دخترو پسرها با یک دست اسباب مایحتاج اولیه در یک اتاق کوچک زندگی شان را آغاز میکردند و کم کم با تلاش مرد و قناعت زن صاحب خانه و ماشین وامکانات رفاهی میشدند. قدیمیها معتقد بودند خدا به زندگی شان برکت میدهد وبا تولد هر بچه هم روزی آن بچه زودتر از خودش میرسید.
ایمان و باورها و اعتقادات آن قدرخالص بود که خدا هم جوانها را یاری میکرد.
این جملات بخشهایی ازصحبتهای مادری است که در راهروی دادگاه پشت در اتاق مشاوره دخترو دامادش نگران نشسته است.
یک فامیل و یک طلاق، شاید
او میگوید:درگذشته بندرت درهر فامیل بزرگی شاید یک طلاق بود آن هم اگربه دلیل شرایط سخت زندگی، بیکاری و نداشتن اولاد سبب جدایی میشد، معمولاً بزرگ ترهای فامیل پا در میانی میکردند و این اتفاق بندرت رخ میداد.
خانم رسولی میافزاید: اما امروز بچهها درامکانات رفاهی کامل بزرگ میشوند و ازدواجشان هم در رفاه، صورت میگیرد، اما بازهم دچارمشکلند و به نظرمن علت آن چیزی جزرفاه زدگی و تنوع طلبی نیست.
مکالمه تلخ
در همین زمان داماد خانواده بلافاصله از دراتاق مشاوره که بیرون میآید به همسرش میگوید: همه چیز برایت فراهم کردم و هیچ کم و کسری در زندگی نداریم. داشتن این امکانات آرزوی خیلیها است، اما لیاقت داشتن آن را نداری. خوشی زیر دلت زده، زن هم با عصبانیت جواب میدهد: وظیفه مرد تأمین آسایش و رفاه خانواده است و بی خود میکنی منت میگذاری. طلاق را برای همین روزها گذاشتهاند و...
و حالا میدانم طلاق توافقی گزینه اکثر زوجهایی است که از زندگی مشترک خسته شدهاند و میخواهند به گمان خودشان هرچه سریعتر از آن خلاصی یابند.
طلاقهای توافقی پس از چندماه ازدواج
یک کارشناس حقوق دراین باره میگوید: آمار نشان میدهد، طلاقها مربوط به زوجهایی است که از زندگی مشترکشان کمتر از یک سال میگذرد.
حسین زاده میافزاید: متأسفانه این درحالی است که این روزها طلاق به دلیل رفاه زدگی یا به اصطلاح عامیانه شاید ازروی خوشی بیش ازاندازه این روزها اپیدمی شده و چنین مواردی دردادگاه خانواده کم نیست.
وی ادامه میدهد: این طلاقها بیشتر مربوط به خانوادههای تحصیلکرده یا متمول است که به دلایل واهی زندگیشان به طلاق ختم میشود در واقع طلاقهای لاکچری که روزبه روز در حال افزایش است.
او خاطر نشان میسازد: این روزها افرادی در راهروهای دادگاه دیده میشوند که طعم ماه عسلشان را هنوز نچشیده یا فیلم و عکس عروسی شان را هنوز نگرفتهاند و کارشان به طلاق ختم شده است.
لاکچری نماها
به گفته این کارشناس حقوق، افزایش برخی آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، بیکاری و یا درآمدهای پایین، ملاکهای ظاهری و مادی در انتخاب همسر، نداشتن مهارت های لازم زندگی، نبود درک متقابل از زندگی، درخواستهای غیرمنطقی از یکدیگر، توقع بالای مادی و احساسی زوجین از هم، تنوع طلبی در زندگی و آزادی قبل از ازدواج، سست بودن باورهای دینی، اخلاق و رفتار نامناسب ازعمده دلایل طلاقهای لاکچری است.
وی همچنین به طلاقهای لاکچری نما اشاره میکند و میگوید: متأسفانه گاه هردوخانواده درسطح کاملاً متوسط و گاه دهکهای پایین تر از جامعه هستند، اما سعی دارند با هر وسیلهای ظاهر خود و زندگیشان را بسیار مرفه نشان دهند و تجمل گرایی بی حد و حساب آنها سبب میشود یک یا هر دو خانواده برای حفظ این ظاهر در ابتدا مجبور به تأمین مخارج هنگفتی از طریق وام و قرض شوند و به اصطلاح آبروداری کنند.
این در حالی است که درکوتاه مدت امکان ادامه این نقش بازی کردن را نخواهند داشت و دختر و پسر که تازه زندگی مشترک را تشکیل داده بشدت با یک خلأ مواجه میشوند و آرزوهای خود را ناکام میبینند در واقع کاخ آرزوهایشان خراب میشود و در این صورت ادامه زندگی مشترک را میسر نمیدانند و طلاق را راه حل میدانند.
خود خواهی، خود برتربینی و حسادتهای بیجا سبب شده است طلاق در جامعه به نسبت سالهای قبل در میان این قشر افزایش یابد.
حسین زاده تأکید میکند:متأسفانه بار مشکلات خانمهای مطلقه این گروه متوجه سازمانها یا دستگاههای حمایتی میشود و در نهایت بسیاری از افراد متقاضی حمایت کمیته امداد را زنان سرپرست خانوار یا افرادی تشکیل میدهند که متارکه کردهاند و نمیتوانند از پس هزینههای زندگی خود بربیایند.
سخن آخر
وی اظهار میدارد: بسیاری از این اختلافها با گفت و گو و مشاورههای مناسب میتواند حل شود و بهتر از نظارت دقیق خانوادهها و آگاهی بخشی به فرزندان از زندگی مشترک و آموزش مهارتهای زندگی است.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما