فرهاد فلاحتی،عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی درخصوص ضرورت توجه به شرکتهای دانش بنیان میگوید: از راههای اساسی و عالمانه برای ایجاد اشتغال در جامعه توجه به نیروهای جوان، خلاق و نو آوراست. به این ترتیب میتوان با استفاده از علم به تولید ثروت پرداخت. ناگفته نماند که در کشورهای پیشرفته این رویه مرسوم بوده و با به کارگیری از فناوری در روند توسعهای خود موفق عمل کردهاند. همچنین توجه به شرکتهای دانش بنیان در کشور ما در اسناد بالادستی از جمله سیاستهای ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی، برنامه چهارم و پنجم توسعه و همچنین سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب طی ادوار نهم و دهم مجلس شورای اسلامی نمایندگان خانه ملت مباحثی را برای تقویت و گسترش شرکتهای یادشده مطرح کردهاند و دولتها نیز ملزم به اجرا شدهاند.
سحر بقایری، معاون اجرایی یکی از شرکتهای دانش بنیان نیز میگوید: شرکتهای دانشبنیان علاوه بر اشتغالزایی برای متخصصان، توانستهاند وابستگی تکنولوژیک بخصوص در محصولات راهبردی و امنیتی به کشورهای دیگر را تا حد زیادی تعدیل کنند چنانکه امروزه ما شرکتهای دانشبنیان فعالی داریم که با غولهای فناوری دنیا رقابت میکنند چراکه رسالت اصلی شرکتهای دانشبنیان، تولید دانش عملیاتی و همگام با ترندهای high tech دنیاست که باید منجر به تولید و عرضه محصولات اقتصادی شود تا بتواند به حیات خود ادامه دهد.
اعتماد نیازجدی شرکتهای دانش بنیان
گرچه کوشش جامعه فرهیختگان جامعه در ایجاد پیوند میان دانش وصنعت درقالب شرکتهای دانش بنیان قابل تحسین است، اما هنوز هم بسیار راه نرفتهای پیش روی ماست چرا که براساس چشم انداز برنامه ۲۰ ساله کشور یعنی تا پایان سال ۱۴۰۴، مقرر شده که بیش از ۵۰ هزار شرکت دانشبنیان در کشور فعال شوند.
فلاحتی در همین باره خاطرنشان میکند: امروزه گرچه شاهد توجه نسبی به شرکتهای دانش بنیان و پارکهای فناوری هستیم، اما هنوز هم بنابر ظرفیتهای موجود میتوان گامهای مؤثرتری برداشت زیرا تجربههای پیشین ما نشان داده هرگاه به جوانان جامعه اعتماد شده و فرصتهای را برای حضور آنها در عرصههای علمی، صنعتی فراهم کردهاند، آنها بخوبی از شرایط بهره بردهاند. امروزه نیز درحوزه شرکتهای دانش بنیان شاهدیم با تسهیلگری این روند برای حضور فعالان جوانان تلاشهای ارزشمندی در مقوله اقتصاد دانایی محور صورت گرفته است. چنانکه در حال حاضر دهها شرکت دانش بنیان در حوزههای همانند فناوری اطلاعات و ارتباطات، فناوریهای زیستی بسیار کارآمد و دارای سرمایههای کلان مادی شکل گرفتهاند. به این ترتیب امروزه دربازار بورس سهام بسیاری از این شرکتها با مبالغ چشمگیری معامله میشود.
این نماینده خانه ملت با اشاره به حمایتهای مختلف از شرکتهای دانش بنیان تأکید میکند: طی نشست هایی که با فعالان این حوزه داشتیم، مطرح شده نیاز اصلی این گونه شرکتها مسایل مالی نیست، بلکه اعتماد به توانمندیهای آن هاست و اینکه «فضایی باز»برای ورود این شرکتها در عرصههای مختلف فراهم شود. نکته دیگر اینکه با تقویت حلقههای ارتباطی شرایط را برای عرضه محصولات آنها تسهیل کنند. بواقع این مسائل به طور جدی نیازمند حمایت همه جانبه نهادها و جامعه است. به این ترتیب وزارت صنایع میتواند از تسهیلگران روند عرضه محصولات شرکتهای یادشده باشد. همچنین از آن جا که بسیاری از شرکتهای دانش بنیان در حوزه فناوریهای زیستی و کشاورزی فعال هستند، انتظار میرود که وزارت جهاد کشاورزی و دیگر دستگاهها با باور به توانمندی این شرکتها و ضرورت توجه به فعالیت آنها پیشگام شده و به سمت فعالان شرکتهای دانش بنیان بروند چراکه قاعده این است که مسئولان به سمت دانشمندان بروند نه دانشمندان به سوی مسئولان.
وی درپاسخ به دلیل بی توجهی به فعالیتهای این شرکتها میافزاید: یک مدیر دولتی که به ساختار مدیریتی سنتی خود عادت کرده و همچنین به طور معمول نیز حقوقی دریافت میکند، چندان به فعالیت یک شرکت دانش بینان که جمعی از جوانان تحصیلکرده و نوآور را به کارگرفته، احساس نیاز نمیکند. البته این نگرش و غفلت در شرایط امروز محکوم به شکست و به ضرر دستگاه متبوع اوست زیرا با این رویه دستگاه زیر مجموعه خودش را از یک اهرم قوی تخصصی وعلمی درقالب شرکت دانش بنیان محروم ساخته است. چراکه فعالان این شرکتها ضمن آنکه ضرورتی برای تصدی پست و منصب نمیبینند؛ میتوانند با ایجاد فضای رقابتی زمینه را برای عرضه ارزانتر کالا وخدمات و همچنین رشد اقتصادی و اشتغالزایی فراهم سازند.
ضرورت توازن در حمایتها و سرمایه گذاری ها
حمید به نگار، مدیرعامل یکی از شرکتهای دانش بنیان نیز خاطرنشان میکند: گرچه حمایتهای دولتی وجود دارد منتها در تشخیص اهمیت آنها نیاز به بازبینی و ظرافت بیشتری احساس میشود زیرا در بعضی حوزهها با انباشت توجه و سرمایه گذاری روبهرو هستیم و در مقابل حوزههای بسیار مهمی مهجور ماندهاند. در حوزههایی نیز چنین حمایت هایی به دلیل موانع ساختاری و قانونی نامتعارف، کارایی خود را از دست میدهد. البته در مواردی نیز شاهد موانع قانونی هستیم. همچنین همفکری پویا با بخش خصوصی وجود ندارد و تصمیم گیریها بیشتر با نگاه اثر گذاری کوتاه مدت صورت میپذیرد. درحالی که ما به کارشناسی دقیق، تعامل پویا با بخش خصوصی و تصمیمات هوشمندانه تری نیاز داریم.
وی در ادامه تأکید میکند: در برخی موارد سرمایه گذاری بخش دولتی ناکافی یا نا کارآمد جلوه میکند زیرا ورود دولت و سرمایه گذاری بخش دولتی به صورت مستقیم برای یک شرکت دانش محور که نیاز به چابکی فراوان دارد، میتواند نتیجه معکوس داشته باشد چراکه ورود به کاغذبازیهای پیچیده دولتی، فرصت رقابت را برای آنان کم کرده و یا غیر ممکن میسازد. از طرف دیگر ورود دولت به عنوان سرمایه گذار چنین شرکت هایی را تبدیل به « شرکتهای خصولتی» میکند که این رویه مخالف قوانین و اصل ۴۴ میباشد. بنابراین نقش دولت بیشتر باید تسهیلگری و حمایتی باشد تا سرمایه گذاری. همچنین در مورد حمایتهای بخش خصوصی با اقبال و توقعات منطقی تری روبهرو هستیم. ازاین رو توقع داریم دولت نیز سرمایه گذاران را از یکسو و شرکتها را از سوی دیگر با تبلیغات، فرهنگ سازی، بسترسازی قانونی به این سمت تقویت وگسترش این حوزه سوق دهد.
حمایت هایی که سبب زیان میشود
مقابری از فعالان حوزه شرکتهای دانش بنیان بانقد روند برخی حمایتها خاطرنشان میکند: گاهی اوقات حمایتهای انجام شده بیشتر از آنکه نفعی برای این شرکتها داشته باشد، سبب زیان شده است چراکه شرکتهای دانشبنیان باید در جهت جهانیشدن و رقابت با شرکتهای تراز اول جهانی هدایت شوند نه اینکه مصرفکننده داخلی مجبور به استفاده از محصولی باکیفیت پایینتر و قیمت بالاتر شود. البته ترویج استفاده از محصولات بومی نیازمند فرهنگسازی است و ابلاغ دستورعمل و اجبار در استفاده از محصولی خاص تنها سبب نگاه منفی مصرفکننده و مقاومت در استفاده از محصول بومی میشود. بنابراین به نظر میرسد حمایتهای انجامشده بهاندازه کافی هوشمندانه نبوده و در برخی موارد نتیجه عکس داشته است.
وی همچنین با اشاره به موانع جذب حامیان مؤثر برای شرکتهای یادشده میگوید: متأسفانه به دلیل برخی ادعاهای پوچ درگذشته، اعتماد عمومی نسبت به توان تولید محصولات باکیفیت در داخل بشدت خدشهدار شده است. از طرفی وقتی صحبت از تولید داخل به میان میآید، انتظار میرود حتی جزئیترین قطعات را نیز خود شرکت سازنده محصول نهایی تولید داخلی کند، حالآنکه این مقوله نهتنها اقتصادی نیست، بلکه در خیلی موارد منطقی نیست و منجر به انحراف تولید میشود. همچنین رانت واردات و تخصیص ارز از بزرگترین مشکلاتی است که امکان ارائه قیمت رقابتی را از تولیدکننده گرفته است.
راهکارهایی برای تداوم حضور
از آنجا که بنابر اعتقاد فعالان این حوزه اقتصاد متکی بر دانایی محوری نه حوزه تبلیغی که عرصهای تخصصی است، بنابراین برای بقا در بازار اقتصاد باید این روند را با دقت نظر تحت کنترل داشت چنانکه گاه اولین اشتباه میتواند آخرین اشتباه محسوب میشود. ازهمین رو علاقه مندان به ورود به این عرصه باید هوشمندانه عمل کنند.
حمید به نگار با اشاره به موانع عرضه کالاهای این حوزه میگوید:به نظرم اولین مشکل را در دانش بازاریابی و بازارسنجی باید جستوجو کرد زیرا اکثر شرکتهای دانش بنیان متخصص در حوزه خود بوده و آشنایی کمتری با مهارتهای بازاریابی دارند.
راهی که باید پیمود
متخصصان این حوزه معتقدند شرکت داری موضوعی متفاوت با تسلط بر یک دانش خاص است و شرکتهای دانش بنیان پس از مدتی دچار مسائل داخلی و خارجی میشوند که بسرعت آنها را از رسالت اصلی خود دور میکند. بنابراین باید به سیاستهای راهبری کلان و دراز مدت توجه داشت.
صادرات محصولات دانشی و خدمات مهندسی با توجه به شرایط ارزی کنونی، اولویتدار شده؛ پس باید راهکارهای عملی برای صادرات محصول را حداقل با شروع از کشورهای همسایه در دستور کار قرار داد. البته این امر نیز میتواند با تعامل سازنده بین دولت و بخش خصوصی میسر شود.
زمانی که شرکت دانش بنیان شکل میگیرد از بدو فعالیت باید نسبت به عرضه کالای خود توجه کرده و چشم بسته به این مسیر وارد نشود زیرا ورود به بازارهای ملی وجهانی تلاشهای متخصصانی را درحوزه بازاریابی وتجارت میطلبد. به این ترتیب تداوم این روند نیازمند تعامل صاحبان سرمایه و فعالان اقتصادی است. در واقع باید صفرتاصد مسیر تولید تا عرضه از همان ابتدا مورد توجه قراربگیرد که وظیفه هدایت این عرصه نیز برعهده پارکهای فناوری است. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که ایده پردازان به تنهایی درحوزه تخصصی موفق عمل کنند.
نظر شما