اینها را «طاهره معین فر»، متولد ۱۳۵۰ در مشهد در ابتدای گفت وگویمان میگوید: او در حال حاضریک مغازه لبنیاتی کوچک در گوشهای از شهر به پا کرده و همه انگیزه وهدفش آرامش و آسایش فرزندانش است.
مسئولیت و برنامه ریزی
این بانوی پرتلاش میافزاید: از آن زمان که متوجه شدم مسئولیت بچهها با من است، برای آرامش آنها باید کار میکردم. همه زندگی من خلاصه میشود در محمد و یونس و مجتبی. سال ۸۹ بود، پسر بزرگم ۱۷ ساله بود و او هم در مخارج زندگی مرا همراهی کرد. مدتی به عنوان فروشنده دریکی از فروشگاههای بانوان ازصبح تا شب کار میکردم. آن زمان پسر کوچکم ۶ ماهه بود وباید کاری را انجام میدادم که پسرم همراهم میبود.
وی تصریح میکند: سه سال به این شکل گذشت. مدتی پرستاری و کنارآن در منزل دوخت کیفهای چرمی را تجربه کردم، اما بچهها بزر گتر شدند ومن نیازبه کاری ثابت داشتم و درآمدی که بتوانم هزینههای آنها را بپردازم.
وام خوداشتغالی و کارگاه لبنیات
وی توضیح میدهد: شنیدم که کمیته امداد برای بانوان سرپرست خانوار بخشی به نام واحد خودکفایی یا اشتغالزایی دارد، مراجعه کردم وکارم را با یک مغازه لبنیات آغاز کردم. برای شروع مغازهای را راه اندازی کردم. بعد یک سال دوباره مغازه را جابه جا کردیم ودر حال حاضر توانستیم فروشگاه لبنیاتمان را با داشتن کارگاه ادامه دهیم.
او در ادامه خاطرنشان میکند: برای قدم اول یک پنج وام میلیونی و سپس ۳۰ میلیونی از طرف واحد خود اشتغالی توانست شروع خوبی برای کارمان باشد وخدا راشکر میکنم که این اتفاق خوب افتاد و روی پای خودم ایستادم.
از او درباره میزان درآمدش که سؤال میکنم، بلافاصله میگوید: روزی ۵۰۰ هزارتومان دخلمان است، اما خالص برایمان روزی ۱۲۰ هزارتومان میماند؛ یعنی ماهی حدود ۳ میلیون و ۵۰۰ هزارتومان، اما مخارجمان بالاست.
این بانوی پرتلاش اظهار میدارد: برای ساخت این کارگاه و خرید وسایل حدود ۵۰ میلیون هزینه کردیم و ماهانه حدود یک میلیون و ۲۰۰ قسط وام دارم و از طرفی مغازه را ۳ میلیون رهن و ماهی ۹۰۰ هزار تومان اجاره باید بدهم. پسر بزرگم با من کار میکند و پسردوم من دانشجو و پسر کوچکم محصل است.
بی ثباتی بازار
معین فر تصریح میکند: متأسفانه بالا رفتن ارز به بسیاری از مشاغل ضربه وارد کرد وبرای کار ماهم بی تأثیر نبود. مردم برای خرید اقلام لبنی دچار مشکل شدند و فروشمان پایین آمد که امیدوارم با ثبات ارز افرادی مانند ما که کارگاههای کوچک داریم، بتوانیم شرایط را تحمل کنیم و ادامه کارمان را بدهیم. او تأکید میکند: لبنیات جزو مشاغلی است که باید محصولات به روز باشد؛ چرا که در صورت عدم فروش برخی از محصولات تا تاریخ مشخص، ممکن است متضرر شویم.
او درباره محصولات تولیدی در کارگاهش نیز میگوید: سرشیر، خامه، ماست، ماست چکیده، دوغ، کره، روغن زرد، کشک، بلغور شیر، پنیر محلی و...از محصولاتی است که تاکنون توانستیم به مرحله تولید برسانیم.
او خاطرنشان میسازد:متأسفانه یکی از مشکلات من نداشتن یخچال بزرگ است و از این رو محصولات تولیدی مان محدود واین کاررا سخت میکند. امیدوارم شرایطی پیش بیاید که بتوانم با گرفتن وامی کاررا وسعت دهم و حداقل یک یخچال بخرم.
قبولی دانشگاه و ازدواج پسرم
ازاین بانوی پرتلاش میپرسم، بزرگترین اتفاق خوشحال کننده زندگی شما چیست؟ بلافاصله میگوید:ازدواج پسر بزرگم وقبولی پسر دومم با رتبه ۸ در کنکور که در مشهد قبول شد. از آرزوهایش که میپرسم، میگوید: پسرم چهار سال دردوران عقد است و امیدوارم شرایطی مهیا شود که به خانه خودش برود. موفقیت پسرهایم در آینده آرزوی من است و آنکه بتوانم همیشه روی پای خودم بایستم.
حمایت از بچههای بی سرپرست
او درباره چشم انداز کارش نیز توضیح میدهد: امیدوارم بتوانیم کارم را گسترش بدهیم و در آینده درکارم موفقتر باشم و خوشحالم پسرهایم در کار به من کمک میکنند. همچنین نیت کردهام اگر ان شاءالله کارم را توسعه دادم و در این حرفه موفق شوم سرپرستی تعدادی ازبچههای بی سرپرست را برعهده بگیرم تا بتوانند براحتی درس بخوانند و زندگی خوبی داشته باشند.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما