گروه سیاسی قدسآنلاین/ آرش خلیلخانه: نام عباس آخوندی در پنج سال گذشته با حواشی و دردسر، بحران، حادثه، جنجال و حتی پرخاشگری اجین بوده است. از رکوردداریاش در استیضاح گرفته تا شانه خالی کردن از مسئولیت در ماجرای تصادف قطار تبریز به مشهد و کشته شدن دهها شهروند و از ماجرای نقش فرزندش در عقد قراردادهای وزارتخانه با شرکتهای خاص گرفته تا باجناق بازی در طرحها و حمله به خبرنگار صداو سیما در حیاط دولت، بارها نام او را به خبرهای جنجالی و بمبهای خبری کشانده است؛ حتی وقتی مدعی جعلی بودن دانشنامه رئیس اسبق سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور شد یا پیش از آن ضمن مخالفت با توصیه رئیسجمهوری برای تعویق دو ماهه انتخابات هیئت مدیرههای سازمانهای نظام مهندسی ساختمان استانها برای اکبر ترکان مشاور روحانی ابراز تأسف کرده و اتهاماتی را متوجه وی کرد، موضوع بیشتر به اختلافات شخصی و تسویه حساب شبیه بود.
حاشیه سازی متفاوت
از این بابت نباید از حاشیه سازیهای چند روز اخیر او متعجب بود. اما این بار موضوع قدری متفاوت است؛ در همه موارد قبلی آخوندی ناخواسته در کانون توجهات قرار گرفته و موضوع نقد بوده، اما در روزهای گذشته او به وضوح هرکاری انجام داد تا توجهات را به خودش جلب کند؛ نامه نگاری او به رئیس مجلس در موضوعی که هیچ ربطی به حوزه کاری، تخصص و مسئولیتش نداشت و زیر سؤال بردن اختیارات مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد نظارت بر مصوبات مجلس و تخطئه هیئت عالی نظارت این نهاد که بازوی نظارتی رهبری است، چند روز پیش از آنکه استعفانامه جنجالیاش را رسانهای و سرگشاده کند به نظر یک اقدام حساب شده بود.
او میخواست رفتنش از دولت حسابی سر و صدا کند و رابین هود وار پاستور را ترک نماید. اما چرا؟ پاسخ در مقصد بعدی است؛ لقمه چربتری که فردی چون آخوندی را که از پس سه استیضاح برآمده و توانسته با لابی رأی نمایندگان را بگیرد، آن قدر وسوسه کرده تا با پای خودش دولت را رها کند، آن هم در شرایطی که چند روز پیش از آن رسانههای اصلاحطلب این گونه نوشتند که روحانی با ماندن او در وزارت راه موافقت کرده است.
ماجرای ناخن کشیدن آخوندی بر چهره مجمع آن قدر عجیب، بی مقدمه و بهانه و بی منطق بود که چندان هم مورد توجه قرار نگرفت، شاید هم چون همه از سیاسی بودن آن مطلع بودند؛ هر چند دیروز علی احمدی، جانشین دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در جوابیهای مفصل و حقوقی، که در مقدمهاش نامه آخوندی را همراه با مشغله زیاد و دانش کم و آمیخته به نگاههای سیاسی و مرامنامه حزبی عنوان کرده بود به شبههافکنی وزیر مستعفی پایان داد.
به نظر میرسد شرایط برای آخوندی در دولت آن قدر ناخوشایند و سخت شده بود که با وجود امکان ادامه صدارتش ترجیح داده است تا حالا که رسیدن به کرسی صندلی شهرداری تهران محتمل و میسر است، تلاشش را بکند تابه جای ساختمان دادمان، زین پس از خیابان بهشت به هیئت دولت بیاید.
در هفتههای اخیر از ربیعی و آخوندی به عنوان گزینههای محتمل شورای شهر برای جایگزینی افشانی نام برده شده است؛ با توجه به ناتوانی شورای شهر در انتخاب سومین شهردار در یک سال به نظر میرسد استارت سریعتر بخت آخوندی را نسبت به ربیعی افزایش بدهد و او هم این را بدرستی درک کرده است.
به پاستور بگو تا بهشت بشنود
بدیهی است که در دعوای کارگزارانیها با جریان اصلی حامی روحانی یعنی اعتدال و توسعه که نماد آنها نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه است، حالا که کارگزاران دست بالاتر را در شورای شهر دارند، آخوندی طرف آنها را بگیرد و در نامه استعفای خود ادعای مخالفت با سیاستهای دولت در حوزه مسکن و بازار را بدهد.این موضوع به تعبیر نصرالله پژمانفر یک پالس و پیام روشن برای شوراییها در خیابان بهشت است.
نماینده مردم مشهد در گفتوگو با قدس آنلاین با اشاره به کارنامه ضعیف آخوندی در وزارت راه از ناتوانی در بهبود وضعیت ناوگان هوایی با وجود ادعای دولت در رفع تحریمها به واسطه برجام و تحمیل هزینه قرارداد خرید 200 هواپیما به بیتالمال و مردم ایران که از ابتدا معلوم بود محقق نخواهد شد، عقب ماندگی برنامه توسعه حمل و نقل ریلی از برنامه، به تعطیلی کشاندن طرح مسکن مهر و عمل نکردن به وعده ساخت مسکن اجتماعی و سرانجام افزایش چند برابری هزینه ساخت و قیمت مسکن در کشور طی دوره مدیریت وی میگوید: او چنان پرونده سیاه و غیر قابل دفاعی را بر جای گذاشته که برای رفتن و فرار از پاسخگویی نیاز داشت تا یک شوی پر سروصدا اجرا و افکار عمومی را به مسائل انحرافی سرگرم کند و انتقاد او از سیاستهای دولت و مخالف خوانی در برابر روحانی و ورود وی به موضوعی مثل جایگاه و اختیارات مجمع و هیئت عالی نظارت همین نمایش بود.
پژمانفر با بیان اینکه احتمالاً کرسی شهرداری تهران آخوندی را وسوسه کرده، افزود: او تلاش میکند تا در یک فضای سیاسی و ژورنالیستی موقعیتی برای خودش در شورای شهر به عنوان جایگزین آقای افشانی دست و پا کند، اما هر انگیزهای که دارد به سنگ خورده است؛ چون حتی دوستان و اطرافیان و باجناقهای آقای آخوندی هم به حرفهای او اعتنا نمیکنند.
وی تأکید کرد: من این را یک خودزنی میبینم که نتیجه معکوس خواهد داشت. آقای آخوندی احساس میکند برای رسیدن به شهرداری تهران باید یک هزینه و بهای سیاسی را به اصلاحطلبان بپردازد و ثابت کند که سیاستورزی است که میتواند در بازی آنها ایفای نقش کند و از پس پروژهها و جنجالهای سیاسی برآید.
پژمانفر تأیید کرد: آنچه ایشان در نامه استعفای خود به عنوان موارد اختلاف با دولت عنوان کرد، یعنی اعتقادش به اقتصاد بازار آزاد و مخالفت با روش دولت برای نوسازی بافتهای فرسوده، در واقع تأکید بر همان دیدگاههای اقتصادی تکنوکراتهای کارگزارانی است که امروز ریاست شورای شهر را در اختیار دارند.
انتهای پیام/
نظر شما