شرکتهای زیادی هستند که روی پروتزهای دست و پا کار میکنند و موفق هم هستند اما تفاوت کار سیاوش با بقیه، در این است که اختراع او با پنج انگشت ۳۰ کیلو بار را میتواند حمل کند، در حالی که نمونههای خارجی آن با کارایی ۴ انگشت، توانایی حمل ۲۰ کیلو را دارند. اختراع دیگر او زانو و پروتزهای هوشمند است؛ قابلیت این را دارد به اعصاب بالایی پا وصل شود و امکانی را بوجود بیاورد که مثل پای معمولی برای شما کار کند. دستگاه کرایو جنیکس و لیزرهای دایود پزشکی هم برای عمل های زیبایی قابل استفاده هستند.
اما درباره اختراع شیشه هوشمند باید گفت این شیشهها تنها در ۵ میلی ثانیه از حالت شفاف به مات تبدیل میشوند و عایق صوتی و حرارتی هستند. اختراعی که در نخستین فستیوال بینالمللی جایزه بزرگ اختراعات ایران از بین ۷۰۰۰ طرح مقام برتر را کسب کرده است. سیاوش از سه سال پیش تا الآن کار بر روی پلاستیک تجزیه پذیر را دست گرفته و حالا به یک نتیجه باور نکردنی رسیده است.
«پلاستیک تجزیه شونده در آب و خاک به مدت یک الی دو دقیقه» را میتوان اختراع قرن در حوزه محیط زیست دانست. درباره محصولات زیست تخریب پذیر تحقیقات زیادی انجام شده و حرفهای زیادتری بیان شده است اما سیاوش توانسته با این اختراع، از بشریت در برابر محیط زیست آبرو داری کند.
■ تو پلاستیک تخریب پذیر در آب و خاک را اختراع کردهای. باید اعتراف کنم که بسیار غیر واقعی است، چیزی شبیه غلو است. البته میدانم که رسانههای زیادی هم برای معرفی این محصول اعلام آمادگی کردهاند. اولین جواب سوالی که باید برای من روشن بشود اینست که بدانم چه مسئله ای باعث شد سراغ این اختراع بروی؟ آیا صرفا یک دغدغه محیط زیستی بود یا بعنوان یک شاخه از اختراعات شیمی خودت به آن نگاه کردی؟
با اینکه دغدغه های محیط زیستی را از درون خانواده تا محل کار و.. به همراه دارم اما علاقهمندی بیشتر به این حوزهها برمیگردد به حدود چهار سال پیش. حقیقت این است که ایام به خصوصی از سال مثل سیزده به در، مسافرتها و یا حتی ایام محرم میبینید که مصرف پلاستیک در کشور ما چقدر افزایش مییابد. خب از طرفی کار فرهنگسازی بسیار سخت است، ما به این فکر کردیم که چه کنیم تا اگر تمام افراد هم این کار غلط را انجام دادند، در نهایت به محیط زیست آسیبی نرسد. بنابراین تحقیقات شروع شد. وقتی میخواستیم کار روی موضوع پلاستیک را شروع کنیم، بررسی کردیم تا ببینیم چه شرکتهایی در دنیا روی مسئله پلاستیکهای تجزیه شونده یا تخریب پذیر کار میکنند.
■ پس تحقیقــات بازار هم داشتید؟
بله. ده پروژه قابل اعتنا در دنیا روی این موضوع تمرکز کرده بودهاند. محصولات این شرکتها را از کشورهای مختلف جمعآوری کردیم. از فیلم و تبلیغات تا گفتوگوهای مستقیم با آنها، ما را به این نتیجه رساند که این ده محصول، محصولات خوبی هستند، هر کدام هم یک سری مزایا یا معایب را دارند. مثلاً در سوئد بطریهای کاغذی خوبی تولید و البته در کشور خودشان هم فرهنگ مصرف آن نهادینه شده بود. این محصول برای ما مناسب نبود چرا که فرایند بازیافتی برای آن کاغذ را نداریم و دیگر اینکه به کاغذ زیادی برای تولید نیاز دارد. ضمن اینکه این بطریها تاریخ انقضا داشت و همین موضوع استفاده از آن را در ایران سخت میکرد. شرکت دیگر در آفریقای جنوبی محصولی با پایه نشاسته را تولید میکند که برای اینکار به مزرعه بزرگی نیاز است. شرایط آب و کشاورزی در ایران به ما اجازه تولید این محصول را نمیدهد. در واقع هر کدام از اینها خصیصههایی داشتند که به ما امکان استفاده از آنها در ایران و یا اکثر کشور ها را نمیداد. تمام این مسائل باعث شد بخواهیم مستقیماً سراغ این بحث برویم تنها رغبت جدی ما یک شرکت انگلیسی است که در حال حاضر هم تبلیغات داغ و گستردهای دارد؛ محصولی با پایه پلیمر که زمان تجزیه آن بین ۲ و بعضاً ۱۰ سال مشخص شده است.
■ هیچ کدام از این موارد نتوانست تو را به منظور تولید برای بازار ایران اقناع کند. دقیقا به دنبال چه بودی؟
بدنبال محصولی بودیم تا خیلی سریع تخریب بشود. این محصول مورد نظر ما باید چند خصوصیت را میداشت؛ اول؛ خیلی زود تجزیه شود، دوم؛ پایه گیاهی داشته باشد و سوم؛ تا جایی که میشود در آن از مواد شیمیایی استفاده نشده باشد. البته کارایی های دیگری هم به آن افزوده شد، مثلا جدای از اینکه این محصول بعد از تخریب به محیط زیست آسیب نزند بتواند به عنوان کود و یا خوراک دام از آن استفاده شود. پروسه تولید سه سال طول کشید تا بتواند به محصول تبدیل شود.
■ مزیت نسبی این پلاستیک که تو آن را اختراع کرده ای چیست؟ ظاهراً نمونه های دیگری را هم نام بردی که در کشورهای دیگر تولید میشوند...
محصول ما در مدت زمان بسیار کوتاهی تجزیه میشود. این تجزیه صرفاً با آب نیست، شرکت انگلیسی در کاتالوگهایشان مدت زمان تجزیه محصولاتشان را ۲ تا ۶ سال معرفی کردهاند. اما محصول ما بسته به نوع مصرف، در صورت برخورد با آب و یا خاک بین یک الی دو دقیقه تجزیه می شوندو فرایند تخریب پذیری بالایی دارد. برای بطری و لیوانهای یک بار مصرف و ظروف، این مدت زمان حدود سی روز است. یعنی بعد از سی روز از این محصول هیچ اثری در طبیعت باقی نمیماند. همچنین میتواند این پلاستیک به عنوان ماده شوینده نیز استفاده شود. در بیمارستانها، جمعآوری لباس و ملحفه و... یک فرایند چند مرحلهای است. فردی که اینها را جمعآوری و داخل یک پلاستیک میگذارد، آن را حمل میکند و در نهایت دوباره از سطل خارج و داخل ماشین لباسشویی قرار میدهد. در محصول ما کیسه پلاستیکی خودش آغشته به یک ماده شوینده نیز هست. از آنجاییکه این کیسه در آب حل میشود، میتوان آن را به همراه لباسها وارد ماشین لباسشویی کرد. مزیت بعدی مربوط به کنترل مصرف است؛ در حال حاضر مواد شوینده به طور غیرقابل محاسبهای درون ماشین لباسشویی ریخته میشود اما با پلاستیکهای ما این مواد شوینده به اندازه لباسها در خودش ماده شوینده دارد. در واقع علاوه بر موضوع بهداشت فردی و محیط، کنترل مصرف هم به طورموازی انجام میشود. شرکت انگلیسی بر روی بطری، پِت و ظروف یکبار مصرف فعالیت نداشته است و به تازگی خبر از عدم ادعاهای ذکر شده در محصولشان به گوش میرسد که بازتاب خبری گسترده ای در رسانههای خارجی داشته است. ما قسمت مهمی از انرژیمان را روی این محصولات گذاشتهایم. ما این ظروف را هم تولید میکنیم که در مدت زمان حدود یک ماه قابل تجزیه هستند. کمترین مدت زمان برای تخریب، متعلق به محصول ما است. همچنین میتوانیم به عنوان کود ذرت و یا گندم از خروجی این محصول استفاده کنیم. این از مزیتهای ما است که میتوانیم با افزودنیهای دیگر، مصرف دیگر را هم برای این محصول داشته باشیم.
■ تا جایی که میدانم این اختراع را ثبت نکردهای. درباره این موضوع حرف و حدیثهایی شنیدهام اما مایلم بدانم چرا تا بحال این کار را نکردهای؛ به هر حال یکی از مهمترین مراحلی که باید گذرانده شود برای معرفی این محصول، ثبت آن است...
من تجربه ثبت اختراع در ایران را دارم. بعضاً میبینم که بستههای حمایتی، آنچنان که باید وجود داشته باشد، ندارد. علت مهم تر اینکه؛ شرکتهایی وجود دارند که با یک تغییر جزیی، از این فرمول استفاده میکنند. در واقع گواهی ثبت اختراع صرفاً یک گواهی است و بعد از آن پشتیبانی لازم صورت نمیگیرد. در کشورهای دیگر به ثبت اختراع به چشم یک پروسه تجاری نگاه میکنند در حالی که در کشور ما این فرایند تجاری شدن هنوز جا نیفتاده است.
■ اینکه «پشتیبانی نمیشوید» یعنی چه؟ برای من روشن نیست که دقیقا چه انتظاراتی داری؟
عموماً مخترعین با توان مالی ضعیف هستند و برای پیگیری قضایی توان کافی را ندارند. در حال حاضر ما اظهارنامههایی را پر میکنیم و تحویل میدهیم اما آنقدر قوی تنظیم نمیشود که یک وکیل بتواند از آن دفاع کند. شرکتهایی که توان مالی را دارند با یک تغییر در ادعانامه، همان محصول را با یک تغییر جزیی تولید میکنند و در نهایت ما شانس زیادی برای پیروز شدن در دادگاه نداریم.
کاغذ بازی زیاد است اما وقتی قرار است بصورت واقعی از یک اختراع دفاع شود، مراجعی که در گواهی تعهد دادهاند، آن قدرها هم پای کار نیستند. اگر این فرایند تسهیل بشود، کارگاه آموزشی مختلف بگذارند، و همچنین استعلام برای مردم و مراجع مربوطه راحتتر باشد باعث میشود دفاع از کار و حمایت معنوی آسان تر قابل انجام باشد.
■ یکی از بغض های فروخورده همیشگی شرکتهای دانش بنیان ، موضوع «ورود به بازار» بوده است. شرکت ها نمیتوانند خودشان را در بازار جا بیندازند یا مشکل شان بر میگردد به پیدا کردن سرمایه گذار و حامی مالی؟
مهمترین جواب برای سؤال شما «عدم حمایت از کالای ملی» است. ببینید؛ به عنوان یک تولید ایرانی، من لیزر تولید میکنم یا محصولات از این قبیل. مشتری اول از من میپرسد؛ این محصول مال کجاست؟ محصول من در کشورهای دیگر مشتری دارد، تأییدیه دارم و... اما یک پزشک ایرانی حاضر است به جای محصول من، جنس چینی که پشتیبانی و حمایت ندارد را بخرد. حمایت از کالای ایرانی و ملی بعضاً از طرف خود مردم انجام نمیشود. محصولات خوب زیادی داریم که در ایران تولید میشود اما با برند چینی محصولش را میفروشد. ما هم در برخی مواقع برای اینکه چرخ اقتصادمان بچرخد این کار را کردهایم.
■ فکر میکنم مسئله ما سه تاست. یکی تولید خوب و دیگری حمایت مردم. اما وجه سوم این قضیه عدم حمایت بابت تولید انبوه است. شما به عنوان یک سازنده محصول دانش بنیان زحمت خودت را کشیدهای اما وقتی به سرمایهگذار مراجعه میکنی اولین چیزی که برایش اهمیت دارد صرفا «توجیه اقتصادی» است. در واقع به این کاری ندارد که محصول شما یک محصول دانش بنیان و دوستدار محیط زیست است و اصلاً این را در نظر نمیگیرد که قطعاً برای یک محصول دانش بنیان نباید منتظر «تولید به قیمت عادی» باشد...
چیزی که نگاه بد به محصول ایرانی را رواج میدهد، واردات بیرویه از آن کالا است. اینجا دلال و واردکنندهای وجود دارد که محصول ما را به هزینه خیلی پایینتری وارد بازار میکند. شرکتهای چینی و... چون بازار جهانی دارند ماهانه شاید ۴۰۰ دستگاه برای بازار جهانی لیزر تولید کنند، نه من که سالی ۱۰ دستگاه تولید میکنم و در یک بازار محدود به فروش میرسانم. دقیقاً در همین نقطه مبحث قیمت رقابتی بوجود میآید. خب چه کسی مسئول این اتفاق است؟ بر فرض که به علت تحریم، من نمیتوانم محصولم را صادر کنم اما دولت که میتواند از واردات مشابه خارجی جلوگیری کند تا حداقل من تأمین کننده بازار داخلی خودم باشم.
■ برای کسی که قصد سرمایهگذاری و حمایت دارد این مسئله که «آیا میتواند این محصول را به تولید انبوه برساند یا نه؟» بسیار مهم است. در واقع اگر نشود این پلاستیک را به تولید انبوه رساند، باید بگویم که این طرح آن قدر ها هم قابل اعتنا نیست...
مسلماً قابلیت صنعتی شدن و تولید انبوه دارد. اما اینکه چرا برخی اختراعات به مرحله تولید انبوه نمیرسد، مربوط است به حمایت مسئولان و مردم. وقتی یک محصول در کشورهای اروپایی به عنوان محصول داخلی تولید میشود، تعرفه گمرکی که برای واردات آن محصول در نظر گرفته میشود، بسیار بالا میرود. البته ما هم این را در قوانین گمرکی داریم اما در بازار عملاً چنین چیزی را نمیبینیم. خب جواب این است که یا قاچاق اتفاق افتاده و یا یک رانت داده شده و باعث شده که از محصول ایرانی حمایت نشود.
مسئله بعدی قیمت گذاری است؛ قطعاً قیمت تمام شده برای یک شرکت دانش بنیان با تولید پایین و کارگاه صنعتی کوچک، بیشتر از قیمت تمام شده همان محصول در مقیاس تولید بزرگتر و با حضور رقیب خارجی و دسترسی به بازارهای جهانی است. اکثراً هم اینطور فکر میکنیم که اگر یک محصول «ایرانی» است، چون در داخل کشور تولید میشود پس قطعاً باید قیمت پایینی داشته باشد ، این یک تفکر خیلی اشتباه است. این را در نظر نمیگیریم که تولیدکننده داخلی در چه شرایطی محصولش را تولید میکند. واردات بیرویه، عدم دسترسی به بازارهای جهانی و عدم حمایت و... همه اینها باعث میشود قیمت تولید بالا برود.
■ با توجه به تجربهای که در پنج اختراع قبلی خودت داری آیا میتوان امیدوار بود که پلاستیک تجزیه پذیر، به تولید انبوه میرسد یا نه؟
موضوع اصلی محیط زیست است، ما میخواهیم به محیط زیست کشورمان کمک کنیم. هدف این است که این زبالههای پلاستیکی را تا جایی که امکان دارد کاهش دهیم. در عین حال برای چرخیدن چرخ اقتصادیمان در حال مذاکره با کشورهای دیگر هم هستیم تا تولیدمان را به آنها بسپاریم. آنها واقعاً به ما اطمینان دارند. بازار را میشناسند و وقتی محصول را میبینند به توانایی های ما شک نمیکنند. شناخت بهتری از بازار جهانی دارند و این تحقیق بازار، باعث اطمینان از خروجی محصول شده است.
در حال حاضر هم با ژاپن، انگلیس، ترکیه مذاکرات جدی داریم. دقیقاً رویکردشان در تقابل با رویکرد مسئولان ایران است. خب محصول ما در مدت زمان کوتاه قابلیت صحتسنجی دارد. روند آزمایش با چشم دیده میشود و همچنین مسائل اطمینان به محصول ما را افزایش میدهد.
■ محصول شما پایه پلی اتیلن نیست و قابلیت بازیافت ندارد. این شاید اولین جملهای باشد که بعد از مراجعه به حامی سرمایهگذاری، باید به آن جواب بدهید. حرف اینست که اگر قابلیت بازیافت داشته باشد میتواند هزینه تولید را کاهش دهد چرا که هزینه خرید ماده اولیه در چرخه های بعدی کم میشود... پاسخ شما در این باره چیست؟
اینکه این محصول را با پلاستیکهای دیگر مقایسه کنیم کاملاً اشتباه است. یکی از مهمترین مباحث مربوط به پلاستیکها (چه بازیافتی و چه غیربازیافتی) مربوط به آسیبی است که به طبیعت میزنند خیلی از این پلاستیکها در طبیعت رها و وارد آبراهها میشوند که به زباله دان های اقیانوسی معروف هستند. پلاستیکهایی هم که بازیافت میشوند درجه یک نیستند. هزینه جمع آوری و آلودگی را هم به این چرخه اضافه کنید. بازگرداندن به چرخه تولید اگر چه صرفه اقتصادی دارد ولی همواره ضررش خیلی بیشتر از آن توجیه به اصطلاح اقتصادی است. بنابراین بنا داریم پلاستیکی داشته باشیم که اصلاً بازیافت نشود. بسیاری از ظروف پلاستیکی بازیافت نمیشود، بلکه دور ریخته میشوند. یا اینکه اگر جمعآوری میشوند، مدت زمان زیادی طول میکشد تا تفکیک شوند. ضمن اینکه ما نمیتوانیم بسیاری از پلاستیکها را تفکیک کنیم. اینها مشکل بهداشتی و بیماری، آلودگی دارند.ضمن اینکه این پلاستیک ما می تواند کاربرد بسیاری در زباله های بیمارستانی و برخی از تجهیزات پزشکی یکبار مصرف و یا کاورهای استریل داشته باشد بنابراین، خصیصه غیرقابل بازیافت بودن جزو نقاط مثبت محصول ماست. در عین حال با افزودنیهایی میشود محصولی را تولید کنیم تا فوایدی برای طبیعت نیز داشته باشد.
نظر شما