آدمهایی که دربازی روزگار خوب یاد میگیرند زندگی همیشه شاد نیست، اما عمیقترین شیوه برای تحسین زندگی و تسبیح و ستایش پروردگار تلاش برای موفقیت و غلبه برناکامیها و حسرتهاست؛ بنابراین از شما دعوت میکنیم به بهانه همین روز چند لحظهای پای صحبت چند نفر از دانشآموزان «مجتمع شبانهروزی نابینایان امید» در مشهد بنشینید و همراه روزهای تلخ و شیرینشان باشید.
درک دانایی با تمام وجود
با ورود به کلاس میبینیم دانشآموزان قرار است که در ساعت درس آزمایشگاه ثابت کنند که آب حلال نیست. آقای زنده رودی به ما میگوید: تقریباً همه آزمایشهای کتاب را انجام میدهیم و من دخالت چندانی در انجام این آزمایشها نمیکنم، فقط به لحاظ ایمنی نظارت دارم. گرچه همه دانشآموزان از بینایی نسبی برخوردارنیستند، اما سعی میکنم همه دانشآموزان حتی با کمترین سطح بینایی در کلاس حضور داشته باشند تا شرایط انجام آزمایش را تجربه کنند. بنابراین گروههای دانشآموزی را در قالب دانشآموزان نابینا و دارای بینایی نسبی قرار میدهیم تا با کمک هم فعالیت داشته باشند. دو کودک همچنان در تقلای اثبات آزمایش هستند. دانشآموزی که بینایی محدودی دارد، میزان آب و الکل را تنظیم میکند و از تغییرات فیزیکی میگوید. همکلاسیاش تنها با لمس دیواره ظرف شیشهای میگوید: این محلول گرم هم شده است؟ دوستش جواب میدهد: نه فقط رنگها فرق کرده یکی کمرنگتر است.
رو در رو با روی دیگر زندگی
درکلاسی دیگر دانشآموزان آخرین حرکتهای مهرههای شطرنج را روی صفحه اجرا میکنند. پس از چند دقیقه بدون آنکه هیاهویی برای پیروزی و یا مغلوب ساختن حریف به گوش برسد، دانشآموزان کلاس را ترک میکنند تا فرصتی برای گفتوگو با چند دانشآموز فراهم شود. سید محمد حسینی کم سن و سالترین آنهاست و البته تنها دانشآموزی که عینک تیرهای زده است. او درباره خودش میگوید: کلاس اول ابتدایی توموری در مغزم دیده شد و ناچار شدیم برای درمان چندین بار عمل کنم که سرانجام منجر به نابینایی من شد.
او که در کلاس هفتم تحصیل میکند، ادامه میدهد: من در روستایی در نیشابور زندگی میکنم که امکاناتی برای تحصیل نابینایان وجود ندارد، حتی در شهر نیشابور هم تنها تا کلاس ششم امکانات برای امثال من وجود دارد. بنابراین از کلاس هفتم به مجتمع شبانهروزی امید آمدم. البته خانوادهام چندان راضی نبودند و برای خودم هم دشواربود، ازهمین رو یک سال مدرسه نرفتم، اما آخر پذیرفتم که برای ادامه تحصیل به مجتمع شبانهروزی امید بیایم. اکنون خانوادهام که شرایط را میبینند خوشحالند. مادرم میگوید: «من هیچوقت باورم نمیشد بتوانی بریل را یاد بگیری.» چون من سال گذشته ۲۰ روز مانده به مهرماه بریل را یاد گرفتم. در سه هفته نیز دوتارنوازی را در نیشابور از «آقای پورعیدیانی» آموختم؛ بنابراین حالا همه نواهایی را که بشنوم، میتوانم بزنم. راستش زمانی که عصبانی هستم دوتار میزنم و آرام میشوم.
حسینی که با جثه کوچکش ناتوانی و نمیتوانم را مغلوب ارادهاش کرده همچنین میگوید: من از کودکی با کاغذ کاردستی درست میکردم، بعد کار با وسایل الکتریکی را شروع کردم. سال گذشته تحصیلی هم در رقابتهای دانشآموزی هوا و فضا در مشهد اول شدیم و در اولین رقابتهای دانشآموزی استان خراسان رضوی که حدود ۲۰۰ دانشآموز حضور داشتند و ما تنها گروه کم بینا و نابینا بودیم مقام سوم را کسب کردیم.
آیندهسازان توانمند اما...
مهدی حیدری، دانشآموز کلاس یازدهم که بسیارکم حرف است نیز این طور از موفقیتهایش میگوید: من سه سال است شطرنج کار میکنم و مربی نداشتم و در مدرسه یاد گرفتم. البته در خانه خیلی تمرین میکنم؛ به طوری که سال ۹۵ در رقابتهای تیمی نابینایان و کمبینایان استان خراسان رضوی سوم شدم و در سال گذشته نیز در کل کشور در انفرادی مقام اول را به دست آوردم.
او اضافه میکند: من با آقای امید کریمی شطرنج باز موفق کشور که در روزهای اخیر در آسیا مدال طلا کسب کرده؛ رقابت داشتم و او موفق شد. دلم میخواهد مثل او بشوم و باز هم با او فرصت رقابت داشته باشم. البته ورزشکاران موفق نابینا و کم بینا در کشور ما کم نیستند که هر کدام میتوانند انگیزهای برای تلاش باشند.
حیدری اضافه میکند: درحال حاضر برای کنکور آماده میشوم و امیدوارم رتبه خوبی کسب کنم و در رشته حقوق به تحصیل در دانشگاه ادامه بدهم.
کیانوش هنرمند
کیانوش شاکری، دانشآموز پایه یازدهم نیز که در حوزه موسیقی فعال است میگوید: من چهار سالگی پیانو را در کلاسهای بهزیستی یاد گرفتم، به طوری که بعد از چند سال در قالب گروه موسیقی «طنین صبا» موفق به اجرای دو کنسرت برای بهزیستی شدم. برای مدتی نیز خودم تمرین کردم و سپس به طور پراکنده در قالب گروههای مختلف و به مناسبتهای متعدد همانند برگزاری برنامههای خیریهای اجرا داشتم. به نظرم این برنامهها در قالب کنسرت میتواند در نشان دادن تواناییهای افراد معلول بخصوص نابینایان و کمبینایان اثرگذار باشد، اما آن طور که باید و شاید به این گونه برنامهها توجه نمیشود.
وی همچنین میافزاید: درحال حاضر به دلیل رشد فناوری در حوزه برنامهنویسی نابینایان در جهان بسیار فعال هستند، اما در کشور ما این افراد چندان نیستند. البته من به همراه دوستی تا امروز سه بازی برای نابینایان طراحی کردیم که بازی آن لاین «فایرفاید» مورد استقبال کاربران جهانی قرار گرفت. چنان که براساس آمار دانلود از صفحه ما ۱۵۰۰ مورد دانلود ثبت شده و بیش از ۵۰ هزار نفر متصل به بازی شدهاند. این درحالی است که در داخل کشور به دلیل اینکه کاربران نابینا چندان از برنامهنویسی یا بازیهای خاص خود آگاه نیستند، استقبال کافی نمیشود. البته مجموعه یا سازمانی که به دنبال این برنامهها باشند نیز نمیبینیم. به هرحال باید اشاره کنم که برای گسترش و اجرای ایدههای بازیسازی ویژه نابینا و کمبینا به دنبال استفاده از روشهای برنامهنویسی نوین هستم که به خودی خود قدرت مانور را افزایش میدهد.
شاکری درباره برنامهاش برای فروش و اشتراک بازیهایی که در دست طراحی دارد، میگوید: وقتی امکانی برای عرضه و فروش این بازیها به دلیل مشکلات تبادل درآمد و خدمات به کاربران خارجی وجود ندارد و آنها میتوانند رایگان برنامههای تولیدی ما را استفاده کنند، دیگر بیانصافی است که این برنامهها و بازیها را به کاربران وطنی بفروشم و به دنبال این باشم که از این راه درآمد کسب کنم.
محمد جواد؛ حافظ کل قرآن
محمد جواد علیرضایی که چند روزی است وارد ۱۹ سالگی شده نیز میگوید: دوره ابتدایی را در تربت حیدریه گذراندم و از پایه ششم به این مجتمع آمدم در واقع ۶ سالی است که اینجا هستم. از آنجا که از دوره ابتدایی آموزش قرآن را شروع کردم و در رقابتهای مختلف استانی و کشوری شرکت داشتم، بنابراین ناچار بودم چند روزی دور از خانواده باشم که این مسئله موجب شد نسبت به برخی دانشآموزان که تجربه دوری از خانواده را نداشتند با این مسئله راحتتر کنار بیایم. من قبول دارم که ضعفها و محدودیتهایی دارم، اما اهدافم به من انگیزه میدهد.
وی ادامه میدهد: از کلاس سوم ابتدایی در مؤسسه ویژه نابینایان در تربت حیدریه ثبتنام کردم تا قرآن یاد بگیرم ابتدا برایم دشوار بود اما به ترتیب علاقهمند شدم و جدیتر پیگیری کردم، به طوری که در زمان کلاس هشتم در قزوین مقام اول و در سال دهم مقام دوم را در جمع دانشآموزان کشور کسب کردم. چند ماهی است که موفق به حفظ تمام قرآن شدهام.
علیرضایی درباره برنامههای آیندهاش نیز میگوید: من به تحصیل در رشته تاریخ و زبان انگلیسی در دانشگاه علاقهمندم، اما به دلیل کمبود کتابها و منابع آموزشی زبان انگلیسی به خط بریل یا به صورت صوتی ترجیح میدهم تاریخ بخوانم.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما