تحولات منطقه

منتقد سینما گفت: الان شرایطی در جامعه وجود دارد که مردم از فیلم کمدی استقبال می‌کنند و وقتی که آن فیلم فروش خوبی داشته باشد فیلمسازان هم ترغیب می‌شوند وارد این فضا شوند و فیلم کمدی بسازند و اگر هم اینگونه فیلم‌ها فروش خوبی نداشته باشند رغبتی هم برای ورود به این عرصه وجود ندارد.

بهمن صلح‌جو:مردم ما در سخت‌ترین شرایط هم می‌خندند
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

گروه فرهنگی قدس‌آنلاین/ صبا کریمی: سینمای کمدی این روزها عرصه رقابت را برای دیگر ژانرها تنگ کرده و دیگر عضو باشگاه میلیاردی شدن فیلم‌ها مانند چند سال گذشته افتخاری محسوب نمی‌شود.

این روزها با فروش ۳۷ میلیاردی «هزارپا» و معدود فیلم‌های پررونق، معادلات فروش و گیشه تغییر کرده و هوس ساخت فیلم کمدی در سر خیلی از فیلمسازان و بویژه سرمایه‌گذاران افتاده است، اما موضوع اینجاست که چه اتفاقی برای کیفیت فیلم‌ها در قبال این افزایش کمیت رخ می‌دهد و اینکه آیا در طولانی مدت فیلم‌های دیگر زیر سایه کمدی‌ها نخواهند رفت.

موضوع را با طهماسب صلح جو از منتقدان سینما در میان گذاشتیم. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. 

 آقای صلح‌جو ژانر کمدی چطور معنا و کارکرد خودش را در دهه‌هایی که پشت سر گذاشتیم پیدا کرد و اساساً چه فراز و نشیب‌هایی را طی کرده است؟

این مسئله به سالیان گذشته برمی‌گردد. تاریخ سینما و نمایش در ایران نشان می‌دهد که مردم ما به کمدی بیشتر از ژانرهای دیگر علاقه مندند.

در واقع دو ژانر در سینما موفق بوده که شامل کمدی و ملودرام است که این‌ها حتی پیشینه تئاتری هم دارند. معروف‌ترین تئاتر سنتی ما سیاه بازی است که الگوی کمدی دارد. تاریخ سینما را هم که ورق بزنید می‌بینید که سینما در ایران با کمدی شروع شده است و اولین فیلمی که در سینمای ایران ساخته شده به گواه تاریخ فیلم «آبی و رابی» بوده که البته امروز اثری از آن باقی نیست.

این فیلم همان سال‌ها در آتش سوزی سینما مایاک سوخت و از بین رفت و نسخه‌ای از آن باقی نیست، اما آنچه در یادداشت‌هایی که از آن زمان باقی مانده و در کتب تاریخ سینما ثبت شده است به ما می‌گوید که سینمای ما با کمدی آغاز شده است.

پس از آن «حاجی آقا آکتور سینما» ساخته شده که باز هم نوعی کمدی است و پس از آن هم ملودرام و درام‌هایی که ساخته شده همیشه یک چاشنی کمدی داشته است و در درام‌های اشک انگیز هم کمدی نقش داشته و یک کمدین در عموم این فیلم‌هایی که ساخته شده شیرین کاری می‌کرده است و اسم آن‌ها در تاریخ سینما باقی مانده است. این نشان می‌دهد که ذائقه مردم ما با کمدی سازگارتر است و آن‌ها خیلی از ژانر وحشت یا تراژدی‌های تلخ استقبال نمی‌کنند و لذت نمی‌برند.

 امروز با گرایش زیاد فیلمسازان به ساخت فیلم‌های کمدی روبه‌روییم. تب ساخت فیلم‌های کمدی از کجا می‌آید؟

طبعاً در این میان یک رابطه مشخصی وجود دارد و آن هم این است که مردم از این گونه فیلم‌ها استقبال می‌کنند که تولیدکنندگان چنین آثاری را می‌سازند.

الان شرایطی در جامعه وجود دارد که مردم از فیلم کمدی استقبال می‌کنند و وقتی که آن فیلم فروش خوبی داشته باشد فیلمسازان هم ترغیب می‌شوند وارد این فضا شوند و فیلم کمدی بسازند و اگر هم اینگونه فیلم‌ها فروش خوبی نداشته باشند رغبتی هم برای ورود به این عرصه وجود ندارد.

ببینید جریان ژانر در سینما همین گونه به وجود آمده است؛ یعنی استقبال مردم از یک نوع فیلم باعث شده دیگران هم آن فیلم را بسازند و الگو بگیرند. این یک اتفاق طبیعی است و آن بخشی که مستقیماً با مردم ارتباط دارد خودشان تعیین می‌کنند چه چیزی باشد یا نباشد. یک بخشی از سینما هم داریم که ارتباطی به مردم ندارد و به مدیران، مسئولان، سیاست‌گذاران و... برمی‌گردد و آن‌ها هستند که تعیین می‌کنند چگونه فیلمی ساخته شود.

حالا یا مردم خوششان می‌آید یا خیر. اما به نظر می‌رسد این بخش حرفه‌ای سینما که با مردم در ارتباط است از مردم و استقبال آن‌ها الگو می‌گیرد و فیلمی را می‌سازد که مردم برای دیدن آن وقت می‌گذارند.

 نگاهی به اکران فیلم‌های کمدی امسال و میزان فروش آن‌ها نشان می‌دهد که تعداد محدودی از فیلم‌ها در این ژانر به فروش قابل قبولی دست پیدا کردند. در حالی که مخاطب همه این‌ها را نمی‌بیند و در نهایت شاید منجر به بدبینی مخاطب نسبت به سینما یا مشخصاً این ژانر شود. آن زمان چه اتفاقی می‌افتد؟

آن موقع فیلمسازان باید فکر دیگری برای خودشان بکنند. به هرحال کسی که کمدی می‌سازد یا ذوق و قریحه کمدی دارد یا ندارد. این طور نیست که هرکسی که کمدی ساخت مردم آن را بپسندند. وقتی مردم آن را نپسندند خود فیلمساز ضرر می‌کند و به خواسته رؤیایی خودش که تجارت و فروش است، نمی‌رسد؛ اینجا قانون عرضه و تقاضا کاملاً دخالت دارد. 
به طور کلی منظورم این است که گرایش به این گونه فیلمسازی یک بخش قضیه است و اینکه آیا همه فیلمسازان در حصول نتیجه مطلوب موفق می‌شوند هم روی دیگر سکه است.  
اما واقعیت این است که کمدی ساخته می‌شود چون مردم دوست دارند که ساخته شود. روحیه مردم ما به گونه‌ای است که دوست دارند در سخت‌ترین شرایط هم بخندند.

 اما یک انتقادی به محتوای این کمدی‌ها هم می‌شود، برخی معتقدند محتوای برخی از این کمدی‌ها بسیار سخیف است و سطح ذائقه مخاطب را تنزل می‌دهد. شما چقدر با این نظر موافقید؟

با این نظر اصلاً موافق نیستم چون کار کمدی همین است. کمدی با هزل، هجو و حتی با زیرپا گذاشتن خط قرمزها شکل می‌گیرد و این در ذات کمدی است. این اصلاً کار کمدی است که جدی گرفتن زندگی را پس بزند.

شاعران بزرگ ما هزلیاتی دارند که اگر بخوانید متوجه می‌شوید که به قول نخبه گرایان ما چقدر سخیف است، اما کار یک شاعر بزرگ در تاریخ ماست. 
کمدی همین است؛ یعنی اسطوره شکنی، یعنی زیر پا گذاشتن قراردادهایی که ما با آن‌ها می‌خواهیم زندگی را جدی بگیریم. سیاه بازی هم که در گذشته رواج داشته همین بوده و کم و بیش در خاطرات همه ما هست.

البته این را هم باید بگویم اینگونه نیست که مردم همیشه کمدی بخواهند. گاهی ذائقه مردم عوض می‌شود. مردمی که ما درباره آن‌ها به عنوان تماشاگر صحبت می‌کنیم تابع شرایط جامعه هستند.یک زمانی تلخی را دوست دارند و زمانی دیگر شوخی را. اگر ما بخواهیم درست به نتیجه برسیم باید تاریخ سینما را بخوبی مرور کنیم و ببینیم در دوران‌های مختلف استقبال مردم از فیلم‌ها چگونه بوده است.

آیا همه این فیلم‌ها کمدی بودند؟ پاسخ منفی است؛ گاهی فیلم‌های تلخ و سیاه هم مورد استقبال مردم واقع شدند، این‌ها بستگی به شرایط جامعه دارد.

نکته دیگری که نباید فراموش کنیم این است که مخاطب در انتخاب کمدی هوشمندانه رفتار می‌کند و از آن کمدی هایی استقبال می‌کند که خط قرمزهای مدیریت سینما را زیر پا می‌گذارد و به نوعی هنجارشکنی می‌کند. این اتفاقی است که با تحلیل فیلم‌ها به آن رسیدم و آنچه من متوجه شدم این بوده که مردم فیلمی را می‌پسندند که از قراردادها و محدوده‌ها عبور کند. 
سینما سرگرمی است و وقتی می‌گوییم سرگرمی به یک موضوع پیش پا افتاده اشاره نمی‌کنیم. سرگرمی مهم‌ترین جریان فرهنگ سازی و نیاز یک ملت است. ملتی که سرگرمی اجتماعی نداشته باشد روحیه‌اش را هم از دست می‌دهد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.