بود که به اشغال دشمن در میآمد. هرچند بعد از فتح خرمشهر و شکست عراق در جبهههای دیگر برخی ارتفاعات منطقه آزاد شدند اما برخی دیگر و خود شهر در اشغال ماندند تا سال ۶۲ که رزمندگان ایرانی با عملیات والفجر۳ موفق شدند آن را آزاد کنند.
■ دفاع متحرک
وقتی ایران در عملیات والفجر۸ توانست «فاو» را فتح کند، هم از حیث نظامی و هم بُعد تبلیغاتی در جهان ضربه سختی به صدام وارد شد. آنها خواستند جبران مافات کنند و برای خودشان آبرویی دست و پا کنند. برای همین این بار هم کاسه و کوزه تجاوزگری شان بر سر «مهران» شکست! نخستین شهر اشغال شده، در اردیبهشت سال ۶۵ و در استراتژی جدید عراقیها که نامش را «دفاع متحرک» گذاشته بودند، باز هم اشغال شد تا آنها در جهان هیاهو و سر و صدا راه بیندازند که تلافی والفجر ۸ و «فاو» را کردهاند. برای رزمندگان و آنهایی که در مهران و اطرافش مانده بودند نه اشغال چیز ناشناختهای بود و نه گلوله باران، حمله هوایی و... «مهران» نه تنها نخستین شهر اشغال شده ایران بود بلکه از نخستین شهرهایی بود که ترکشهای جنگ حتی پیش از آغاز آن و در سالهای ۵۸ و ۵۹، با حملات گاه و بیگاه و تهاجمهای ریز و درشت دشمن، دامنش را گرفته بود.
■ کربلای یک
این بار البته معلوم بود که ماجرا مانند دفعه قبل نیست که دشمن بتواند نزدیک به سه سال، آسوده خاطر در «مهران» و اطرافش جا خوش کند. آنها با انتخاب نام «دفاع متحرک» در واقع اعلام کرده بودند آماده جابهجا شدن و عقب نشینیهای ناگهانی هستند. اشغال «مهران» این بار حتی به سه ماه هم نکشید. عملیات کربلای یک در ۹ تیرماه سال ۶۵ آغاز شد تا ارتش عراق و استراتژی دفاع متحرک را بسرعت از هم بپاشاند. واقعیتهای بیشتر درباره این عملیات را فرمانده فعلی سپاه، سردار جعفری گفته است: «عراقیها با ورود به مهران تبلیغات گستردهای انجام دادند و سعی کردند وانمود کنند که عملیات دفاع متحرک آنها نتیجه داده است. امام(ره)، این مطلب را از رسانههای بیگانه شنیده بود و متوجه شده بود که عراقیها در صدد انجام عملیاتهای جدیدی هستند به همین دلیل به تعدادی از پرسنل سپاه که خدمت ایشان میرسند تکلیف میکنند که «مهران هم باید آزاد شود». تقریباً۴۵ روز از این جریان نگذشت که نیروهای زیادی از لشکرهای سپاه در منطقه مستقر شدند و در دمای بالای ۵۰ درجه عملیات بزرگ کربلای یک را در پنج مرحله آغاز کردند».
■ ریزگردها
آن زمان هنوز «ریزگرد» ها اختراع یا معروف نشده بودند! اما از صبح روز ۱۰ تیرماه ۶۵ هالهای از گرد و غبار، منطقه عملیاتی را فرا گرفت. ریزگردها آن روز مأمور خداوند بودند تا امکان تحرک و جابه جایی آسان نیروهای خودی را دور از چشم دشمن فراهم کنند. همین ماجرا کمک کرد که شهر بسرعت آزاد شود و مراحل بعدی عملیات ادامه پیدا کند.
۶ لشکر، سه تیپ و دو گردان زرهی و توپخانه از ایران موفق شدند با انهدام تیپهای ۴ و ۵ گارد ریاست جمهوری عراق و ۹ تیپ مختلف دیگر ارتش این کشور، بیش از ۹۰۰۰ کشته روی دست دشمن بگذارند و ۱۴۰۰ اسیر، ۷۳ تانک و نفربر، ۱۰۰ دستگاه خودرو، تعداد زیادی سلاحهای سبک و سنگین و... را هم به غنیمت بگیرند. فهرست مناطق آزاد شده هم عبارت بود از: شهر مهران، ارتفاعات مهم قلاویزان و ۲۲ ارتفاع دیگر، چندین روستای مهم و شهرک از جمله منصور آباد، هرمزآباد، بهروزان، امام حسن، قلعه کهنه، فیروزآباد، فرخ آباد، پاسگاه فرخ آباد، پاسگاههای عراقی تعاون، محمد قاسم و دراجی و... و.
۲۰ کیلومتر جلوتر
اشغالهای سوم و چهارم که سومیاش را منافقین به عهده داشتند، نه اهمیت زیادی از حیث نظامی داشتند و نه طولانی شدند. در واقع از دست به دست شدنهای مرسوم دوران جنگ به حساب میآمدند که هر بار، رزمندگان ایرانی موفق شده بودند شهر را بسرعت پس بگیرند. البته اشغال سوم مهران به دست نیروهای منافقان انجام شد. به جز فرمانده شهید «دستواره» که در آزاد سازی مهران جاودانه و قهرمان شد، این شهر یک چهره مقاوم و قهرمان دیگر هم دارد. مردم استان ایلام «آیت الله حیدری» و نقشش را در دوران جنگ فراموش نمیکنند. عضو مجلس خبرگان و نماینده امام(ره) در استان ایلام از همان روزهای آغاز جنگ چه برای حضور در مناطق جنگی و چه برای جمع کردن کمکهای مردمی، سنگ تمام گذاشت. درخشانترین قسمت از پرونده مقاومت او وقتی است که نیروهای ارتش به دستور «بنی صدر» از منطقه «گلان» عقب نشینی میکنند اما آیت الله حیدری، با همراهی نیروهای مردمی و تجهیز عشایر، ۲۰ کیلومتر جلوتر از «گلان» در «کنجان چم» خط پدافندی تشکیل میدهد و عقب نمینشیند.
نظر شما