گروه فرهنگی قدسآنلاین/نازلی مروت: حضرت رقیه(س) جلوهای از شکوه و عظمت حماسه عاشورا است. حضور این کودک خردسال در متن نهضت حسینی بی هیچ شک و شبههای اتفاقی ساده نبوده است، چنانکه هر یک از کسانی که در واقعه نینوا حضور داشتهاند، حامل پیامی شگرف و شگفت بودهاند. به گواه تاریخنگاران و مقتلنویسان، رحلتِ شهادتگونه رقیه(س) اندکی پس از واقعه خونین کربلا در سال شصت و یکم هجری رخ داده است. رقیه سه ساله با وجود عمر کوتاه خود، از مرزهای تاریخ عبور کرد و به جاودانگی رسید.
رقیه(س) حقیقتی در متن عاشورا
نهضت حسینی به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای سیاسی- فرهنگی اسلام همواره مورد توجه ویژه تاریخنگاران و محققان بوده است. از همین روی بررسی تحریفات عاشورا و شبههزدایی از روایت تاریخی این ماجرا یکی از رویکردهای اندیشمندان شیعی بوده و هست. یکی از شبهاتی که درباره حوادث روز عاشورا مطرح است و در سالهای اخیر بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته، وجود و عدم وجود دختر سه سالهای منسوب به امام حسین(ع) است که در خرابه شام از رنج دوری پدر از دنیا رفته است.
علامه سید جعفرمرتضی؛ نویسنده کتاب «کربلا؛ فوق الشبهات» درباره وجود دختر سه ساله امام حسین(ع) در کربلا معتقد است: ماجرای کربلا نیز مانند هر ماجرای تاریخی دیگری محتاج نقد و بررسی است، اما این نقد باید همراه با مطالعه همه منابع تاریخی باشد. اینکه نویسندهای با مطالعه چند کتاب به انکار برخی از بخشهای یک حقیقت تاریخی مانند عاشورا بپردازد، منطقی نیست.
دکترمحمدحسین رجبیدوانی درباره اینکه آیا امام حسین(ع) دختری به نام «رقیه» داشته است یا خیر، میگوید: برخی به کلی داشتن دختری به نام «رقیه» را برای امام حسین(ع) نفی میکنند، برخی نیز معتقدند امام(ع) دو دختر به نام «فاطمه و سکینه» داشته است و لذا داستان دختری به نام «رقیه» را بی معنا دانستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) میافزاید: اگرچه شیخ مفید دختران امام حسین(ع) را «سکینه و فاطمه» نام برده، اما این تنها نقل تاریخی در این زمینه نیست، بلکه در نقلهای دیگر تعداد دختران امام حسین(ع) بیش از دو نفر نام برده شده است، به عنوان مثال، در کتاب «مَطالِبُ السَؤول» ابنطلحه شافعی ـ که نَسَبشناس است ـ همچنین در مناقب ابن شهرآشوب مازندرانی، تعداد دختران امام حسین(ع) سه یا چهار مورد ذکر شده است، پس احتمال اینکه امام حسین(ع) دختران دیگری غیر از «فاطمه و سکینه» داشته باشند، زیاد است.
این استاد تاریخ با بیان اینکه سرگذشت حضرت رقیه(س) در کتاب «کامل بهائی» آمده است، میگوید: معتقدم که صاحب کتاب «کامل بهائی» از سوی علمای بزرگ شیعه توثیق شده است.
وی میافزاید: اگر مرقد حضرت رقیه(س) در جای دیگری غیر از سرزمین شام واقع بود، میتوانستیم تردید کنیم و بگوییم عدهای چنین چیزی را ساخته باشند، اما در شام که پایگاه بنیامیه؛ دشمنان قسم خورده اهلبیت(ع) بودند، چطور ممکن است فردی برای قرنها در آن مکان و موقعیت بدرخشد و بزرگان و علما به زیارت او بروند و حاجت نیز بگیرند؟!
روایتی از رابطه پدر - دختری
حضور دختر سه ساله سیدالشهدا(ع) در واقعه کربلا و دلدادگی و وابستگی او به پدر یکی از ابعاد عاطفی و تأثیرگذار عاشوراست.
این رابطه پدر- دختری زمانی بیشتر جلوه مییابد که امام حسین(ع) قبل از رفتن به میدان کارزار، خواهران و دختران خود از جمله رقیه را فرا میخواند و با آنها وداع میکند. پیوند عاطفی قوی بین امام و رقیه(س)، جلوههای ویژهای از توجه پدر به عواطف کودکانه دختر است. در جریان وداع امام حسین(ع) با رقیه(س) نیز میبینیم که امام کاملاً به عواطف کودکانه دخترش توجه میکند و با اظهار محبت، در گیر و دار جنگ، به نیازهای عاطفی او پاسخ میدهد. وجود این رابطه عاطفی که برای همه پدران دارای دختر ملموس است، زمانی تأثیرگذارتر میشود که این دختر خردسال ضمن شهادت پدر و تجربه تلخ یتیمی، به اسارت برده میشود و در تمام زمان سفر بیتاب دیدار پدر است.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدتقی قادری، استاد حوزه و مدرس دانشگاه با اشاره به حضور حضرت رقیه(س) در کربلا میگوید: امام حسین(ع) عمداً کودکان را همراه خود آوردند، زیرا تأثیر زن و کودک از نظر عاطفی بیش از مرد است و جای بحث ندارد، افراد میتوانند بپذیرند مردان را اسیر کنید، ولی نمیتوانند بپذیرند زنان و کودکان اسیر شوند.
حضور دختر بچهای که در یک جنگ نابرابر شاهد یتیمی خود است، مصایب عصر عاشورا را میبیند، غمهای بزرگان خانواده را شاهد است و در خردسالی مفهوم اسارت را با همه وجود درک میکند، یکی از ابعاد تراژدیک عاشوراست که میتواند تأثیر ویژهای در همسوسازی مردم با فرهنگ عاشورا داشته باشد.
حضور در کربلا و سپری کردن دوران اسارت همه سرنوشت دختر خردسال کربلا نیست. او در دوران کوتاه عمر خود باید علاوه بر رنجهایی که تحمل کرد، همچون سایر بازماندگان عاشورا نقش تاریخی خود را نیز ایفا میکرد. بنتالحسین(ع) که به دلیل صغر سن و دختر بودن بار عاطفی بیشتری را در مطالعه سرنوشت خود به خواننده منتقل میکند، پس از عاشورا در کنار عمه و خواهرش پیامآور قیام حسینی بود. بیتابی و گریههای مداوم رقیه(س) برای دیدار پدر روح و قلب هر انسانی را به پرسش از چرایی روا شدن این ستم وا میدارد.
آیتالله محسن فقیهی، ظلم لشکر یزید به حضرت رقیه(س) را سبب رسوایی و ویرانی سلسله بنیامیه دانسته و میگوید: بنیامیه برای آزار یک دختر بچه، سر بریده پدرش را در مقابل دیده او قرار داد و باعث جان باختن یک خردسال در اثر غم و رنج این اقدام شد، این اتفاق خرابه شام توسط همه علمای اسلام محکوم شد و به عنوان اثری از سیاستهای کثیف یزید شناخته شد.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم میافزاید: باید برای حفظ شعایر عاشورا، فعالیتهای اسرای کربلا در جهت ماندگاری پیام عاشورا مورد تحلیل قرار بگیرد و به همه عالم بگوییم که حضرت رقیه(س) چه گناهی داشت که در خرابه شام به شهادت رسید.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدتقی قادری نیز در این زمینه معتقد است: ظلم یزید به دختر سه سالهای که محبت پدر خود را جستوجو میکرد، سبب شد تا یزید رسوای عالم شود. اینکه مزار طفل سه ساله در شام بماند و اکنون دارای گنبد و بارگاه شود، ولی یزید و معاویه پس از ۴۰ سال حکومت و به کار گرفتن همه ابزار تبلیغی اکنون هیچ اثری در شام نداشته باشند، بزرگترین پیام و روشنگری است، پیامی که در شام در قالب گنبد و بارگاه طفل سه ساله میبینیم، در هیچ جای عالم نمیبینیم.
تلاش امام موسی صدر برای ساخت بارگاه رقیه(س)
خرابه شام بعد از قرنها صاحب بارگاهی میشود؛ کوچک مانند شهید مدفون در آن؛ غفور سلطانی یکی از بانیان ساخت بارگاه حضرت رقیه(س) است. او با بیان خاطره ساخت بارگاه بنتالحسین(ع) روایت میکند: ما و تعدادی از دوستان تصمیم داشتیم برای حضرت رقیه(س) کاری انجام دهیم و حرم مناسبی را بر قبر مطهر ایشان بسازیم.
با وجود تلاشهایی که انجام دادیم به علت مخالفت دولت سوریه این کار انجام نشد تا اینکه از طریق حاج آقا رضا صدر و دوست دیگری به نام حاج آقا امین رضوی با امام موسی صدر مرتبط شدیم و موضوع را به اطلاع ایشان رساندیم.
ایشان از آنجا که رابطه نزدیکی با حافظ اسد رئیس جمهور سوریه داشت، آمادگی و تمایل ما را که دیدند، اقدام کردند و با حافظ اسد موضوع را در میان گذاشتند و موافقت او را جلب کردند. پس از نامهنگاری امام موسی صدر با اسد، کار ساخت حرم شروع شد که هزینه آن را دوستان بازاری و متدین تأمین کردند و در یک مرحله مرحوم حاج آقا سیاهپوشان 30 میلیون تومان به این امر اختصاص داد که وقتی این پول وصول شد، مرحوم شیخ نصرالله خلخالی که از دوستان امام صدر و امین مراجع و علما بود و در این کار هم حضور داشت، به من پیغام داد که کافی است، دیگر نیاز به جمعآوری و ارسال پول نیست.
انتهای پیام/
نظر شما