تحولات لبنان و فلسطین

آرژانتین، تیمی بدون برنامه و تاکتیک بود که هم در دفاع و هم در هافبک، در تصورات غلط مربی خود اسیر به نظر می رسید.

چرا آرژانتین شایسته حذف از جام جهانی بود؟

به گزارش قدس آنلاین،آرژانتین در نهایت تنها توانست تا یک هشتم نهایی جام جهانی صعود کند و سپس پشت سد فرانسه باقی ماند. مسی و یارانش با شکست ۴-۳ برابر خروس ها وداعی تلخ و زودهنگام با مهمترین رقابت فوتبالی دنیا داشتند تا انتظار شان برای قهرمانی دوباره در جهان، به ۳۶ سال برسد.

کارلوس بیانکی، سرمربی مشهور آرژانتینی که با بوکاجونیورز به انواع و اقسام جام های مختلفی داخلی و بین المللی دست یافت، در یادداشتی برای نشریه کلارین در مورد حذف آلبی سلسته نوشته است:« در بازی آرژانتین و فرانسه، یکی از اتفاقات منطقی بازی فوتبال را شاهد بودیم؛ تیمی که گل اول را زد، در نهایت برنده شد. همانطور که در اکثر مسابقات چنین اتفاقی رخ می دهد. فرانسه با سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت، بازی را شروع کرد و بارها و بارها تا آستانه گلزنی هم پیش رفت. به اینها سرعت خیره کننده امباپه را هم اضافه کنید که به خوبی از نحوه قرار گیری مدافعان مرکزی آرژانتین سود می برد.

وقتی شما مهاجمی سرعتی چون امباپه را پیش روی خود دارید، باید مدافعان میانی تان را با فاصله از یکدیگر در زمین قرار دهید. یکی عقب تر بایستد و دیگری با دو متر فاصله جلوتر. اما فاصله روخو و اوتامندی، فقط ۲۰ سانتی متر بود. در صحنه گل اول، امباپه از میانه زمین توپ را گرفت و همه بازیکنان مقابلش را از یپش رو برداشت. او از چینش غلط مدافعان آرژانتین، بهترین استفاده را برد. وقتی شما با مهاجمی شناخته شده مثل امباپه روبرو هستید، نباید چنین اشتباهاتی را مرتکب شوید.

برای این منظور، به یک برنامه و یک تاکتیک مشخص نیاز دارید تا نقطه برتری حریف را از بین ببرید.

اوتامندی و روخو که یکی در سیتی بازی می کند و دیگری در یونایتد، برابر امباپه اشتباهاتی را مرتکب شدند که برای من شگفت انگیز بود. اوتامندی اغلب در مهار امباپه ناتوان بود و از یک سمت زمین به سمت دیگر در سرگردانی محض به سر می برد.

آرژانتین هنگامی که حمله می کرد، به وضوح در دفاع دچار مشکل می شد. همیشه وقتی توپ در اختیار هافبک ها یا مهاجمان شماست، مدافعان باید به مهاجمان حریف نزدیک باشند و گاهی این اصل مهم فراموش می شود. من خودم مهاجم بودم و در تمام دوران فوتبالم چنین لحظاتی را زندگی کردم.

گریزمان بارها توانست از چنگ ماسکرانو گذر کند و پشت مدافعان آرژانتین صاحب توپ و موقعیت شود. او همچنین بارها با فداکاری در دفاع نیز ظاهر می شد. به یاد بیاورید توپی که در محوطه جریمه فرانسه از مسی ربود.

دیگر اتفاق منطقی بازی را در میانه زمین آرژانتین شاهد بودیم. دو هافبک ۳۰ ساله(بانگا و پرز) که به کندی جلو می رفتند و به همان کندی نیز برمی گشتند. وقتی با چنین هافبک هایی وارد زمین می شوید باید هم منتظر چنین اتفاقاتی باشید.

من یک تاکتیسین افراطی نیستم و معتقدم در فوتبال به بداهه و خلاقیت های فردی هم نیاز است اما شرح وظایف هر بازیکن باید از سوی مربی تعریف شود و در آرژانتین اینگونه نبود.

وقتی من یک مهاجم نوک هستم، باید از قبل بدانم که سانترهای وینگرهای تیمم در کدام منطقه فرود می آیند. انزو پرز اصلا در فهرست ۲۳ نفره هم نبود و به جای لانسینی مصدوم توانست در لیست نهایی قرار بگیرد اما در میان تعجب او به ترکیب اصلی نیز راه یافت؛ در حالی که خصوصیات او با لانسیبنی تفاوتی آشکار داشت و سامپائولی ماه ها  تاکتیک تیمش را بر اساس خصوصیات لانسینی طراحی کرده بود.

همچنین از اینکه هرگز به لو سلسو نیز اعتماد نشد، حیرت زده ام. در پی اس جی او یک مهره ثابت به شمار می رود.

بسیاری از دوستان فرانسوی ام معتقفد بودند که آرژانتین راهی یک چهارم نهایی خواهد شد. آنها به دشان اعتقاد چندانی نداشتند و معتقدم که نگرانی شان به حق بود.

فرانسه با وجود صعود، به اعتقاد من تیم کاملی نشان نداد و در برخی مقاطع بازی، گیج و گنگ و بدون برنامه بود. برای مثال روی صحنه شوت دی ماریا که منجر به گل تساوی(۱-۱) شد، هافبک ها و مدالفعان فرانسه کجا بودند و چرا هیچکس اقدام به پرس دی ماریا نکرد؟ کانته و پوگبا کجا بودند؟

گل دوم فرانسه توسط پاوارد نیز اتفاقی بود و شاید دیگر در تمام دوران فوتبالش چنین گلی نزند. بازیکنی که تازه ۲۲ ساله شده است.

به طور حتم خیلی از بازیکنانی که برابر فرانسه به میدان رفتند، از فوتبال ملی خداحافظی خواهند کرد و این فرصت جدیدی برای تیم ملی خواهد بود تا با یک برنامه ریزی خوب، نسلی جدید را محک بزند. آلمان و انگلیس مثال های خوبی در این زمینه هستند.

اما چرا اینقدر دور برویم؟ همین اروگوئه با تابارس که نسبت به جام جهانی قبلی تغییر نسل داده و اکنون یکی از مدعیان فتاح جام است، نمونه دم دستی تری است. آنها دو دفاع مرکزی سطح اول جهانی(گودین و خیمنز) و دو مهاحم درجه یک(سوارز و کاوانی) دارند. شاید فوتبالی که بازی می کنند بیش از اندازه تدافعی باشد ولی حداقل می دانند که به دنبال چه چیزی هستند و در تاکتیک های مربی شان حل شده اند.

و سول آخر؛ سامپائولی باید به کارش در آلبی سلسته ادامه دهد؟ این سوالی نیست که پاسخش نزد من باشد.

منبع: ورزش۳

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.