تحولات لبنان و فلسطین

۷ مهر ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۳
کد خبر: 621969

شفافیت، سمی برای دزدها

محمدحسین جعفریان

کمتر مدیری است که وقتی پای مقایسه موفقیت‌های اقتصادی به میان می‌آید، مثالی از چین در آستین نداشته باشد. اما همین چینی‌های کافر، در وهله نخست، فساد را در بدنه مدیریت کلان خود، بویژه مدیریت اقتصادی‌شان چاره کردند.

به گزارش گروه اقتصادی قدس آنلاین، «ارز کاغذ را دو نفر دریافت کرده‌اند که اصلاً وجود خارجی ندارند»! این را معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد می‌گوید. خبرنگار می‌پرسد: یعنی ارز به اشخاص مجهول الهویه داده شده؟ و او پاسخ می‌دهد: «ما مکاتبه کردیم بدون مجوز ما این کاغذها وارد نشود. آقای شریعتمداری [وزیر صمت] نوشت که خودمان داریم وارد می‌کنیم و مسئولیت با خودمان است و شما دخالت نکنید، این نامه موجود است!» به راستی که اوضاع اداره مملکت توسط این دولت از وضعیت تراژدی دارد به سمت کمدی سوق پیدا می‌کند.

بسیار خوب! آقای وزیر صنعت و معدن و تجارت! مسئولیت با خودتان! ۲۴ میلیون یورو ارز به گفته معاون وزیر دیگری از کابینه موجود به اشخاصی داده شده که اصولاً وجود خارجی ندارند! حالا بر اساس همان مسئولیت بفرمایید پاسخ این ابهام بزرگ را به مردم بدهید. الآن مخاطب این سطور چه فکر می‌کند وقتی خبرهای بالا را بخواند.

جز اینکه دزدی و زد و بندی شده و عده‌ای سعی کرده‌اند لاپوشانی کنند؟ شاید چنین نباشد اما وقتی پاسخ بالاترین مقام دولتی را در این عرصه نمی‌دهید چه کسی می‌تواند از شما جواب بخواهد؟ همین که صدای چند نماینده برای پرسش از جنابعالی هم بلند می‌شود که بلوای استعفا و نمایش واغریبم راه می‌اندازید. مردم با شما چه کنند؟ با تأسف اگر اقتصاد ما با چنین شتابی به سمت فساد و بی‌مسئولیتی مطلق می‌رود، بخش عمده‌اش اثر مدیریت همین وزیران و مسئولان بی‌مسئولیتی است که نه تنها در دولت که در تمام بدنه نظام هستند.

گاه با قلدری می‌خواهند کارشان را پیش ببرند و گاه با بی‌تفاوتی و گاه نظیر وزیر نمک‌پاشی بهداشت، با بلبل زبانی و حرافی به جای چاره جویی و پاسخگویی. بتازگی متفکر سرشناس و انقلابی کشور، یعنی جناب رحیم‌پور ازغدی که در طرح دردها و مشکلات موجود بر خلاف بسیاری دیگر تعارفی ندارد، گفته است: «باید یک نیمچه انقلابی در کشور انجام شود و مسئولان دزد و فاسد از کار برکنار و به زندان بروند».

باور کنید این حرف طنز، کنایه و حاشیه‌سازی نیست. عین واقع است، گروهی از مسئولان باور به نوکری مردم ندارند. از مسئولیت تلقی یک غنیمت را دارند که تا وقتی نزد آن‌هاست باید بهره مقتضی را ببرند. برخی دیگر به جای نوکری گمان می‌کنند ارباب مردم‌اند. لحن مغرورانه آن‌ها در مواجهه با ملت و رسانه‌ها و نمایندگان ملت آشکار است.

برخی رسماً درصدد ناراضی سازی هستند. برخی لیاقت مسئولیتی را که گرفته‌اند و تخصص و توانایی لازم را برای آن ندارند. برخی خسته و بی‌حوصله و ناتوانند و در عین حال حب ریاست نمی‌گذارد جا را به جوان‌ترها بدهند. برخی به دنبال رانت و فامیل‌بازی و غیره‌اند و... به همین ترتیب. 

این‌ها و ماندن این‌ها عین فساد است. مگر فساد شاخ و دم دارد. روشن است که هر کدام از این موارد سبب می‌شود چرخه مدیریت ارشد کشور آن هم در چنین برهه‌ای لنگ بزند و این گرفتاری شبیه یک ویروس به تمام بخش‌های دیگر هم انتقال پیدا کند. پس ما که درد را می‌دانیم چرا برای درمان آن تعلل و تعارف می‌کنیم؟

کمتر مدیری است که وقتی پای مقایسه موفقیت‌های اقتصادی به میان می‌آید، مثالی از چین در آستین نداشته باشد. اما همین چینی‌های کافر، در وهله نخست، فساد را در بدنه مدیریت کلان خود، بویژه مدیریت اقتصادی‌شان چاره کردند.

چنان هزینه فساد را بالا بردند که با افشای پرونده فساد یک مدیر و وزیر، حتی پیش از رسیدن به دادگاه بسیاری از آن‌ها خودکشی کردند و می‌کنند. نمی‌شود داعیه نبرد اقتصادی داشت و شعار مبارزه با فساد داد و مفسده‌هایی چنین روشن را ندیده گرفت. باید مدیریت ارشد کشور از هر گونه فسادی تطهیر شود.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.