این اولین نبوده وآخرین هم نخواهد بود. همین چند روز قبل بود که درفضای مجازی خبرهایی از سوزاندن 300قلاده سگ آنهم توسط نهادی عمومی به نام شهرداری اهواز منتشر شد. خبری که دوستداران حیوانات را درشوک فرو برد. دراین عصر دیگر درهیچ جای دنیا برای از بین بردن موجودات ولگرد از سوزاندن استفاده نمیکنند شیوه ای منزجر کننده . حتی به فرض شیوع یک بیماری واگیر میان این حیوانات هم شیوه های کم رنج تر وجود دارد .

اما موضوع این نیست موضوع سوزاندن چند قلاده کفتار درهمین نزدیکی است روستایی درشهرستان فیروزه . چهار تن که سه نفر انها جوانهای زیر 20سال هستند احتمالا لانه این کفتار را پیدا کرده و بازهم احتمالا برای تفریح با مقداری بنزین سراغ این لانه رفته و آتش به خانه انها زده اندو با زجرآورترین شکل ممکن مادر و دو توله اش را میان شعله های آتش غرق کرده و کشته اند.

اما چرا ؟ چرا باید چنین حوادث تلخی را شاهد باشیم از آنها فیلم تهیه کنیم و با افتخار برای دیگران نمایش دهیم . به گفته رییس محیط زیست شهرستان فیروز هر 4عامل این حادثه از روستا گریخته بودندو این نشان میدهد که آنها می دانستند کاری اشتباه انجام میدهند. رییس محیط زیست فیروزه برای تبرئه عاملان این حادثه دهشتناک به برخی خرافات فراموش شده اشاره میکند ، اوهامی که قطعا چند جوان زیر 20سال از آن اطلاع نداشته و با سوزاندن کفتارها هم به هدفشان نمیرسیدند. اینکه عاملان حادثه هم به دادگاه معرفی شوندو احتمالا جریمه ای برای انها درنظر گرفته شود نه کفتارها را زنده میکندو نه از تکرار این قبیل حوادث جلوگیری میکند.

شاید این مقام مسوول درمحیط زیست قصد دارد که کم کاری خودرا به گونه ای پنهان کند که پای خرافات مردم را وسط میکشد چرا که سرپرست فرمانداری نیشابور به نکته ای جالب اشاره کرده و میگوید که درموارد مشابه که حیواناتی درحال انقراض مانند این گونه کفتار درمنطقه زندگی میکنند سازمان محیط زیست برای آشنایی مردم کلاسهای آموزشی برگزار کرده و سطح اطلاعات و آگاهیهای مردم دراین زمینه را بالا میبرد درحالیکه دراین منطقه برغم زیست گونه کمیاب کفتار هیچ کلاس آموزشی یا افزایش آگاهی مردم انجام نشده است .وی بر این باوراست که باید دراین منطقه نیز مانند مناطق مشابه تابلوهای هشداردهنده نصب میشده که صورت نگرفته است .

همه اینها به کنار؛ اینکه هر روز شاهد کلیپ یا خبری که حکایت از حیوان  آزاری دارد را باید ریشه یابی کرد و  آن چاره ای جستجو کرد.

1. اولین و مهمترین موردی که باید مورد بررسی قرار گیرد کم کاری یا اهمال سازمانهای دخیل درماجراهای مربوط به حیوان آزاری است به گونه ای که درعمده موارد این مردم بودند که ماجرا را گزارش وحتی پیگیری کردندو نهادهایی که بابت حفاظت از محیط زیست بودجه های سالانه دریافت میکنند فقط در حد نوشتن یک گزارش وشرح ماوقع به دستگاه قضایی عمل کرده اند. اکنون این پرسش برای مردم وجود دارد که آیا تنها وظیفه سازمانهایی عریض و طویل مانند محیط زیست این است که بنشینند تا تخلفی رخ دهد سپس این تخلف را گزارش کرده و جریمه ای از متخلف اخذ وبه حساب خزانه دولت واریز کنند.
2. درکشور ما به اندازه کافی قانون وجود دارد. برای حمایت از حیوانات هم قانون داریم و مشکلی دراین زمینه نیست یا حداقل تا کنون چنین مساله ای عنوان نشده است . اما از قانون بالاتر اخلاق وانسانیت است . در دین اسلام به رعایت حقوق حیوانات سفارش شده است وحتی روایاتی هم دراین زمینه داریم .این درحالی است که دایره اخلاق و انسانیت فراتر از ادیان است . بنابراین مشکل به هیچکدام ازاین مسایل مربوط نمیشود و نمیتوان میان نجس بودن برخی حیوانات با آزار انها رابطه ای برقرار کرد.
3. مساله ای که به نظر میرسد مشکل کلیدی دراین حوزه است اطلاع رسانی ضعیف و آگاهی بخشی ناقص به مردم و به ویژه کسانی است که با محیط زیست ارتباط مستقیم دارند. اینکه سازمان محیط زیست دراین زمینه چه کرده یا چه مقدار تلاش کرده ؟ باید مسوولان سازمان جواب دهند اما انچه هویداست اینکه اگر تلاشی هم صورت گرفته ثمربخش نبوده واخبار وکلیپ های منتشر شده نشان میدهد که بسیاری از مردم هنوز برخی از انواع حیوانات راهدف کشتار یا آزار خود قرار میدهند. کما اینکه بسیاری از این حیوانات دشمن مردم شهرنشین یا روستاییان نیستندو ضعف اطلاع رسانی باعث شده تا مردم انهارا دشمن پنداشته و درصدد نابودی یا آزار رساندن به انها باشند. نمونه اش همین که روستاییان احتمال بدهند چون کفتار موجودی وحشی ازتیره سگ سانان است احتمال دارد به دامهای انها حمله کند. به همین دلیل درصدد کشتار انها به هر وسیله ای برامده اند.
4. این موضوع منحصر به مردم هم نیست بلکه حتی برخی نهادهای عمومی مانند شهرداریها هم ممکن است اطلاعات کافی نداشته باشندو برای رهایی از معضل سگهای ولگرد حاشیه شهر یا گربه ها یا حتی موشها دست به اقداماتی بزنند که باعث مرگ دردناک این حیوانات شوند درحالیکه با شیوه های نوین میتوان هم نسل این حیوانات را قطع کردو هم انها را آزار ندادو نکشت .
5. شاید اینگونه به نظر برسد که با کشتن یک یا دو حیوان که مشکلی پیش نمیاید . به کسانی که چنین تفکری دارند باید گفت اولا که همین یکی یکی باعث میشودتا نسل یک حیوان منقرض شود مانند یوزپلنگ ایرانی که اکنون تعداد انها آنقدر اندک شده که برای نجات ان باید میلیاردها دلار خرج شود. دوم اینکه کشتن همین یکی دوتا هم به مرور زمان و درشرایطی که محیط زیست کشور خود به خود زاد اوری حیوانات وحشی را کاهش داده و هرروز محیط زندگی انها محدودتر میشود باعث انقراض تدریجی نسلهای مختلف وحوش خواهدشد.
6. بازهم تاکید میکنم که یک سر همه این گرفتاریها به اطلاع رسانی و آگاهی بخشی مرتبط میشود . اگر اطلاع رسانی درست انجام شود و به مردم از نتایج این کشتارها اگاه شوند داستان پایانی این مقدار تلخ نداشته باشد. کما اینکه اگر حیوانات شکاری برای قاچاق به کشورهای عربی این مقدار صید نمیشد اکنون شاهد هجوم موشها به اراضی کشاورزی نبودیم . اگر این مقدار حیوانات وحشی مانند گرگ و پلنگ را نمیکشتیم برای حمله شبانه گرازها به کشت و زرعمان نگران نبودیم و اگر این همه بز کوهی و آهو را بخاطر یک لحظه لذت شکار نمیکردیم امروز گرگهای گرسنه برای غذا راهی آغلهای دام مردم نمیشدند . باید به مردم بگوییم آنچه امروز زمینه ساز دشمنی با حیوانات شده است در واقع نتیجه کارهای خودماست .
7. اما دربرخی موارد حیوان آزاری برای جوانان حالت تفریح پیدا کرده است . جوانانی که درروستاهای دوردست زندگی میکنند وهیچ وسیله تفریحی مناسبی برای گذران اوقات فراغت ندارند. به انها اطلاع رسانیدرستی درزمینه حیات وحش صورت نگرفته وهیچ وسیله ای برای بیان ونمایش خود ندارند گاهی اوقات به آنچه دردسترس انهاست پناه میبرند و گمان میکنند ، این رفتار قبیح وخلاف اخلاق فرصت دیده شدن را به آنها میدهد. چه بسا اگر به این گروه از جوانان فرصتهای برابر اعطا میشد و سطح آگاهیهای آنها افرایش می یافت و مردم هم برای دیدن کلیپهای متفاوت این همه تشنه نبودند .بجای کلیپ سوزاندن کفتارها ، شاهد مستندی از زندگی و بقای کفتارهای منطقه فیروزه بودیم .
8. اما بازهم کلیپی از حیوان آزاری منتشر شد. فردا هم کلیپ دیگری ازآزار رساندن به سگها منتشرمیشود ، روز دیگر از کشتار بی رحمانه گنجشکها برای یک سیخ کباب و ... به نظر میرسد این رویه ادامه دارد و انتشار این دردنامه ها نه تنها باعث کاهش حیوان آزاری نشده که زمینه ساز ساخت کلیپهای بعدی هم شده است . حال یا سپردن یک سازمان تخصصی به افراد سیاسی دلیل کم کاری دراین عرصه است یا دستگاه قضایی هنوز جریمه ها را با ریالهای ناصری محاسبه میکندو مجازاتها تاثیرگذاری ندارد.                                                            انتهای پیام