به گزارش گروه اقتصادی قدس آنلاین، شنیدهاید از وقوع سیل گرفته تا برجام و از باخت تیم ملی تا ربودن یک دختربچه در اردبیل، هر چه را پیش میآید، ملت تنها یک جور تفسیر کرده و از نگاه آنها همه این سؤالات فقط یک پاسخ دارد: کار خودشان است! در آغاز که این نظرات را در تاکسی و اتوبوسرانی و مترو میشنیدم، ته دلم به سادگی آنها خندهام میگرفت. فکر میکردم برای هر کدام از این رویدادها هزار و یک ماجرا دست به دست هم میدهد و کلی مسئله کنار هم چیده میشود تا در نهایت چنین وضعیتی رخ میدهد.
مهمتر آنکه در بیشتر این امور تمام هم و غم مسئولان آن است که چنین مواردی رخ ندهد و یا اگر رخ داد تمام انرژی و امکاناتشان را میگذارند تا آن را حل کنند، یعنی چه که با وجود این همه تلاش مدیران مربوط ما در یک جمله خودمان را خلاص کنیم که؛ کار خودشان است!
حالا مقدمهای که آمد را داشته باشید و به یکی دو خبر روزهای اخیر توجه کنید. مثلاً به این خبر از جناب آقای زنگنه که در پاسخ به خبرنگاران فرمودهاند: «از من پرسیدند قاچاق سوخت چه وضعی دارد؟ گفتم: الحمدلله خیلی خوب است! از تمام مرزها با موفقیت در جریان است».
اینجا یک سؤال پیش میآید که آیا راننده تاکسیها، مسافرانشان، خبرنگاران آن جلسه با وزیر، مدیران رسانهها، دانشآموزان و نونهالان مملکت و شاید مثلاً دستفروشها باید فکری به حال پیشگیری از قاچاق سوخت بکنند؟ آقای وزیر! این پاسخ دقیقاً چه معنایی دارد؟ شاید بگویید دستگاههای دیگر هم دخیل هستند، خب هستند. اما شما که متولی اصل بخش نفت در این مملکت هستید باید اینها را دور هم جمع کرده و چارهاندیشی فرمایید و راه حل ارائه دهید. کما اینکه خودتان در ادامه همان پاسخ مشعشع خویش فرمودهاید: «وظیفه ماست به اینها رسیدگی کنیم!» اما آیا به این وظیفه رسیدگی میکنید؟ روشن است که نه تنها رسیدگی نمیکنید بلکه بابت این انجام ندادن وظیفه از زمین و زمان هم طلبکار هستید! میبینید که مردم حق دارند و چه خوب فهمیدهاند که میگویند کار خودشان است!
بگذارید مثال دیگری بزنم. ریاست محترم پلیس پایتخت از ممنوعیت خرید و فروش ارز در خیابان و نیز جلوگیری از فعالیت شرکتهای خلافکار لیزینگی گفته و تأکید کرده 12 شرکت از این میان تحت تعقیب قرار گرفته و متأسفانه مدیران دو شرکت هم از کشور خارج شدهاند. درست است که اینها از چنگ قانون رهایی ندارند و نظیر مدیر سکه ثامن هر جا بروند باز گیر میافتند، اما برخی هم نظیر «خاوری» رفتند که رفتند و میدانید که با رفتن هر کدام از اینها چه تعداد خانواده در این سرزمین بدبخت و نابود میشوند. چرا باید اینها چنان آزادی عمل داشته باشند که مال مردم را با وجود این همه نهاد نظارتی آشکارا بدزدند و بعد هم بگریزند.
در اینجا درد دو تاست. اول آنکه کنترل لازم در جای خود صورت نمیگیرد و نهاد مربوط کار خودش را بدرستی انجام نمیدهد و بخش تأسفبارتر آنکه وقتی به وزیر مربوط معترض شده و از او پاسخ میخواهند، به جای پاسخگویی خودش میشود یک طرف اعتراض. پدر جان شما باید جواب بدهی نه آنکه با خوشمزگی بگویی قاچاق بنزین در جریان است. یا ریاست محترم پلیس تهران بگوید دو تا هم به خارج گریختند. با این اوصاف حالا من روزنامه نگار میفهمم وقتی مردم میگویند کار خودشان است دارند از چه مینالند؛ کم کاری و بیتوجهی و بینظارتی!
انتهای پیام/
نظر شما