به گزارش گروه فرهنگی قدسآنلاین، صفحه اینستاگراماش جزو معدود صفحاتی است که در آن، کاربران زیر پستها به هم توهین نمیکنند، نظرات یکدیگر را لایک میکنند و با هم میخندند. یک میلیون فالوئر دارد و این یعنی، صفحهاش جزو صفحات پربیننده اینستاگرام است.
«جواد خواجوی» معتقد است که فضای اینستاگرام، ظرفیتهای خوبی دارد، اما عدهای آدم فیک، این فضا را خراب کردهاند.
به باور این طنزپرداز، سلبریتیهای اینستاگرام، یک مشت آدم درپیت هستند، اما مردم هوشمندانه با آنها برخورد میکنند و این به مرور زمان باعث حذفشان از سوی کاربران خواهد شد. او در صفحهاش چارچوب خاصی را رعایت میکند چون خانوادهها بیننده کارهایش هستند.
به بهانه دعوت از "جواد خواجوی" در برنامه «حالا خورشید» و اجرای بداههاش با رضا رشیدپور، با این طنزپرداز جوان درباره ماجرای پرطرفدار شدن صفحه اینستاگرام و فعالیت این روزهایش گفتگو کردیم که مشروح آن را میخوانید:
الان مشغول چه کاری هستید؟
الان مشغول بازی در سریال «سرباز» هستم و نقش یک سرباز را در پادگان بازی میکنم. من بازیگر تئاتر هستم و کارم همین است، گروه کارگردانی با من آشنایی قبلی داشت، اما ویدیوهای صفحه اینستاگرامم برای این انتخاب بیتأثیر نبوده است.
این نقش شما با لهجه مشهدی خواهد بود؟
هنوز سر لهجه تصمیم نگرفتیم اگر لهجه داشته باشد یا نه با چیزی که در صفحه اینستاگرام من هست، کاملاً متفاوت خواهد بود.
نگران نیستید که شخصیت شما در صفحه اینستاگرام تان روی کارهای بعدی تان اثر بگذارد؟
حضور من در صفحه اینستاگرامم، بیشتر صداست تا تصویر. پستهایی که در اینستاگرام میگذارم برای پر کردن وقتم بوده است. کار اصلی من، فعالیت در سینما و تلویزیون است. قصد ندارم که صفحه اینستاگرامم را ببندم ولی بیشتر هدفم کار در سینما و تلویزیون است.
به خاطر بیشتر شدن فعالیتتان در سینما و تلویزیون، آیا حضورتان در اینستاگرام کمتر خواهد شد؟
سعی میکنم که به موقع پست بگذارم چون اگر شناخته شدم به واسطه همین پستها و لطف مخاطبانم بوده است. عامل تأثیرگذار در شناخته شدن من، پستهای اینستاگرامی صفحهام بوده است.
دلیل اینکه در کارهایتان از لهجه مشهدی بهره میگیرید، چیست؟
لهجه مشهدی بسیار جذاب است و خیلی جای کار دارد. ضمن اینکه من روی لهجه مشهدی تسلط داشتم، ممکن است که لهجههای دیگر را بتوانم صحبت کنم، اما تسلطی به آنها ندارم. معتقدم که یک سری اصطلاحات محلی و سنتهای قدیم مشهد باید حفظ شود. لهجه برای من مهم است چون اگر لهجهها را حفظ نکنیم، از گنجینه لغاتمان کم میشود.
خودتان معمولاً مشهدی صحبت میکنید؟
مادر من تهرانی است، ولی چون در مشهد بزرگ شدم میتوانم با لهجه صحبت کنم. پدرم هم اهل یکی از شهرستانهای خراسان است و اصالتاً مشهدی نیستیم.
نگاهی که در جامعه شایع شده، این است که لهجههای محلی به سخره گرفته میشود، پیش از این هم لهجه مشهدی را به مسخره میگرفتند، اما پستهای اینستاگرامی شما باعث شد که این لهجه، دلنشین و جذاب به نظر برسد؟
به نظرم علت چنین رفتاری که مردم نسبت به لهجه مشهدی داشتند، این بوده که یک سری فیلم و سریال داشتیم که بازیگران میخواستند با لهجه مشهدی حرف بزنند، اما خیلی بد صحبت میکردند، اصلاً بلد نبودند که مشهدی صحبت کنند. من تلاش کردم که نکات بامزه این لهجه را بیرون بکشم. سعی کردم که نکات و رفتارهای ظریفی که بین اعضای خانواده، آشنایان و فامیل وجود داشت را به تصویر بکشم. خدا را شکر خیلیها علاقه مند شدند که با لهجه مشهدی حرف بزنند، از شهرهای مختلف برای من ویدیو میآید که تلاش دارند مشهدی صحبت کنند.
از نظرات مخاطبان هم ایده گرفتهاید؟
نظرات مخاطبان برای من بسیار مهم هستند و سعی میکنم که همه آنها را بخوانم چون به من میگویند که برای کار بعدی، چه کنم. گاهی هم ایدههایی را خلق میکنم.
ایدههایتان را چطور پیدا میکنید؟
اکثر این ویدیوها را با تلفن همراهم میسازم و برخی از آنها را پشت چراغ قرمز ساختم. گاهی جملهای به ذهنم میرسد و برایش قصهای پیدا میکنم. گاهی هم اتفاقات روز را دوبله میکنم. گاهی یک ویدیو به من ایده میدهد و برایش دیالوگ پیدا میکنم، گاهی عکس آن، جملهای به ذهنم میرسد و برایش ویدیو پیدا میکنم، اما کل این پروسه، بداهه است و چیزی روی کاغذ نوشته نمیشود. دیالوگها کاملاً رئال هستند و صداسازی خاصی انجام نمیدهم فقط لحنم را تغییر میدهم.
تکه کلامهای شما خیلی دقیق و ظریف است بویژه در مورد تعارفات مرسوم مشهدی، هدفتان از به کاربردن این تکهکلامها چیست؟
خب، من در فرهنگ مشهد بزرگ شدهام. از کودکی دقتم بالا بود و دیالوگهای خاص را حفظ میکردم. ارتباط با آشنایان و فامیل که مشهدی هستند و محلهای که در آن زندگی کردم، باعث شده که تکهکلامها و جای استفاده از آنها را بشناسم.
مشهدیها در حوزه طنز دارند خوب عمل میکنند، نمونهاش علی صبوری بود که منتخب آرای مردمی در «خنداننده شو» شد، به نظر شما مشهد خطه طنز پروری است؟
خراسانیها از گذشته طبع شیرینی داشتند و شوخ بودند و همچنان هم هستند، شاید این بستگی به ریشه تاریخی این منطقه و تلاش آدمها دارد، ضمن اینکه آدمها در محدودیت، بیشتر تلاش میکنند البته من محدودیت خاصی برای کار در مشهد نداشتم، ولی کار کردن در هر شهری به جز تهران سخت است چون امکانات و ظرفیتها در تهران تمرکز پیدا کرده است. از سوی دیگر هنرمندان مشهدی یاد گرفتند که فقط غر بزنند و بگویند که در مشهد نمیتوانیم کار کنیم، ولی میشود کار کرد. من در این شهر تئاتر خیابانی و تئاتر صحنهای کار کردم و پله پله پیش رفتیم. خیلی از بچهها دنبال نتیجههای زودرس هستند در حالی که بایستی آرام پیش رفت.
شما هم جزو هنرمندان مشهدی خواهید بود که به تهران مهاجرت میکنند؟
من 6 سال پیش هم میتوانستم به تهران بروم ولی در مشهد ماندم. کار من همین است، چند ماه برای اجرای تئاتر به تهران میروم ولی برمی گردم چون زندگی کردن در تهران برایم سخت است. این روزها هم برای سریال «سرباز» باید یک سال در تهران باشم، ولی از هر فرصتی استفاده میکنم تا به مشهد بیایم چون شهر من است، مگر میشود خانه ات را دوست نداشته باشی؟! مشهد برای من آشناست و همه جایش، یادآور خاطراتم است.
چرا هنرمندان شهرستانی فکر میکنند که تهران سکوی پرش آنهاست؟
خب، این تفکر به خاطر اشتباهی است که در وضعیت هنری داریم. برای برخی، رفتن به تهران پله پرش میشود، ولی اگر آدم به خودش اعتقاد داشته باشد هر جایی که باشد مرکز دنیا آنجاست چون مهم خروجی و هدف است. مهم آن اتفاقی است که برای آدم میافتد. بسیاری دنبال این هستند که ببینند یک هنرمند چه کرده است و همان مسیر را طی کنند در حالی که برای هر کسی اتفاق خاص خودش رخ میدهد.
چقدر صفحه اینستاگرامی شما برای بیشتر شناخته شدنتان، کمکتان کرد؟
صد درصد به من کمک کرد این صفحه به عنوان معرفی اولیه از من، بسیار اثرگذار بود. بسیاری از کارگردان ها، نویسندهها و بازیگران، صفحه مرا دنبال میکنند و ساجده مهلا را میشناسند.
کاراکتر ساجده مهلا را چطور خلق کردید؟ و چرا این ترکیب اسمی؟
این اسم وجود ندارد، ولی اسمهای دوتایی در بین مشهدیها باب است مثلاً خانواده پدری فرزند، اسم اول او را صدا میزنند و خانواده مادری، اسم دومی را.
به نظرم مشهدیها بسیار تعارفی هستند، از اسم گذاشتن گرفته تا رفتارهای اجتماعی. حتی پرروبازی هایشان هم تعارفی است، چون خجالتی هستند.
از این کاراکتر و شخصیت خودتان هم محصولات فرهنگی ساخته شده، در این باره توضیح میدهید؟
بله، عروسک من ساخته شده که دیالوگهای معروفم را تکرار میکند و تولید ایرانی است. برخی از تکه کلامها مثل «یک لحظه خوابم برد»، «جالب شد»، «مامان خانم» بین مردم رایج شده و روی تیشرت هم چاپ شده است. با وجود همه مشغلههایی که دارم، روزی هزارتا دایرکت دارم که حدود پنجاه درصد آنها ویدیوی پیشنهادی است. همیشه آمار واقعی برایم اهمیت داشته و دنبال فالوور فیک نبودم. هزینه تبلیغات ندادم و نخواستم که فالوور فیک بگیرم. خوشحالم که مردم دنبالم کردند، خنداندن مردم برایم مهم است.
محصولات فرهنگی کارهایتان اسپانسر دارد؟
تی شرتها و عروسکها، اسپانسر دارد ولی تمام حقوق معنوی از آن خودم است مثلاً برند «جالب شد» را ثبت کردم.
عروسک ساجده مهلا هم به بازار عرضه شده است؟
عروسک ساجده مهلا در بازار فروش نمیرود و بنا داریم با یک برنامه تلویزیونی از آن رونمایی کنیم. من برنامه شخصی خودم را دنبال میکنم و هنوز به نتیجه قطعی نرسیده است. برنامهای به نام «جالب شد» را دنبال میکنیم که احتمالاً از شبکه سه یا نسیم پخش شود.
درباره این برنامه توضیح میدهید؟
در این برنامه قرار است به لهجههای مختلف و فرهنگ ایران بپردازیم. احتمالاً از هر اقلیمی یک نماینده سلبریتی طور میآوریم که برای مخاطب جذاب باشد تا مردم بدانند که بیشتر هنرمندان ما، شهرستانی هستند و همه تهرانی نیستند. برنامه «جالب شد» هنوز در مرحله طرح است، اسپانسر و تهیه کننده دارد.
احتمالاً به امسال نمیرسد چون درگیر بازی در سریال سرباز هستم، ضمن اینکه یکی دو پیشنهاد سینمایی هم داشتم که امیدوارم سال آینده اکران شوند.
هر دو کار سینمایی، طنز است؟
بله، ولی ژانر اصلی من در بازیگری، طنز نیست. در زمینه نوشتن با گروه درینگ درینگ کار کردم. بخش مهمی از کار من، نویسندگی است جالب اینکه آقای حمید نعمت الله که از دنبال کنندههای صفحهام بودند به متنها تأکید داشتند که ماجرای ویدیوها خوب نوشته شده است. علی اوجی برای برنامه «مشتی باش»، رامبد جوان برای برنامه «خندوانه» و علی ضیاء برای «فرمول یک» با من صحبت کردهاند اما اولویت من این است که برنامه خودم را در تلویزیون بسازم.
انتهای پیام/
نظر شما