به گزارش گروه بین الملل قدس آنلاین، "وندی شرمن"، سرپرست تیم مذاکرهکننده آمریکا در مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5، در کتاب خاطراتش اعتراف کرده در این گفتوگوها از «مظلومنمایی» به عنوان حربهای برای پیشبرد اهدافش استفاده میکرده است.
او در فصل دوم این کتاب به جنجالهای پیرامون سخنانش در اکتبر 2013 (مهرماه 1392) که گفته بود "فریبکاری بخشی از ژن ایرانیها است" اشاره و تصریح کرده از اعتراضات در خیابانهای تهران نسبت به این سخنان خودش به عنوان روشی برای مظلومنمایی استفاده کرده است.
شرمن، ماجرا را اینطور توضیح میدهد: "اوایل مذاکرات، انتقاد من از آنها (ایرانیها) بابت استفاده متبحرانهشان از حیلهگری، مرا در موقعیت سختی قرار داد. سال 2013 در جریان یک جلسه استماع در کمیته روابط خارجی مجلس سنا، من در پاسخ به سوال یک سناتور مبنی بر اینکه آیا میتوانیم به ایرانیها برای متعهد ماندن به وعدههایشان اعتماد کنیم پاسخ دادم "فریبکاری در DNA آنها است."
معاون اسبق وزیر خارجه آمریکا در ادامه واکنشهای عمومی در ایران به این سخنان توهینآمیز خاطرنشان کرده و نوشته است: "ایرانیها این حرف من را توهین به تیم مذاکرهکنندهشان قلمداد کردند. روزنامههای ایران، کاریکاتورهایی از من به شکل روباهی که داخل درخت آشیان کرده بود منتشر کردند. (همین تصویر و رنگ نقرهای موهای من باعث شد که یکی از اعضای تیم من تیشرتهایی برای همه ما تهیه کند که روی آنها نوشته شده بود: «تیم روباه نقرهای».)"
شرمن در ادامه مینویسد: "ایرانیها به خیابانها آمدند و با سر دادن شعار «مرگ بر وندی شرمن» خانواده من را عصبی کردند. وقتی با بخش فارسی صدای آمریکا مصاحبه کردم از قبل سوالی را با مصاحبهکننده درباره همین حرفم هماهنگ کردم تا فرصت داشته باشم از اینکه حرفم درباره ژن [ایرانیها] باعث رنجش شده بود، ابراز تأسف کنم."
او سپس به استفاده ابزاریاش از این ماجرا در مذاکرات پرداخته و نوشته است: "با وجود این، بعداً در مذاکرات، وقتی ایرانیها از کلماتی استفاده میکردند که باعث رنجش من میشد، از همان لحظات دردناک برای گوشزد کردن نکاتی به آنها استفاده میکردم."
دیپلمات آمریکایی تصریح میکند: "وقتی که آنها به مظلومنمایی رو میآورده و اعتراض میکردند که برخی از نکات من مصداق بیاعتمادی بر اساس پیشفرضهای قبلی است، من هم گزینههای مظلومنمایی خودم را داشتم که رو کنم.»
برجام و کارشکنیهای «تیم روباه نقرهای»
توافق هسته ای برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) بیست و سوم تیرماه سال 1394 (چهاردهم ژوئیه 2015) در وین بین نمایندگان جمهوری اسلامی ایران، اتحادیه اروپا و گروه 1+5 شامل انگلیس، فرانسه، آمریکا، روسیه، چین و آلمان امضا شد.
با اجرای برجام از دی ماه 1394 دولت "باراک اوباما"، رئیسجمهور سابق آمریکا سیاستهای متعددی را برای کارشکنی در اجرای تعهدات طرف آمریکایی در دستور کار قرار داد و در مقابل اعتراضات تهران، تحقق مزایای برجام برای ایران را به مسائل غیرهستهای، مانند رفتارهای منطقهای یا آزمایشهای موشکی گره زد.
تنها یک روز بعد از اعلام اجرایی شدن توافق هستهای بود که روز 17 ژانویه سال 2016 (27 دیماه 1394) وزارت خزانهداری آمریکا در اقدامی معنادار اعلام کرد تحریمهای تازهای به بهانه برنامه موشکی علیه 11 شرکت و فرد ایرانی اعلام کرده است.
اظهاراتی که «باراک اوباما»، رئیسجمهور وقت آمریکا در یک سخنرانی چند وقت بعد (14 فروردین سال 1395) مطرح کرد این احتمال را تقویت کرد که ممکن است دولت او بر خلاف موضعگیریهای علنی این توافق را نه یک توافق صرفاً در زمینه هستهای، بلکه قطعهای از یک پازل بزرگتر با چشمانداز عقب راندن ایران در حیطههای دیگر از جمله برنامه موشکی، سیاست خارجی و در نهایت مسخ شخصیت و هویت جمهوری اسلامی ببینند.
اوباما، در آن زمان در بحبوحه انتقادات شرکتهای اروپایی از کارشکنیهای دولت آمریکا در تسهیل روابط تجاری با ایران گفت: "توافق هستهای برای توقف برنامه هستهای ایران و انتقال مواد هستهای بود که محقق شد. ایران تاکنون متن توافق را رعایت کرده است، اما روح توافق، مستلزم این است که ایران به جامعه جهانی و شرکتها سیگنالهایی بفرستد مبنی بر اینکه اقدام به انجام طیفی از اقدامات تحریکآمیزی که شرکتها را هراسان میکند، نخواهد کرد. من نمیتوانم قول بدهم ایران میتواند از این فرصت برای ورود به جامعه بینالملل استفاده کند."
"جان کری"، وزیر امور خارجه سابق آمریکا هم مهرماه سال 1395 در مصاحبه با فارنافرز گفت: ««ما تمام تحریمهایی که بر سر لغو آنها توافق شده است را برچیدهایم، اما مشکلات دیگری وجود دارد...تا زمانی که ایران در یمن مشغول است و از اسد و از حزبالله حمایت میکند و موشکهایی پرتاب میکند که مردم نسبت به آن احساس خطر میکنند و کارهایی ازاین دست، قضیه مشکل میشود، و این امر باعث میشود تلاشهایی که برای پیشرفت سریع رو به جلو صورت میگیرد با پیچیدگی شدیدی همراه شود."
سخنان مقامهای آمریکایی در حالی بود که توافق هستهای برجام بنا به درخواست طرف آمریکایی تنها به موضوعات هستهای محدود شده بود و قرار بود مسائل منطقهای و موشکی را شامل نشود.
اوباما علاوه بر این، بعد از اجرای برجام قانونی را امضا کرد که با نقض صریح بند 29 برجام برای شهروندانی از کشورهای برخوردار از برنامه «معافیت از روادید» که به چهار کشور ایران، سوریه، عراق و سودان سفر کنند، محدودیتهای تازهای وضع میکند. این قانون بر خلاف نص صریح برجام، در ورود بازرگانان و تجار به ایران ابهام ایجاد میکرد.
برجام، از آسمان اوباما تا زمین ترامپ
دونالد ترامپ بعد از ورود به کاخ سفید به عنوان رئیسجمهور آمریکا، همانند اوباما سیاست گره زدن اجرای برجام به سیاستهای منطقهای و موشکی ایران را در دستور کار قرار داد و سرانجام اردیبهشتماه سال جاری، آمریکا را از این توافق خارج کرد.
علیرغم تمام هیاهوها و جنجالها بر سر راهبرد ترامپ در قبال برجام سیاست پیوند زدن تعهدات هستهای ایران به تعهدات غیرهستهای و تلاش برای به حداقل رساندن مزایای ایران از این توافق، همان سیاستی بود که در دولت اوباما هم پیگیری میشد و اگر دولت اوباما معمار برجام نبود بعید نبود که کنارهگیری از توافق را خودش انجام دهد.
ترامپ، علیرغم خارج کردن آمریکا از برجام در 18 اردیبهشت، این توافق را، با آنکه میتوانست به طور کامل لغو نکرد تا با فراهم کردن زمینه ادامه اجرای این توافق از سوی ایران و اروپاییها، ضمن محدود کردن برنامه هستهای ایران، مزایای تهران از آن را به صفر برساند.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
نظر شما