تحولات لبنان و فلسطین

۲۵ روز از مهر می‌گذرد اما نظام آموزش وپرورش کشور شاهد اتفاقات تلخ متعددی بود؛‌ اتفاقاتی که اگر بخواهیم ریشه آن را بررسی کنیم به مسائلی همچون کمبود بودجه و نادیده انگاشتن بحث آموزش‌وپرورش می‌رسیم.

حوادث تلخ برای دانش‌آموزان فقط در یک ماه از سال تحصیلی

به گزارش گروه اجتماعی قدس آنلاین، در حالی‌که 25 روز از مهر می‌گذرد، تعدد اتفاقات تلخ را در مدارس کشور شاهدیم، حوادثی که نتیجه آن مرگ 4 دانش‌آموز بود، دو دانش‌آموز به دلیل فرسودگی مدارس و دو دانش‌آموز در جریان اردو جان خود را از دست دادند.

"دنیا ویسی" کودکی از سنندج در حالی نخستین سال ورود به مدرسه را تجربه می‌کرد که در همان نخستین ماه از سال تحصیلی، فرسودگی مدرسه جان او را گرفت و دانش‌آموز دیگر "عُمر قلندر زاده" از شهرستان سیریک استان هرمزگان بود که برخلاف "دنیا" که در ابتدای راه تحصیل بود، آخرین سال حضورش در مدرسه را تجربه می‌کرد اما سقوط پایه تیر بسکتبال که علت آن فرسودگی بود به او فرصت فارغ‌التحصیل شدن از مدرسه را نداد.

تمام این حوادث در شرایطی رخ می دهد که مسئولان آموزش و پرورش از ضرورت بازگشت نشاط به مدارس خبر می دهند اما هنگام بروز چنین حوادثی در یک مواجهه منفعلانه در برابر افکار عمومی جامعه خود را ملزم به پاسخگویی نمی بینند, پاسخ به اینکه آیا تحصیل در مدارس امن و فضای آموزشی استاندارد یکی از  نخستین شروط تحقق نشاط نیست؟
آیا این مسئولان آموزش و پرورش نیستند که باید بودجه لازم برای حذف مدارس فرسوده را مطالبه کنند و همان اندازه که از بازگشت نشاط به مدارس سخن می گویند یا با تمام توان تیم روابط عمومی برای مقابله با مافیای کنکور به میدان می آیند, همزمان با این مسائل نیم نگاهی هم به مدارس فرسوده داشته باشند.

دانش‌آموزان زیر سقف‌های لرزان مدارس فرسوده

مدت‌هاست که از مسئولان آموزش‌وپرورش می‌شنویم،‌30 درصد مدارس کشور ایمنی لازم را برای حضور دانش‌آموزان ندارند اما چون مدارس جایگزین نداریم، ناچاریم به حضور دانش‌آموزان در این مدارس ادامه دهیم آن هم در شرایطی که آگاهیم استانداردهای ایمنی لازم برای حضور دانش‌آموزان در مدارس فرسوده تامین نیست.سازمان نوسازی مدارس که مسئولیت حذف مدارس فرسوده و کلاس‌های درس خشت و گلی را بر عهده دارد، اعتراف می‌کند که با اعتبارات فعلی تا 10 سال آینده هم توان حذف مدارس فرسوده را ندارد.

مدارس فرسوده و کلاس‌های درس خشت و گلی جان دانش‌آموزان و معلمان را تهدید می‌کند، مسئولان آموزش‌وپرورش و نمایندگان مجلس از نبود اعتبار برای برچیده شدن ماجرا خبر می‌دهند؛‌ در ارتباط با همین موضوع، محمد بیرانوند عضو کمیسیون آموزش‌وتحقیقات مجلس معتقد است که اعتبار 3 میلیارد دلاری صندوق توسعه ارزی که در برنامه ششم توسعه برای حذف مدارس فرسوده تعیین شده بود هیچگاه محقق نخواهد شد چون این صندوق پولی برای آموزش‌وپرورش ندارد!

خانواده‌ها چگونه "بی‌پولی" را باور کنند؟

حضور در کلاس‌های درس ایمن از ابتدایی‌ترین حقوق دانش‌آموزان است، چگونه می‌توان خانواده‌ها و افکار عمومی جامعه را به بهانه نبود پول برای حذف حدود 10 هزار کلاس درس فرسوده و مدارس خشتی و گلی قانع کرد؟ آیا آنها این بهانه را خواهند پذیرفت؟ آیا نمی‌توان با یک اقدام ضربتی، بودجه ویژه‌ای را برای حذف فوری مدارس فرسوده اختصاص داد؟

شهرام جمالی کارشناس آموزشی بر این باور است که شرایط نامناسب کاری از جمله شلوغی و فرسودگی کلاس‌های درس و افت کیفیت تعلیم و تربیت کشور ذینفعان وزارت آموزش‌وپرورش یعنی معلمان و دانش آموزان  را رنج می‌دهد.

جمالی با توضیح بیشتر درباره افت شاخص‌های کیفی در مدارس دولتی و تاثیر مستقیم این مقوله بر نحوه کار معلمان می‌گوید:‌ باید به شرایط سختی کار در مدارس توجه داشت، جمعیت دانش‌آموزان در کلاس‌ها به شدت افزایش یافته در این شرایط معلم نمی‌تواند از دانش‌آموزان بازخورد لازم را بگیرد. من در هنرستان تدریس می‌کنم، باید بگویم که عوامل کیفی و موثر در کار را با توجیه صرفه جویی و نداشتن پول حذف کرده‌اند.

او به مقوله نبود تجهیزات لازم برای تدریس اشاره و عنوان می‌کند: وسایل کمک آموزشی نقش مهمی در جریان آموزش دارد اما بسیاری از کلاس‌های درس از این تجهیزات محروم هستند و فقط میز، نیمکت و تخته کلاس درس وجود دارد.

جمالی درادامه صحبت‌های خود با دفاع از حقوق دانش‌آموزان و ضرورت تامین شرایط امن برای تحصیل می‌گوید:‌ در برنامه ششم توسعه تاکید شد که 3 میلیارد دلار از منابع صندوق ذخیره ارزی برای ایمن سازی و بازسازی مدارس تخصیص یابد اما باید توجه داشت که تامین این اعتبار منوط به کسب درآمد از محل فروش نفت است، هم‌اکنون سال دوم برنامه ششم توسعه است، حداقل توقع این بود با توجه به اینکه برنامه 5 ساله است تا امسال 40 درصد بودجه مربوطه برای حذف مدارس فرسوده تامین مالی می شد.

مدارس فرسوده و رویای آرامش تحصیل

وی بیان می‌کند:‌می توانم بپذیرم که برای دولت اولویت پرداخت یارانه مهمتر از حذف مدارس فرسوده است اما چرا به این نکته توجه نمی‌شود که جان دانش‌آموزان در این مدارس تهدید می‌شود، آیا واقعا نمی‌توان اولویت بندی تخصیص بودجه را حداقل برای چند سال تغییر داد و در یک اقدام ضربتی اعتبار مورد نیاز برای حذف مدارس فرسوده را تامین کرد؟ آیا این کار انقدر دشوار است که مسئولان آن را انجام نمی‌دهند؟

جمالی به ماجرای پیشنهاد دولت برای تامین اعتبار پاداش پایان خدمت بازنشستگان از محل صندوق توسعه ملی که در لایحه بودجه سال 97 مطرح شده بود، اشاره‌ای می‌کند و این‌گونه توضیح می‌دهد: مجلس این پیشنهاد دولت را رد کرد چون اعتبارات صندوق توسعه ملی برای زیرساخت‌های کشور است و دولت این پیشنهاد را داده بود تا اعتبار مورد نیاز برای تامین پاداش پایان خدمت فرهنگیان سریعتر تخصیص یابد اما این سوال مطرح است که چرا دولت و مجلس همین پیشنهاد را برای مدارس فرسوده ارائه نمی‌دهند آیا حذف مدارس فرسوده و ساخت مدارس جدید برای دانش‌آموزان جزو زیرساخت‌های کشور محسوب نمی‌شود؟

وی ادامه می‌دهد:‌مسئولان سازمان نوسازی مدعی هستند که در 6 ماه نخست امسال تمام بودجه آنها که در لایحه بودجه تعیین شده بود، تخصیص یافته است. امسال با توجه به اینکه بودجه سازمان نوسازی کم بود، مجلس از طریق بودجه استانی و سایر سازوکارها آن را افزایش داد، اگر مسئولان سازمان نوسازی مدعی هستند 1350 میلیارد تومان بودجه آنها در 6 ماه نخست سال تامین شده است و به جذب 100 درصدی اعتبار رسیده‌اند، دیگر نمی‌توان مرگ یک دانش‌آموز را به دلیل ریزش دیوار فرسوده مدرسه توجیه کرد. آیا دیوار فرسوده مدرسه روستای "گرماش" جزو شرایط اضطراری نبود؟ پس چرا بودجه‌ای برای آن اختصاص نیافت؟

این کارشناس آموزشی تاکید می‌کند:‌بودجه‌ لازم برای ایمن سازی مدارس یک ضرورت ملی و یکی از اولویت‌های اصلی و فوری کشور است؛ مدرسه‌ فرسوده در هر لحظه ممکن است فاجعه‌ای را ایجاد کند.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.