واقعیت تلخ آبخیزداری این است که از سال ۴۳ تاکنون با گذشت حدود ۵۴ سال تنها حدود ۵۸۰ هزار هکتار از مساحت کانونهای بحرانی استان کنترل شده و حدود ۱۸۸ هزار هکتار مساحت باقی مانده است.
اوضاع زمانی بغرنجتر میشود که متولیان امر آبخیزداری اعلام میکنند اعتبار ۸۰۰ میلیاردی سال گذشته کنترل بیابان زدایی خراسان رضوی از استانی دیگر سر درآورده است.
اعتباری که به خوزستان پرید
داستان از این قرار است که اواخر سال گذشته با ابلاغیه مقام معظم رهبری مقرر شد ۲۰۰ میلیون دلار از محل صندوق توسعه ملی برای موضوع کنترل کانونهای بحرانی به استانهای بیابانی کشور از جمله خراسان رضوی اختصاص یابد که متأسفانه اوایل سال جاری مطلع شدیم با پیگیریهای برخی مسئولان مربوط در خوزستان این مبلغ توسط مجلس برای استان خوزستان به تصویب رسیده است و در بودجه سال جاری نیز آورده شده است که یک اتفاق بد است.
بحران در انتظار خراسان رضوی
بنا به اطلاعات موجود در حال حاضر در کشور هشت تا ۹ استان بیابانی وجود دارد که حادترین آن خوزستان، سیستان و بلوچستان، کرمان، یزد و خراسان رضوی است.
از بین ۲۸ شهرستان خراسان رضوی ۱۳ تا ۱۴ شهرستان بیابانی است، از این رو اگر قرار باشد تمام ۲۰۰ میلیون دلاری که معادل ۸۰۰ میلیارد تومان است به خوزستان اختصاص یابد، اول اینکه سایر استانهای بیابانی کشور نادیده گرفته میشوند در حالی که با توجه به مقوله کاهش بارندگی در سال زراعی گذشته در استان بیابانی مانند خراسان رضوی شرایط بیابانی این استان وضعیت بحرانیتر پیدا و بدتر میشود و نگرانی دیگر نیز این است که این اعتبار بمراتب بیشتر از ظرفیت و توانایی اجرایی استان خوزستان طی یک سال است.
با این حال به طور حتم و قطعی باید منتظر روزهای بدتر از آنچه رخ داده، بود چراکه متأسفانه استان در شرایطی قرار دارد که به لحاظ زیست محیطی در وضعیت تغییر اقلیم مانند کاهش بارندگی و تغییر نوع بارش و پراکندگی آن قرار
دارد. به دنبال این تغییر اقلیم، سال گذشته، استان برف چندانی نداشت، از این رو تغییر فاحش در میزان، نوع و پراکنش بارندگی وجود دارد و همه این موارد دست به دست هم میدهند تا درکنار سایر محدودیتهای اقلیمی مانند شور شدن آبها و نیز عوامل انسانی مانند تغییر کاربری اراضی، روزهای بدتراز آنچه که اخیراً مشهد با ریزگرد و گرد و غبار با آن مواجه بود، پیش رو باشد، مگر اینکه عزم ملی محلی و استانی برای کاهش تبعات کانونهای بحرانی جزم شود.
آبخیزداری؛ یک سنت ایرانی
دکتر محمدحسین پاپلی یزدی، محقق و رئیس انجمن ژئوپلیتیک ایران در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: بحث آبخیزداری و آبخوانداری در حالی کنار گذاشته شده که یک فرهنگ و سنت ایرانی بوده است.
وی با بیان اینکه از هزاران سال پیش تاکنون مردم برای جلوگیری از سیلاب و تقویت و تغذیه سفرههای آب زیرزمینی از روش هایی خاص استفاده میکردند، میافزاید: در همه این روشها هدف حفظ منابع آبی بوده است.
این استاد دانشگاه با انتقاد از ورود دولت برای تصدی امور آبخیزداری اظهارمی دارد: از سال ۶۰ که دولت تصدی امور آبخیزداری را برعهده گرفت تا اواخر دهه ۷۰ چون اعتبارات خوبی تخصیص یافت پروژه هایی با موفقیت اجرا شد، اما متأسفانه بمرور به فراموشی سپرده شد. دکتر پاپلی با تأکید بر اینکه توسعه با تزریق پول امکان پذیر نیست میگوید: باید پذیرفت که توسعه بدون فرهنگ، مشارکت مردم، آگاهی به تواناییها و واگذاری مسئولیتها هرگز رقم نخواهد خورد.
رئیس انجمن ژئوپلیتیک ایران تزریق پول بدون مشارکت مردمی و فرهنگ سازی عمومی را نمونه این مصداق برای آبخیزداری عنوان میکند و میگوید: متأسفانه با سیاستی که طی سالیان اخیر برای بخش آبخیزداری لحاظ شد، هم هزینههای سنگینی به دولت تحمیل شد و هم
بی نتیجه ماند.
این محقق دانشگاه با تأکید بر ضرورت توجه به بخش آبخیزداری هشدار میدهد: پایین آمدن سطح سفرههای آب زیرزمینی، وضعیت بدتر دشتهای بحرانی، مهاجرت بی رویه از روستاها و گسترش عرصههای بیابانی تنها بخشی از مصائب غفلت از توسعه آبخیزداری است.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما