تحولات لبنان و فلسطین

مرد کراکی  که بر سر مواد قرضی در پاتوق استعمال مواد مخدر دست به جنایت زده بود، صحنه جنایت را بازسازی کرد.

 جنایت «شیشه بُر» در پاتوق دود و دم 

عصر چهارم اردیبهشت ماه گذشته مأموران کلانتری مصلی، ماجرای شکافته شدن سینه یک جوان در پاتوق استعمال مواد مخدر را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند. براساس اطلاعاتی که به صورت تلفنی به بازپرس میرزایی داده شد، مشخص شد مقتول گرداننده یک پاتوق استعمال مواد مخدر بوده است که طی یک نزاع، جسم تیزی به قفسه سینه‌اش وارد شده و مرگ وی را رقم زده است.
پس از اعلام قتل در پاتوق دود و دم، مقام قضایی لحظاتی بعد، همراه با تیم بررسی صحنه جرم پلیس آگاهی به محل جنایت در بولوار بسیج می‌رود و تحقیقات قضایی در این زمینه آغاز می‌شود.
بررسی‌های موشکافانه قاضی ویژه قتل عمد مشهد در مراحل اولیه گویای این موضوع بود که پس از ایجاد درگیری در پاتوق استعمال مواد مخدر و به قتل رسیدن صاحبخانه، یک زن معروف به شوکت و مردی معروف به «شیشه بُر» به سرعت از محل متواری شده‌اند.
با سرنخ‌های به دست آمده دستور شناسایی و بازداشت مظنونان صادر و در اختیار مأموران کلانتری مصلی قرار گرفت.
تحقیقات پلیسی آغاز و مشخص شد، شوکت پس از درگیری به میدان بار رفته و پس از کرایه کردن یک خودروی سواری، به مکان نامعلومی گریخته است. 
اما در مقابل محل اختفای «شیشه بُر» به‌سرعت شناسایی و وی در حالی که تصور نمی‌کرد لو رفته باشد، دستگیر شد.
پس از دستگیری یکی از افرادی که شب جنایت در پاتوق معتادان حضور داشت، مورد بازجویی قرار گرفت و مدعی شد: آن روز برای کراک کشیدن به خانه مقتول رفته بودم. در خانه او حضور داشتم تا اینکه مقتول و شوکت با هم دعوایشان شد؛ در یک لحظه مقتول چاقوی سه سانتی را که با آن لای دندان هایش را تمیز می‌کرد، روی زمین انداخت و به سمت شوکت حمله‌ور شد. چند لحظه بعد دیدم لباس‌های مقتول خونی شد، اما من ندیدم که شوکت به او ضربه‌ای بزند. برای پایان دادن به دعوا،مقتول را به طرفی هل دادم و پس از آن با شوکت از محل فرار کردیم.
این اظهارات را متهم پس از انتقال به شعبه 211 دادسرای مشهد، باز هم تکرار کرد. اما قاضی ویژه قتل، اعترافات «شیشه بر» را با واقعیت ماجرا یکی نمی‌دانست. در حالی که همچنان شوکت تحت تعقیب بود، بررسی‌های قضایی نشان می‌داد نحوه وارد آمدن ضربه با آنچه مظنون به قتل ادعای آن را داشت، همخوانی ندارد. بر همین اساس، بازپرس ویژه قتل مشهد دوباره متهم را به شعبه فرا خواند. سؤال‌های دقیق بازپرس میرزایی باعث شد تا مرد معتاد، تمامی مسیرهای کتمان حقیقت را بسته ببیند و پازل مفقوده این پرونده جنایی سرجایش قرار بگیرد و متهم، به قتل در پاتوق دود و دم اعتراف کند.
باتوجه به اینکه متهم به صراحت به درگیری در پاتوق استعمال مواد مخدر اعتراف کرد، با دستور بازپرس ویژه قتل عمد، اواخر هفته گذشته برای بازسازی صحنه جنایت مقابل دوربین قوه قضائیه، به محل قتل منتقل شد.
بازپرس شعبه 211 دستور آغاز بازسازی صحنه قتل را صادر و از متهم خواست تا مراقب آنچه می‌گوید باشد. مرد کراکی پس از اندکی مکث گفت: شب قبل از درگیری، من به پاتوق رفتم و مقداری مواد به احمد(مقتول) دادم. آن شب شوکت هم آنجا بود، او از دادن آن مقدار مواد به مقتول ناراحت شد چون که او با احمد ارتباط داشت و موادش را از او می‌گرفت.
 عصر فردا دوباره به خانه مقتول رفتم تا موادی را که به او داده بودم پس بگیرم، باز هم شوکت آنجا بود و کینه‌ای که از شب قبل داشت، موجب ایجاد درگیری بین من و مقتول شد. همین شد که او با چاقوی سه سانتی که دندان هایش را با آن تمیز می‌کرد، به من حمله کرد. برای آنکه چاقو به من نخورد، پشت دست مقتول زدم و فقط او را هل دادم؛ مقتول به سمت اپن پرت شد و چاقویی که در دست داشت به سینه‌اش فرو رفت.
شوکت با دیدن صحنه از محل فرار کرد، لحظاتی بعد من هم پا به فرار گذاشتم. متهم در پاسخ به سؤال بازپرس ویژه قتل عمد که از او پرسید، پس چرا در ابتدای دستگیری و در بازجویی‌ها مدعی شده بودی قتل کار شوکت است و تو هیچ دخالتی در موضوع نداشته‌ای، گفت: آن موقع هنوز باورم نمی‌شد که احمد(مقتول) به خاطر اینکه هلش داده بودم به قتل رسیده باشد. بنا بر این گزارش، پس از توضیحات مرد کراکی، ختم مرحله بازسازی صحنه جرم توسط قاضی پرونده صادر و متهم به زندان منتقل شد.   
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.