گروه اجتماعی قدسآنلاین/ مریم احمدی شیروان: خشونت در مدارس پدیده جدیدی نیست و در تمام طول تاریخ، افراد به دلایل گوناگون مانند تضاد منافع با هم درگیریهای خشونت آمیز داشتهاند. اما آنچه حالا این خشونت را نگران کننده کرده، شیوع و رواج این پدیده در نظام تعلیم و تربیت و در کلاسهای درس مدارس کشور است.
خشونتهایی که در روزگار قدیم در مکتبخانهها با چوب و فلک و ترکه آلبالو اتفاق میافتاد و پس از چندی جای خود را به روشهای دیگری داد. اما در سالهای اخیر شائبه افزایش خشونت در مدارس شکل دیگری به خود گرفته و حالا معلمان هم خود قربانی این خشونت میشوند. خشونتهایی که حتی جان آنها را تهدید میکند. برای جلوگیری از چنین رخدادهایی چه باید کرد؟
توقعات بیش از اندازه نسبت به معلمان
یک جامعهشناس با بیان اینکه تغییر جایگاه مربی و کمرنگ شدن حریمها و حرمتها دستاورد اشتباه در سیستم آموزش و پرورش است، میگوید: شغل معلمی در دیگر کشورها جزو فرهیختهترین مشاغل و دارای بالاترین طبقه اجتماعی با احترام خیلی زیاد در جامعه است، اما در سیستم آموزشی کشور بهایی به معلمها داده نمیشود. امیرمحمود حریرچی اضافه میکند: آموزش و پرورش عملاً خود را کنار کشیده و معلمها را رو در روی خانوادهها قرار میدهد و این طور القا میکند که اگر در این حوزه کمکاری یا مشکلات میبینید، همه به خاطر رفتار نادرست معلمهاست! البته برخی معلمها هم شیوه برخورد با دانشآموزان را آموزش ندیدهاند که لزوم آموزشهای ضمن خدمت را بیش از پیش نشان میدهد.
او توضیح میدهد: در مقابل خانوادهها نیز برای تربیت فرزندان، از خود رفع تکلیف و همه چیز را به مدرسه واگذار کردهاند و توقعات بیش از اندازه نسبت به معلمان سبب بروز انواع خشونت در برخی مدارس علیه معلمان میشود. به گفته این استاد دانشگاه انجمنهای اولیا و مربیان بسیار ضعیف عمل میکنند و تنها کار آنها تصمیم برای گرفتن پول است؛ در حالی که باید برای ارتقای آموزش و حل مشکلات بین خانوادهها و معلمها تلاش کنند. او تأکید میکند: جای مددکاران اجتماعی در مدارس خالی است. اگر این مددکاران حضور داشته باشند میتوانند میاندار و واسطه باشند و در جلسات اولیا و مربیان تعامل خوبی بین خانوادهها و معلمها ایجاد کنند و از مشکلات وتنشها بکاهند.
باید به نیازها و عواطـف دانشآموزان توجه شود
در حال حاضر بر اساس قوانین نباید تنبیه بدنی وجود داشته باشد. قوانین باید آن قدر قوی باشند که هم جایگاه رفتاری دانشآموز را و هم معلم را مشخص کنند. قوانین باید تعیین کنند که حوزه امکانات و اختیارات معلم در برخورد با رفتار خارج از استاندارد دانشآموز چه باشد اما ضعف سیستم آموزشی در این حوزه سبب شده تا همچنان شاهد وجود خشونت و تنبیه بدنی در مدارس باشیم. سیدکاظم اکرمی، وزیر اسبق آموزش و پرورش با بیان اینکه عوامل رفتار دانشآموزان در شرایط حاضر را میتوان به چهار بخش عوامل فردی، اجتماعی، خانوادگی و جهانی تقسیم کرد، میگوید: در نگاه علمی و جبرگرایانه روانشناسان و مشاوران برای اراده و اختیار دانشآموز جایگاهی قایل نیستند. در صورتیکه باید به نیازها و عواطف آنها نیز توجه بسیاری شود.
بایـد اولویـت کشــور آموزش و پرورش باشد
این کارشناس آموزش میگوید: معلم امروز به دلایل مادی و معنوی بشدت آسیبپذیر و شکننده شده و جایگاهش نزول پیدا کرده است. حقوق بسیاری از معلمها بسیار پایینتر از خط فقر تعریف شده است و مشکلات فراوانی برای اداره زندگیشان دارند؛ ضمن اینکه شیوههای گذشته تربیتی نیز دیگر پاسخگو نیست. باید والدین در خانه و مربیان و معلمان در مدارس، به تغییرات دنیای کودکان و نوجوانان توجه داشته باشند و بر اساس احترام متقابل باید فضای مناسبی را ایجاد کنند.
چه باید کرد؟
برخی کارشناسان معتقدند امکان حذف خشونت و تنبیه بدنی خیلی کم است. خدایار رفیعی، معاون سابق پاسخگویی به شکایات اداره کل ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش در این خصوص میگوید: نباید خانوادهها مسئولیت آموزش را تنها از معلم و کادر مدرسه بخواهند، زیرا یک معلم و مدیر در روز با تعداد زیادی دانشآموز ارتباط دارد و امکان رسیدگی به تمام آنها وجود ندارد. عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در این خصوص میگوید: ارتباط اولیا با معلم، دانشآموز با معلم و خانواده ارتباطاتی اجتنابناپذیر است و باید روز به روز تقویت شود؛ اما در این ارتباط فاصلهها و مشکلاتی وجود دارد که به علت اشتباه در انتقال مفاهیم سبب بروز خشونت و خشم نسبت به معلمان میشود. جبار کوچکینژاد توضیح میدهد: بیشتر آسیبهایی که در مدرسه دیده میشود ریشههایی اجتماعی و خانوادگی دارد. وقتی کودکان در محیط خانه به علتهای مختلفی مانند متارکه، منازعه، اعتیاد و... خشونت را آموزش دیدهاند حتماً در مدرسه آن را بروز میدهند. به همین دلیل لازم است که در مدارس دورههای آموزشی کنترل خشم را آموزش دهیم تا آنها بتوانند به طریقی سالم خشم خود را تخلیه کنند. او اضافه میکند: برای رسیدن به اثربخشی بیشتر در این زمینه لازم است که مدرسه، محله و خانواده همسو با هم باشند. به همین دلیل آموزش و پرورش باید به انجمن اولیا و مربیان بیش از پیش بها دهد، اما متأسفانه در حال حاضر به علت فعالیت گسترده و کمبود منابع مالی نمیتواند به اولیا آموزش دهد و بین آنها و معلمها ارتباطی دو سویه و مؤثر برقرار کند. نیاز به ارتباط مداوم بین خانوادهها و اولیا و تقویت این انجمن وجود دارد.
انتهای پیام/
نظر شما