تفکر حاکم برای حمایت از این قبیل بنگاهها منجر به طرحهای «خوداشتغالی»، «اشتغال ضربتی»، «بنگاههای زودبازده» و «طرح رونق تولید» شده است. تفکر اصلی حاکم بر این طرحها اعطای تسهیلات به بیکاران و بنگاهها جهت ایجاد اشتغال است. بررسیهای انجامگرفته نشان از آن دارد که اجرای این طرحها بیکاران را نیز به بیکاران بدهکار تبدیل کرده است. سازوکار طراحی بسته اشتغال فراگیر دولت دوازدهم نیز گرچه تاکنون هیچ گزارشی از آن منتشر نشده اما مبتنی بر طرحهای شکستخورده گذشته است و بر مبنای تفکر اعطای تسهیلات بنا شده است.
در حالی که امروزه برخی موانع موجود در فضای کسب و کار مانند سدی در مسیر کسب و کارها مانع رشد این قبیل بنگاههای کوچک و متوسط شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود. قوانین پیچیده و ضد تولید یکی از بارزترین موانع کسبوکارها در کشور است. برخی موارد مانند بیمه تأمین اجتماعی، قانون کار و سازوکارهای معیوب آنها و مالیات و بویژه مالیات بر ارزشافزوده از این دست موانع است که مغفول مانده است:
بیمه قراردادهای پیمانکاری تأمین اجتماعی: باز گذاشتن دست سازمان تأمین اجتماعی باعث شده تا این سازمان به طمع جبران کسریهای خود از محل درآمد حق بیمه قراردادها، عملاً به مانعی برای رونق اشتغال در کشور تبدیل شود. درصدهای تعیینشده از سوی سازمان تأمین اجتماعی نیز بسیار بیشتر از حق بیمه واقعی کارگران است و منجر به افزایش قیمت نهایی محصولات تولید داخل شده است. در سالهای گذشته باوجود تصریح قوانین برای دریافت نکردن حق بیمه قراردادها هنوز سازمان تأمین اجتماعی با تفسیر به رأی قانون، روند گذشته خود در دریافت حق بیمه قراردادها را ادامه داده است در حالی که لازم است به سرعت متوقف شود.
مالیات بر ارزش افزوده: مالیات بر ارزشافزوده به دلایلی باعث فشار بر کسبوکارهای خرد و متوسط میشود که عبارتاند از:
1-دوره کوتاه زمانی برای ارائه اظهارنامه،
2- پرداخت مالیات بر ارزشافزوده برای فروشهای مدتدار مثل چک،
3-مکانیزمهای معیوب حل اختلاف،
4- بخشنامههای زیاد بابت هر قانون و عدم منسوخ شدن هر یک از آنها،
5- عدم برگشت اعتبارات مالیاتی،
6- تکنرخی بودن مالیات بر ارزشافزوده و
7- هزینههای غیرمستقیم بابت مشاور مالیاتی و حسابداران خبره.
به دلایلی که در بالا ذکر شد اتفاقاً افرادی که میخواهند شفاف و سالم مالیات پرداخت کنند، بیشتر متضرر میشوند که مصداق ضربالمثل آش نخورده و دهان سوخته است. سازوکار فعلی مالیاتستانی شاید در کوتاهمدت بخشی از هزینههای دولت را رفع کند اما در بلندمدت باعث رکود و حذف تولیدکنندگان کوچک و متوسط در اقتصاد میشود و ازآنجاییکه پایههای اقتصاد ایران بر دوش تولیدکنندگان کوچک و متوسط برقرارشده است، آسیب دیدنشان درصد زیادی از فعالان اقتصادی را بیکار میکند. در نامهای که امیرمؤمنان علی (ع) به مالک اشتر نوشتهاند، میفرمایند مصلحت همه در اصلاح مالیات و اصلاح حال پرداختکنندگان است. همه مردم در معیشت خود نیازمند پرداختکنندگان مالیات هستند و نظر و بررسی تو درباره آباد کردن زمین عالیتر و رساتر از نظر و بررسی تو در جلب و وصول مالیات باشد، زیرا مالیات بدون آبادی زمین قابل وصول نیست، و هر زمامداری مالیات مطالبه کند بدون آبادی، شهرها را ویران و بندگان خدا را هلاک میسازد، و زمامداران او پابرجا نمیمانند.
۲۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۹
کد خبر: ۶۱۴۲۶۹
بنگاههای کوچک و متوسط نهادهای محدود اقتصادی هستند که از طریق انباشت منابع مالی خرد، کارآفرینی و پیوند با صنایع، زمینههای توسعه اقتصادی را فراهم میآورند. در کشورهای توسعه یافته در چند دهه اخیر، ایجاد و حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط یکی از ارکان مهم توسعه اقتصادی کشورها بوده است و مؤلفههای ساختاری که در این بنگاهها وجود دارد، آنها را به منبع اصلی کارآفرینی و نوآوری در تولید، خلق فرصتهای شغلی جدید و تحول در صادرات کشورها تبدیل کرده است.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
نظر شما