به گزارش خبرنگار فرهنگی قدسآنلاین/ آمنه مستقیمی: «وحدت» از مهمترین راهبردهای ملل و اقوام برای حیات و بقا و زیر بار سلطه نرفتن بوده و هر جا تفرقه و تشتت جای آن را گرفته، سرنوشت محتوم جماعتی از انسانها زوال و نابودی بوده است. اسلام هم که آرمان تشکیل امت واحده را در نظر دارد، از همان ابتدای ظهور و آغاز رسالت نبوی بر این نقطه عطف دست گذاشته و سیره نبوی و ائمه معصوم(ع) در این باره، آموزههای فراوان دارد. از این رو، با حجتالاسلام والمسلمین دکتر احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس درباره اصول وحدت در سیره نبوی به گفت وگو پرداختهایم.
سنت و سیره نبوی درباره وحدت چه آموزههایی دارد که میتوان با آنها از مصائب امروز، که یکی از مهمترین آنها تفرقه و پراکندگی مسلمانان است، رهایی یافت؟
اصولاً «وحدت» اصلی زیربنایی- اجتماعی است که اسلام آن را ارائه و ایجاد کرده و جاذبه حداکثری را برای آن قایل شده است و افزون بر توفیقات اجتماعی، توفیق در معنویت و عبادت را نیز متوقف و مترتب بر تحقق وحدت معرفی کرده است و دلایل مهمی را نیز برای آن برمیشمارد. از این رو، مرور سیره و سنت نبوی نشان میدهد «وحدت» و انسجام جامعه و تألیف قلوب یکی از رسالتهای پیامبر اسلام(ص) بوده و این در همه سیره نبوی از ابتدا تا انتها به شایستگی آشکار است، بنابراین باید نظریه وحدت و اجتماع در سیره نبوی به صورت دقیقتری کشف و ارائه شود.
اصول وحدت در سبک زندگی نبوی چگونه است. رعایت این اصول چگونه میتواند برای امروز امت اسلام راهگشا باشد؟
وحدت در سیره نبوی دارای اصولی است که برای دستیابی به آن در جهان اسلام، امروز هم باید آنها را سرلوحه کار قرار داد. یکی از آنها خطوط قرمزی است که مانع تلاشهای تفرقهافکنانه و انسجامگریز میشود مثل تفکر تکفیر؛ باید توجه داشت تکفیر کردن ذاتاً گناه بزرگی است، اما آنچه موجب شده اسلام حساسیت بیشتری به آن داشته باشد، این است که تکفیر از عوامل ضربهزننده به وحدت جامعه است و افراد را متفرق و امت را دچار تشتت و چنددستگی میکند و آنها را در برابر هم قرار میدهد. بنابراین پیامبر اکرم(ص) حساسیت خاص و برخورد شدیدی در برابر اهل تکفیر داشته که چه بسا در برابر دیگران چنین نبودهاند؛ به عبارت دیگر، چون اهل تکفیر مرزها و خطوط قرمزِ وحدت را زیر پا میگذاشتند و مهندسی وحدت را بر هم میزدند، پیامبر(ص) برخوردی سختگیرانهتر درباره آنها داشتند. این مهم نشان میدهد، باید با هر گناه و تلاشی که وحدت جامعه را تضعیف و تخریب میکند، برخورد جدی شود.
جهت دیگر آنکه باید اهل تفرقه را «ضَم» کنیم، یعنی اجازه ندهیم بروند و از ما دور شوند، چون در این صورت تفرقه و فاصله بیشتر میشود؛ این مهم در نظریه وحدت در سیره نبوی یک اصل است و قرآن نیز به آن اشاره دارد. به عبارت بهتر، شاید پرسیده شود اگر مسلمانان با هم برادرند، پس اصلاح برای چیست؟ در پاسخ باید گفت، این برادران در معرض جدایی و تفرقهاند، بنابراین باید از آنها حفاظت و صیانت شود و سیره نبوی الگویی برای این مهم است.
دیگر اصولِ سیره نبوی که میتواند مسیر وحدت را هموار و افق دستیابی به آن را روشنتر و نزدیکتر کند، کدامند؟
از دیگر اصول وحدت در سیره و سنت نبوی، ایجاد پشتوانههای اخلاقی برای وحدت است که چندگانهاند؛ برای مثال حضرت رسول(ص) بر محبتِ اجتماعی تأکید داشتند و میفرمودند که امت باید یکدیگر را دوست داشته باشند و اصلاً مسیر رفتن به بهشت از مسیر محبت امت به هم، عبور میکند (که از روایات در این باره فراوان استفاده میشود). همچنین است تأکید رسول خدا(ص) بر اصل تأمین پشتوانههای اجتماعی؛ بدین معنا که ما باید در فضا و ارتباطات اجتماعی، اختلافهای فکری و مذهبی را دخالت ندهیم، بلکه مناسبات یکپارچه، همزیستانه و مکمل نسبت به هم داشته باشیم و اجازه ندهیم اختلافات فکری و مذهبی به آن سرایت کند.
از این رو، دور ساختن جامعه از دسترس اختلافهای فکری و قرار ندادن این اختلاف به مثابه مذاهب و اندیشهها، اهمیت دارد، چنان که تأکید سیره نبوی بر آن است که اجازه ندهیم مذاهب، جامعه را تکهپاره کنند و در فضای اجتماعی احترام متقابل و رعایت حقوق یکدیگر و حرمتِ مقدسات دیگر مذاهب و ادیان حفظ شود. بنابراین، اصولی همچون عبور نکردن از خط قرمزها، تأمین پشتوانههای اخلاقی و اجتماعی و نیز اصل صیانت و حفاظت از ملزومات و بایستههای وحدت، در سیره نبوی مورد تأکید است.
چه مصادیقی از پیادهکردن وحدت در بعد اجتماعی در سیره حضرت رسول(ص) قابل مشاهده و الگوبرداری است؟
نگاه پیامبر اکرم(ص) به وحدت، نگاهی عمیق است، برای مثال در مواجهه ایشان با قبایلی مثل اوس و خزرج، زمینهسازی برای وحدت و الفت مهاجران و انصار (که با توجه به سنتهای جامعه عرب کاری سخت و دور از انتظار بود) و اتحاد و انسجام عرب و عجم که حضرت رسول(ص) در این باره فرمایشات بسیار متمرکزی دارند، از جمله مصادیق تحقق وحدت در سیره نبوی است. همچنین است درباره وحدت میان سفیدپوستان و سیاهپوستان که هنوز هم مدعیان فرهنگ و تمدن غرب نظیر آمریکا در آن ماندهاند! همگی اینها، افق دیدِ وسیع پیامبر(ص) درباره وحدت در عرصه نظر و عمل را به خوبی نشان میدهد. اگرچه در زمان ایشان اختلافهای فکری با این شدت بروز و ظهور نداشت، اما با وجود اظهارنظرهای متنوع، اصول راهبردی و سیره عملی حضرت(ص) سبب همزیستی مسالمتآمیز و به دور از تفرقه امت در کنار یکدیگر شده بود. چنان که رسول خدا(ص) تأکید داشتند، اهل ذمه و پیروان کتاب و... جزو جامعهاند؛ اینها نشان میدهد، سیره نبوی با جاذبهای بالا و در لایههای مختلف اجتماعی معطوف به وحدت است.
کارکردهای وحدت با این اصول و زیرساختها در جامعه اسلامی چیست و پیامبر اکرم(ص) برای تحقق کدام اهداف و رسیدن به کدام مقصد، بر رعایت وحدت این گونه تأکید داشتند؟
بزرگترین کارکرد وحدت این است که «امت» را تشکیل میدهد، امت وضعیت بسیار آرمانی، مهم و چارچوبی نیرومند و قوی برای حضور و ظهور مجموعهای از انسانهای دارای دین مشترک، اهداف مشترک و فعالیتها و زندگی مشترک در کنار یکدیگر است. به عبارت بهتر، اقوام در صورت تبدیل شدن به امت است که در طول تاریخ ماندگار شده و توانستهاند در زمینههای اقتصادی، فکری، اندیشهای و بینالمللی حضور بهتر، نیرومندتر در جامعه و توفیقات بیشتری داشته باشند؛ از این رو، اسلام از ابتدا بر تشکیل امت تأکید داشته و وحدت و تلاش برای تأمین زیرساختها و ملزومات آن میتواند این آرمان بزرگ را عملی کند.
نکته مهم آنکه امت در اسلام فقط محدود و معطوف به روابط اقتصادی و سیاسی نیست، بلکه مهم آن است که امت سبب تقویت دین و بروز و ظهور آن، هم به صورت کلان و هم به شکل خرد میشود، این یعنی اجزا و نقشهای تربیتی و تدینی مردم در فضای وحدت پررنگتر و بیشتر است، برای همین هم تشکیل امت به عنوان هدفی بزرگ در اسلام با جدیت دنبال شده و میشود.
افزون بر این، ایجاد و پر و بال دادن به ایمان در قلوب مردم هدف دیگری است که اسلام از مسیر وحدت دنبال میکند، چنان که اعراب پس از تشکیل حکومت نزد پیامبر(ص) آمدند، یعنی وقتی جامعه یکپارچه شده بود و به انتظار ایمان نشستند، این یعنی توسعه و اجتماعی شدنِ ایمان، منوط به تشکیل حکومت و برخورداری از وحدت است و اگر وحدت در جامعهای نباشد، فرصتهای کافی برای تربیت و ایمانافزایی در آن فراهم نمیشود.
رسول خدا(ص) در کنار این کارکردها، اهداف دیگری مانند اقامه قسط و عدل را نیز از طریق وحدت مسلمانان دنبال میکردند؛ زیرا در جامعه متفرق و بیبهره از وحدت و یکپارچگی، امنیت، آرامش و اطمینان معنا و محلی از اِعراب نخواهد داشت و وقتی اینها نباشد قطعاً عدالت هم رنگ واقعیت نمیگیرد؛ بنابراین «وحدت» شرط لازم و مقدمه واجب برای اقامه عدالت است، چون عدالت در فضای مطمئنه ایجاد و برعکس در فضای تفرقه و تشتت، ذبح میشود.
انتهای پیام/
نظر شما