به گزارش قدس آنلاین،در روزهای پایانی تیرماه بود که حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان در سخنانی که میتوان آن را تندترین و مهم ترین واکنش وی به اقدامات آمریکا در ۵ سال اخیر دانست، گفت: آمریکاییها مدعی شدهاند که میخواهند به طور کامل جلوی صادرات نفت ایران را بگیرند. آنها معنی این حرف را نمیفهمند، چرا که این اصلاً معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود. اگر شما توانستید این کار را بکنید تا نتیجهاش را ببینید؛ نفت ایران صادر نشود، نفت منطقه هم صادر نمیشود.
هم چنین رئیس جمهور با اشاره به راههای ایران برای جلوگیری از حربهها و تحریمهای نفتی آمریکا علیه کشور گفت: تهدید ایران برای جلوگیری از صادرات نفت منطقه، به بستن تنگه هرمز محدود نمیشود و ایران «تنگههای دیگر» را نیز در اختیار دارد که میتواند برای انسداد حداکثری مجاری انتقال نفت از منطقه، از سیطره خود بر این تنگهها استفاده کند. این سخنان رئیس جمهور کشورمان پاسخی به لفاظی های دونالد ترامپ، تاجر آمریکایی بود که در سخنانی اعلام کرد: جلوی صادرات نفت ایران را می گیریم، بطوری که آن را به صفر میرسانیم!
در واقع کشوری که بر تنگهای مسلط باشد، از اهرم پایدار برای تأثیرگذاری سیاسی و اهرم فشار بر دیگر کشورها برخوردار است. تنگهها که نقطه وصل دو دریا به هم میباشند، نقش زیادی در صادرات کالا، افزایش قدرت نظامی و دفاعی و افزایش اعتبار و حیثیت کشور و اهمیت ژئوپلیتیکی برای کشور خود دارند و در طرف مقابل نیز توجه قدرتهای فرامنطقهای و جهانی را نیز به آن نقطه جلب میکنند و باعث ایجاد منافعی در آن نقاط میشوند. تنگههای بسیاری در دنیا وجود دارند که هر یک به دلیلی دارای اهمیت هستند؛ مانند بندر سنگاپور در کنار تنگه مالا، تنگه بسفر و داردانل در استانبول ترکیه، بندر عدن در سواحل دریای سرخ و تنگه بابالمندب، بندر جبل الطارق در تنگه جبل الطارق و آبراه پاناما در کشور پاناما. هر یک از تنگهها دارای اهمیت متفاوتی میباشند و هر یک به دلیلی برای قدرتها، ارزش معینی دارند، در این میان تنگه هرمز که به عنوان تغذیهکننده، نفت را به مناطق مختلف دنیا صادر میکند، مهمترین منبع تأمین نفت دنیا به حساب میآید و به خطر افتادن و بسته شدن این نقطه، بازار انرژی را به خطر میاندازد.
تنگه هرمز آبراهی است که دریای عمان را به خلیج فارس متصل میکند. این تنگه یکی از راهبردیترین مناطق جهان و مهمترین تنگه دنیا محسوب میشود، چرا که شاهراه نفتی جهان است. طبق آمار، هشت کشور جهان نفت خود را از این تنگه به سراسر جهان منتقل میکنند و کارشناسان تخمین میزنند که در صورت بسته شدن این تنگه، جهان با کمبودِ تا 20 میلیون بشکه نفت و شاید هم بیشتر مواجه شود، پس تنگه هرمز برگ برندهای در دستان جمهوری اسلامی ایران است که با آن میتواند هر زمان که اراده کند معادلات را هم در منطقه و در جهان به نفع خود تغییر دهد.
راههای صادرات نفت به اروپا و آمریکا
غرب آسیا برای صادرات نفت تولید شده خود، از 3 گذرگاه کلیدی استفاده میکند؛ تنگه هرمز که خلیج فارس را به دریای عمان وصل میکند، تنگه بابالمندب که خلیج عدن را به دریای سرخ متصل میکند و کانال سوئز که دریای سرخ را به دریای مدیترانه وصل میکند. شرایط ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران به گونهای است که امنیت تمامی این راهها را تامین میکند و به راحتی میتواند در انتقال نفت از این شاهراهها جلوگیری کند. در صورتی که نفت ایران تحریم شود، دیگر هیچ دلیلی برای تداوم تامین امنیت این مسیرها نخواهد ماند. با توجه به ذخایر انرژی در کشورهای آسیای میانه و دسترسی نداشتن به آبهای آزاد، خلیجفارس و تنگه هرمز میتواند معبر مناسبی برای صدور انرژی این منطقه باشد.
کنترل تنگه هرمز از سوی هر کشور صاحب دارنده آن، موازنه راهبردی جهان را به نفع آن کشور تغییر میدهد و آن را از نقش فعالتری در مناسبات جهانی و روابط بینالمللی برخوردار مینماید، بنابراین با توجه به ژئواستراتژیک بودن تنگه هرمز، هر کشوری که بتواند بر تنگه تسلط پیدا کند، می تواند دیگر نیروهای خارجی را از خلیج فارس دور سازد و بر حمل و نقل انرژی منطقه، مسلط شود و امروز این تسلط در اختیار جمهوری اسلامی ایران است.
بستن تنگه هرمز به دو صورت انجام میگیرد: انسداد هوشمند (امکانات قانونی تا استفاده از ابزار نظامی) و انسداد غیر هوشمند (ایجاد تهدید غیر رسمی و مینهای سرگردان و غیره)
چرایی اهمیت تنگه هرمز
تنگه هرمز راهبردی ترین تنگه دنیاست آن هم به دلایلی مثل: به نوشته سازمان اطلاعات انرژی آمریکا، نفت صادر شده از طریق این تنگه، حدود ۴۰ درصد نفت دنیا را تامین میکند. آژانس بین المللی انرژی در برآوردی اعلام کرد که 18 میلیون بشکه نفت خام در روز از این کانال باریک در تانکرها انتقال مییابد. علاوه بر این، حدود 3 میلیون بشکه محصولات نفتی، شامل سوخت و گاز مایع (LNG) از طریق این راه حمل میشود. صادرات LNG از بزرگترین صادر کننده آن، یعنی قطر نیز از طریق این تنگه به آسیا و اروپا با حجم 33 میلیون تن در سال انتقال مییابد. حدود 92 درصد نفت خلیج فارس نیز از طریق این تنگه صادر میشود. یکی از ماموریتهای اصلی ستاد مرکزی ارتش آمریکا، اطمینان حاصل کردن از امنیت صادرات نفت و انرژی از طریق این تنگه است. در سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۷ ، «جنگ نفتکشها» میان ایران و عراق رخ داد که در هر دو کشور (بیشتر عراق) به سکوها و کشتیهای نفتی یکدیگر حمله کرده و کشتیها و سکوهای نفتی خارجی نیز در میان رگبار آتش گرفتار میشدند. جمهوری اسلامی ایران نیز رسما آمادگی ضد هواییها و سپرهای دفاعی در جزیره ابوموسی، یک نقطه استراتژیک در نزدیکی تنگه هرمز را تایید کرده است. آژانس اطلاعات انرژی آمریکا پیش بینی میکند که حجم صادرات نفت از این تنگه تا سال ۲۰۲۰ به 30 تا 35 میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت. 80 درصد نفت ژاپن نیز از طریق این تنگه تامین میگردد. کشتیهای تجاری حامل غلات، سنگ معدن، شکر و محصولات دیگر نیز از طریق این کریدور حیاتی خلیج فارس و بنادر حاشیه آن مانند دبی میگذرد و تسلیحات نظامی آمریکا در کشورهای حاشیه خلیج فارس و عراق نیز از طریق این تنگه انتقال مییابد.
قدرت نیروی دریایی ایران در قایق های تندرو نهفته است که مجهز به موشک های ضد کشتی هستند. نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران ، فعالیتهایی سیاسی مثل دیپلماسی دریایی برای ارسال پیام های دریایی انجام می دهد که در انجام تمرین های دریایی در واکنش به تمرین های دریایی آمریکا و اسرائیل در منطقه و بخصوص منطقه خلیج فارس تجلی می یابد. علاوه بر این نیروی دریایی ایران برای مقابله با تهدیدات خارجی که هر لحظه احتمال وقوع آنها وجود دارد، مجهز شده است.
پس از دستگیری تفنگداران آمریکایی توسط پاسداران جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس، ایالات متحده آمریکا تا کنون سعی کرده در خلیج فارس محتاطانه برخورد کند و این تهدیدهای گاوچرانهای کاخنشین مبنی بر قطع صادرات نفت کشور قطعا برای جلب توجه است و نه هیچ چیز دیگر. چند وقت پیش بود که شبکه صدای آمریکا به نقل از سخنگوی پنتاگون نوشت: کشتیهای جنگی آمریکایی اسکورت کشتیهای تجاری در آبهای تنگه هرمز را متوقف کردهاند. شبکه صدای آمریکا گزارش داد که در پی تهدید ایران به بستن تنگه هرمز، کشتیهای جنگی آمریکایی از این آبراهه دوری میکنند.
گذشته از موقعیت اقتصادی، تجاری و ژئواستراتژیک تنگه هرمز، با استفاده از نیروی جزر و مد بین دریای عمان و خلیجفارس، این تنگه میتواند به منبع نیروی برق عظیمی تبدیل شود که در آبراه، قابل مهار کردن و بهرهبرداری است. جزر و مد خلیجفارس به دلیل آنکه منبع تشکیل آن اقیانوس هند است، موجب میشود آبها همچون رودخانه عظیمی با شدت از دهانه تنگه به داخل خلیجفارس سرازیر گردیده و به همان شدت بازگشت نماید. این عمل در هر روز ۴ مرتبه تکرار میشود و در هر جزر و مد، آب خلیجفارس 5 میلیون مترمکعب پایین و بالا میرود؛ جزر و مد خلیجفارس برخلاف دریای خزر، سطحی و عمودی است و در آن هر ۶ ساعت عمل پر شدن و خالی شدن تکرار میشود.
"وردون داف" نظامی سابق آمریکایی در دوران جنگ ویتنام و نویسنده مشهور ویترنزتودی، در مقالهای برای تبیین تهدید جمهوری اسلامی ایران برای بستن تنگه هرمز نوشت: ایران نه تنها قادر است تنگه هرمز را ببندد و هر کشتی نظامی و غیرنظامی را در صدها مایل دورتر از سواحل خود هدف قرار دهد، بلکه قادر است این تنگه را تا زمانی که لازم باشد بسته نگه دارد. ظرف ۴۸ ساعت از بسته نگه داشتن تنگه هرمز، بازارها و ارزهای غربی دچار فروپاشی خواهند شد و نتایج اقتصادی چنین اقدامی، غیرقابل جبران خواهد بود.
قایق های تندرو و موشک های ضد کشتی دو ابزار نیرومند جمهوری اسلامی ایران است که در صورت لزوم برای بستن تنگه هرمز از آن استفاده خواهد کرد
به گزارش "مرکز مطالعات بین المللی و استراتژیک آمریکا (CSIS) "، نیروهای نظامی ایران اعم از ارتش و سپاه پاسداران بین دو تا سه هزار مین دریایی هوشمند در اختیار دارند که وزن هر کدام به ۳۰۰ کیلو میرسد. مینهای ایرانی تهدیدی جدی برای ناوهای هواپیمابر آمریکایی در خلیج فارس و بویژه تنگه هرمز هستند، بهطوری که در صورت انفجار، هر کدام از این مینها میتوانند یک سوراخ بزرگ در بدنه ناو هواپیمابر آمریکایی ایجاد کنند که باعث غرق شدن آن شود.
تهدید به بستن تنگه هرمز، مانند تیری است که تا از کمان در نرفته ، می تواند به عنوان اهرم فشار مورد استفاده قرار گیرد. در دنیای سیاست مهم و گاه مهم تر این است که چه کاری می توانی انجام بدهی. انسداد هرمز زمانی رخ خواهد داد که تهدید غرب در تحریم نفتی ایران به حد تکمیل و اجرا برسد و واقعاً مانع از فروش نفت ایران در دنیا شوند. اگر تنگه هرمز مسدود شود انواع موشک های ضدکشتی ایران می توانند نه تنها از سواحل که حتی از استان آذربایجان غربی و خراسان شمالی هم به سمت کشتی ها در تنگه هرمز شلیک کنند. علاوه بر این موشک های بالستیک ، موشک های میان برد (مانند قارعه و نصر1) قادرند از کنار آب های خلیج فارس تا عمق خاک استان کرمان ، تنگه را بطور مداوم موشک باران کنند.
«بسته شدن تنگه هرمز مساوی است با بسته شدن در باکهای خالی خودروهای آمریکایی!» این جمله مشهور یکی از دانشمندان حوزه جغرافیای سیاسی است که درباره پیامدهای بسته شدن تنگه هرمز توسط جمهوری اسلامی ایران نقل میشود و به این حقیقت اشاره دارد که بروز اخلال در عبور و مرور ترانزیتی تنگه هرمز به معنای ایجاد بحران در اقتصاد کشورهای صنعتی است. کاهش صادرات نفت ایران شاید با کاهش درآمدهای ارزی، اقتصاد ما را نیز دچار مشکل کند، اما آیا دیگر کشورها میتوانند نبود نفت را تحمل کنند؟
موضع رئیس جمهور با استقبال رؤسای قوه مقننه و قضائیه روبهرو شد، موضع نظام و مردم ما نیز هست و همه کسانی که دلشان برای اسلام و ایران می تپد، پای آن ایستاده اند. امروز تمام پایگاه های آمریکا در منطقه در تیررس موشک های کوتاه برد و بلندبرد جمهوری اسلامی است. امروز تمامی ناوهای آمریکا در خلیج فارس و دریای عمان و مدیترانه در تیررس حمله پهپادهای ایرانی است.
نکته حتی از آفتاب هم روشن تر این روزها این است که امروز تنگه هرمز موقعیتی در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار داده که در موازنه قدرت منطقهای، موقعیت را به نفع ایران تغییر میدهد و ایران اسلامی با در اختیار داشتن کنترل تنگه هرمز، در اقتصاد کشورهای منطقه و مسائل خلیجفارس، نقش ایفا نموده و میتواند در صحنه بینالمللی نیز به دلیل وابستگی جهان به این تنگه، از آن به عنوان پشتوانه سیاست خارجی خود استفاده نماید، نکته ای که همه فهمیده اند جز کسی که باید بداند و بفهمد و مشکل دقیقا اینجاست که تاجر آمریکایی نمی خواهد بفهمد...
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
انتهای پیام/
نظر شما