تحولات لبنان و فلسطین

۲۴ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۲:۵۶
کد خبر: 619861

جنگ اقتصادی و جاسوسان آن

محمدحسین جعفریان

در قدم اول کشاندن این هشدارها به سطح توده‌های مردم رفتار نادرستی است و بیشتر آن‌ها را مضطرب می‌کند. در قدم دیگر باید مرکز یا مراکزی باشند که به این ادعاها بویژه وقتی چنین گسترده طرح می‌شوند رسیدگی کرده و آن‌ها را جدی بگیرند.

به گزارش گروه اقتصادی قدس آنلاین، در خصوص اوضاع اقتصادی کشور همگان بر یک قول معترفند به اینکه ما در یک جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم. روشن است در هر جنگی دو جبهه داریم، خودی و دشمن. نظر به شرایط موجود به گمان من در قدم نخست برای ترسیم ابعاد این جنگ و اثرات و عواقبت آن، باید مختصات دوست و دشمن را بیابیم. تصور عمومی و حتی نخبگانی اغلب این است که در این جنگ پیچیده، دشمن از ورای مرزهای سیاسی مملکت با دسیسه‌های مختلف سعی می کند بر اقتصاد داخلی ما اثر گذاشته، از این راه سبب ناکارآمدی حکومت و طغیان مردم شود. عده‌ای، بویژه در ماه‌های اخیر و همزمان با بالا گرفتن موج گرانی‌ها خاصه در بازار ارز و طلا حرف از دشمن داخلی می‌زنند. این‌ها که تعدادشان کم هم نیست بر این باورند که برخی سیاست‌های اقتصادی به جای حل مشکل، در عمل ایجاد مشکل کرده وهدف از اعمال آن‌ها براندازی است.
با یک جست‌ وجوی اولیه در فضای مجازی، شما به انبوهی از این مطالب دست می‌یابید که بسیاری از آن‌ها به قلم چهره‌های سرشناس و خبره حوزه‌های مربوطه است. به طور مثال بتازگی «حسین راغفر» از اقتصاددانان نوظهور و سرشناس این روزها مطلبی با این عنوان منتشر کرده است؛ «زیر خیمه بازار ارز، کودتایی در حال تدارک است!» ایشان در این مقاله هشدارآمیز خود نتیجه گیری کرده است که «بازار ثانویه ارز نوعی برنامه ریزی برای کودتاست» و از دستگاه‌های امنیتی تقاضای واکنش فوری برای مقابله با این کودتا نموده و این خطر را هم گوشزد کرده که بزودی دلار به ۴۰ هزار تومان و تورم به ۶۰ تا ۸۰ درصد خواهد رسید. کم نیستند صاحبنظرانی که با ایشان هم افق و هم باورند. آن‌ها از قراین نتیجه گرفته‌اند که دشمن و براندازان به اقتصاد ایران نفوذ کرده اند. چنانکه پیشتر گفتم، این قبیل هشدارها در فضای رسانه‌ ای ما فراوانند. یکی دیگر از کارشناسان حوزه اقتصاد که در رسانه ملی نیز برنامه اقتصادی- اجتماعی مهمی را پیش می برد هشدار مشابهی داده بود با این مضمون که: مواد اولیه کارخانه‌ها را در گمرک حبس کرده، صرافی‌ها را که می‌توانند تحریم‌ها را دور بزنند تعطیل کرده، میلیاردها دلار  ارز و طلای کشور را هدر داده، سفارت ایران در پکن که الان باید شبانه روزی مسیرهای ضد تحریم را باز کند سفیر ندارد... نویسنده در پایان نتیجه گیری کرده است: «سؤال: اگر ترامپ یک ابرجاسوس در پاستور داشت، بهتر از این عمل می‌کرد؟» باری این همه را گفتم تا به همین نکته برسم. به این سؤال چه کسی باید پاسخ دهد؟ تصور کنید در یک جنگ میدانی ناگهان در نیروهای خودی این خبر دهان به دهان بچرخد که؛ دشمن چندین جاسوس در میان فرماندهان دارد. فقط طرح این ماجرا بخش قابل توجهی از توان نیروهای خودی را نابود خواهد کرد. اگر براستی ما در یک نبرد بزرگ و سرنوشت ساز اقتصادی بسر می‌بریم، که حتماً همین است، توجه کنیم که جنگ ملزومات رسانه‌ای خود را هم دارد. در قدم اول کشاندن این هشدارها به سطح توده‌های مردم رفتار نادرستی است و بیشتر آن‌ها را مضطرب می‌کند. در قدم دیگر باید مرکز یا مراکزی باشند که به این ادعاها بویژه وقتی چنین گسترده طرح می‌شوند رسیدگی کرده و آن‌ها را جدی بگیرند. زیرا اگر براستی نفوذهایی در صدد براندازی از مسیر اقتصاد باشند، کشف و خنثی کردن آن‌ها بسادگی نبردهای میدانی نخواهد بود. نیازمند سیاست گذاری و عملکرد پیچیده ‌تری است. جان کلام آنکه باید مجموعه‌های مسئول هرچه سریع ‌تر این مقوله را راستی‌آزمایی کنند. اگر درست باشد، جلوی سیاست‌های فاجعه بار اقتصادی را بگیرند تا چنین مردم به عذاب نیفتند و اگر نادرست است، جلوی انتشار این توهمات را بگیرند تا در این برهه شایعه نفوذ و نقل وسیع آن بیهوده ملت را مضطرب نساخته و اسباب دست دشمن نشود.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.