به گزارش قدس آنلاین ، هوا سرد است و تا چشم کار میکند جادههای یخزدهای هستند که انگار تا بینهایت ادامه دارند اما رنج این سفر با پای پیاده را چه کسی میتواند تحمل کند؟ به شوق چه کسی؟ اصلا چرا؟ مگر چه چیز از آسایش انسان در زندگی مهمتر است. پاسخ همین جاست؛ در صفهای مرتب زائرانی که با پای پیاده به سمت قبله خود یعنی مشهد مقدس حرکت میکنند؛ پاسخ یک کلمه سه حرفی است "عشق" ؛ عشق به ولایت و صاحب و مولای خراسان و تمام ایران.
هرعقل سلیمی اینکه در سرمای نیمه آبان از شهر یا روستایی هر چه قدر نزدیک و هر قدر دور به سمت حرم مطهر رضوی پیاده راه بیفتی را رد میکند مگر آنکه عشق را فهمیده باشد و این شوق و تپش قلب را بشناسد.
این شوق از همان جنسی است که فوج فوج آدمها را در اربعین به کربلا میبرد تا عرب و عجم کنار هم پیاده به پابوس سیدالشهدا(ع) بروند و بعد از چندی آدمهایی پیاده در راهها را تنها به شوق دیدن پرچم سیاه روی گنبد و گلدسته حرم عالم آل محمد (ص) به حرکت در میآورد.
ذکری که از لبهای زائران دور نمیشود
یکی از همین زائران که در مسیر سبزوار به مشهد زیر لب ذکرگویان میآید؛ میگوید: از یکی از روستاهای اطراف داورزن آمدهام و به شوق دیدن امامم قدم در این راه گذاشتهام؛ این همه راه را پیاده فقط به شوق دیدن آن گنبد و گلدسته میآیم و میخواهم در خیل عزاداران امام مهربانیها جایی داشته باشم.
وی ادامه میدهد: در این مسیر تسبیحم بهترین یارم است چراکه هر لحظه با ذکر یا علی بن موسی الرضا (ع) یادم میاندازد که شوقم برای دیدن چه بزرگواری است؛ انگار این تسبیح بیشتر از من شوق به زبان راندن نام عالم آل محمد (ص) را دارد.
عشق اهل سنت به امام مهربانیها
یک زن اهل خواف که اهل سنت نیز است و پیاده به سمت مشهدمقدس راه میپیماید؛ میگوید: عشق به امام رضا(ع) که فرزند پیامبر است؛ شیعه و اهل سنت نمیشناسد و من هم مثل تمام مردم دیگر دلم میخواهد سوگواری خود برای شهادت ایشان را به بهترین نحو برگزار کنم.
وی ادامه میدهد: من به عنوان یک مسلمان حب به خاندان پیامبر(ص) را در دل دارم و این عشق، سرما و گرما و دوری و نزدیکی راه نمیشناسد.
از قدمگاه تا بارگاه
حسین یکی از راهنمایان کاروانی است که از نیشابور به راه افتاده و میگوید: شوق ما دیدن بارگاه امام رضا (ع) بوده و از قدمگاه هم راه خود را آغاز کردهایم و دلمان میخواهد که روز شهادت ولی نعتمان در مشهد مقدس باشیم.
وی ادامه میدهد: در این راه سختی هم وجود دارد اما ما برایمان این مسئله مهم نیست و تنها به دیدن آن گنبد فکر میکنیم و اینکه چه مصیبت بزرگی به مسلمانان در دهه آخر صفر در خراسان وارد شده است.
این راهنمای کاروان زائران پیاده در خراسان رضوی تأکید میکند: میخواهیم همه عالم این را بدانند که اگر امامان در غربت به شهادت رسیدند مراسم سوگش با شکوه تمام برگزار شده و ما از راههای دور و نزدیک پیاده خودمان را به این مرقد میرسانیم.
منتظر برای رسیدن زائران پیاده
محمدرضا یکی از شهروندان مشهدی است که در مورد شوق خود برای ورود زائران پیاده میگوید: چند سالی برای پیادهروی اربعین به عراق میرفتم و در آنجا میدیدم که مردمانی که منزل آنها بر سر راه زائران بود چگونه امکانات خانه خود را در اختیار آنها میگذاشتند؛ البته امکان این کار به راحتی برای ما فراهم نیست اما میخواهم بخشی از وسایلم را برای استفاده زائران پیاده به ایستگاههای استقبال از زائران ببرم.
وی ادامه میدهد: دیروز به یکی از همین اماکن مراجعه کردم و در آنجا برای ماساژ پا و بدن زائرانی که رسیده بودند کمکهایی را انجام دادم و اگر خدا بخواهد روزهای دیگر هم برای این کار بروم.
این شهروند مشهدی تأکید میکند: من اصلا از اینکه پای یک زائر امام رضا (ع) را ماساژ بدهم ناراحت نمیشوم بلکه آن را افتخاری برای خودم میدانم و از خدا میخواهم که همیشه این فرصت را برای من مهیا کند.
مداوای رایگان
جواد یک پزشک است و با بیان اینکه با افتخار خود را خادم امام رضا (ع) میداند و میگوید: من به صورت رایگان به کمپهای اسکان مراجعه کرده و بیماران را ویزیت میکنم و حتی تزریقات آنها را هم انجام میدهم و این را نوعی خادمی امام رضا (ع) میدانم.
وی ادامه میدهد: خدمت به امام رضا (ع) تنها این نیست که در حرم مطهر حضور داشته باشی که گر چه آن هم برای خودش صفا و منزلتی دارد اما بخش مهمتری از آن این است که به زائران در جاهای بیرون از حرم خدمت کنی و من سعی میکنم برای خدمت از دانش خودم استفاده کنم چراکه زائران پیاده معمولا ضعیف بوده و مشکلات جسمانی دارند که باید درمان و تیمار شوند.
این گوشهای از ولولهای است که برای سوگ ثامن الحجج (ع) در خراسان و ایران برپا است و همه و همه فقط به خاطر یک کلمه است عشق همان عشقی که در عاشورا دیده میشود؛ همان عشقی که اربعین را به یک واقعه جهانی تبدیل میکند و همان عشقی که گنبد منور امام رضا(ع) را قبله آمال همه ایران کرده است.
روزی که همه ما ایرانیها مویهکنان زیر لبان خود میخوانیم باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است.
منبع : تسنیم
انتهای پیام
نظر شما