البته گرچه براساس آماررسمی بیکاری روستاییان این استان در سال جاری حدود ۵ درصد کاهش یافته، اما اشتغال همچنان بزرگترین دغدغه این مردمان محسوب میشود. این درحالی است که وقتی صحبت از مشکلات روستاها وکاستیهای توسعهای این مناطق درمیان باشد بی هیچ تردیدی برای گفت وگو باید به سراغ «دکتر محمد حسین پاپلی یزدی، رئیس انجمن ژئوپولتیک ایران» رفت که بیش از ۴۰ سال است درحوزه توسعه روستا قلم زده و در جلسات واتاقهای فکر نهادها ومؤسسات گوناگون حضورداشته است. ازهمین رو ما نیز چنین کردیم و در «مؤسسه فرهنگی کاوشگران میراث شرق» با این صاحب نظر به گفت وشنود پرداختیم که حاصل این همصحبتی از نظرتان میگذرد.
* آقای دکتر پاپلی یزدی! به اعتقاد شما موانع ایجاد ورونق کسب وکاردرروستاهای خراسان رضوی که زمینه ساز توسعه متوازن است، چیست؟
** مهمترین اصل دراین قضیه این است که بسترهای قانونی درراستای رشد تولید درجوامع روستایی باشد. حال آنکه دراواخر دهه ۵۰ که دفتر توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری شکل گرفت براساس تعریفی که بانک جهانی از توسعه روستایی وحمایت از فقرای این نواحی داشت به تعریف روستا، کارکردها و انتظارات از این مناطق پرداختند. به این ترتیب محور تولید در روستا کمرنگ شد وبر حمایت از روستاییان و کاهش مالیات آنها و عرضه حمایتهای نقدی توجه شد. در واقع برنامهریزان تصور میکردند با تزریق پول به روستاها میتوان توسعه ایجاد کرد. به هر روی از حدود ۴ سال گذشته متولیان امر با هم اندیشی با کارشناسان به تغییر این رویه و نگرش پرداختند. چنانکه به بازتعریف توسعه روستایی پرداخته و برنقش تولید در این مناطق تأکید کردند که براساس همین تعریف نیز قانونی در دولت تصویب شد. اینگونه با تغییرات صورت گرفته ساختارها نیز دگرگون شده و اعتبارات و میزان آن نیز تغییر کرده است.
عامل دیگر تأکید دولت در تصدیگری اموراست؛ چنانکه درحوزه برنامهریزی روستا نیز دولت خود را همه کاره دانسته و برنامهریزیها از بالا به پایین تعریف میشود. درواقع همواره دولت خودش برنامه تعریف کرده، بودجه و اعتبار تخصیص داده وخودش نیز متولی اجرا شده است. البته هرگونه فعالیت و تلاشی نیز در روستاها کرده چنانکه به روستاها آب و برق رسانده و جاده ساخته، اما اشتغالی ایجاد نکرده است. از این رو امروزه بسیاری از روستاهای ما همه گونه امکانات دارند، اما چون شغلی نیست مردم مهاجرت کردهاند. به هر روی تغییر رویکرد و فراهم کردن زمینه اجرای برنامههای اصولی مقوله سادهای نیست. چراکه نمیتوان آبی را که بیش از ۳۰ سال در مسیر خاصی جریان داشته مسیرش را تغییر دهیم. به هرروی امیدواریم تغییر دیدگاه قدری منجر به تغییر الگوی اشتغال و تولید درروستاها شود.
* به غیر از عواملی که دولت در آن اثرگذاربوده چه علل دیگری را میتوان مانع اشتغال و توسعه روستاها دانست؟
** چالشهای جهانی همانند تحولات اقلیمی و خشکسالی نیز بر توسعه روستا و گسترش مهاجرتها اثرگذار بوده است، چنانکه امروزه بسیاری از روستاهای ما با کمبود منابع آبی مواجهه اند این درحالی است که بسیاری از این مناطق وابسته به درآمدهای کشاورزی و دامداری هستند. همچنین جمعیت کشور طی چند دهه اخیر بیش از ۳/۲ رشد داشته که این امر بر افزایش مصرف آب مؤثر بوده بخصوص آنکه طی این زمان توقع و انتظارات مردم نیز نسبت به دسترسی به آب آشامیدنی و کیفیت و فراوانی آبهای غیرشرب نیز افزایش پیدا کرده است.
* همانگونه که اشاره کردهاید برنامههای مختلفی در جهت اشتغالزایی و توسعه روستاها از سوی نهادها و وزارتخانهها تعریف شده، اما هنوز هم چالشهایی در مناطق روستایی دیده میشود، چرا؟
** از علل مؤثر دراین مقوله تعدد متولیان حوزه امور روستاست به طوری که شاهدیم در برخی موارد بیش از ۲۳ ارگان و نهاد در این حوزه فعالیت دارند، چنانکه مسئول تأمین آب روستایی یک وزارتخانه است، امور دامهای روستا نیز برعهده اداره کل دیگری میباشد. از همین رو شاهدیم گرچه بنیاد مسکن فعالیتهای بسیاری در جهت عمران روستاها انجام داده، اما نتیجه مورد انتظاری نداشته است؛ بنابراین ما نیازمند تشکیل وزارت روستا هستیم تا مسائل را هماهنگ کند. به این ترتیب محوریت توسعه روستایی باید به سمت ایجاد اشتغال، تولید ویافتن بازار برای محصولات تولیدی برود تا تحولی چشمگیر صورت بگیرد. همچنین از مسائل جدی کسب و کار نیاز به دریافت مجوزهای مختلف است؛ چنانکه ما کارآفرینی صاحب نام در استان خراسان رضوی داریم که برای گسترش فعالیت خود بیش از ۱۳۳ مجوز دریافت کرده؛ اما موفق نشده است. چرا که در مراحل نهایی به وی گفته شده «که شماباید درشهرک صنعتی فعالیت خود را انجام بدهید.» حال آن که درهیچ کجای دنیا بروکراسی چنین پیچیده و اثرگذارنیست؛ بنابراین تأکید میکنم تا دولت رویه خود را اصلاح نکند و ازبروکراسی وتصدی گری خود نکاهد هیچ معضلی از جامعه حل نمیشود. از همین رو شاهدیم دولت مالیات میگیرد و پول نفت را هم در اختیار دارد، اما ۸۵ درصد درآمدها را صرف خودش میکند تا با ۱۵ درصد باقی مانده جامعه را اداره کند که این شدنی نیست. به این ترتیب تحقق هر گونه توسعه اعم از توسعه آموزشی واقتصادی منوط به این است که دولت برای توسعه خود تلاش کند؛ بنابراین باید برنامههای دولت به سمتی برود که در ظرف اجرای سه دوره ۵ ساله برنامه توسعه کشور؛ اعتبارات جاری خود را از ۸۵ درصد به ۵۵ درصد برساند.
* به اعتقادشما دربرنامه ریزیهای توسعهای کشور تا چه حد به ایدهها و طرحهای جهانی وتجربیات دیگر کشورها توجه وتمرکز داریم وتا چه میزان به مسائل بومی خود برای اجرای این برنامهها دقت نظر داریم؟
** با وجود آنکه همواره شعار مخالفت با اجانب ودیگران را میدهیم اما درعمل حتی در نهادها ومراکز دانشگاهی به دنبال ایدهها و طرحهای دیگر کشورها هستیم. درواقع از ۶۰ سال پیش ما به دنبال استفاده از نظریههای خارجی بودیم از این موارد میتوان به تأکید بر «نظریه قطب رشد» اشاره کرد که براساس آن قرار بود منافع قطبهای توسعهای کشور به مناطق کم برخورداربرسد. این در حالی است که نه تنها به دنبال اجرای این نظریه مناطق بسیاری از کشور ما توسعه پیدا نکرد که حتی منافع بخشهای توسعه یافته نیز به آنها اختصاص نیافت وبه جیب سرمایهدارها سرازیر شد که این امر تا به امروز معضلاتی را به همراه داشته؛ چرا که منجر به عدم توازن فضایی واجتماعی شده است. در واقع ما هیچ وقت درامر توسعه به توان ملی و نیازهای بومی توجهی نداشتیم. برای نمونه درشرایطی که برای دسترسی به گوشت گوسفند با دشواریهایی مواجه هستیم اگر دانشجو یا استادی ایدهای برای تولید منابع گوشت جامعه بدهد حتی دانشگاهیان با تردید و تمسخر برخورد میکنند، اما درمراکز علمی وتخصصی غربی اگر نظریهای از سوی اعضای آنها مطرح شود چنان مکرر درمحافل علمی مورد استناد و توجه قرار میدهند که به عنوان ثمره دانش و تخصص به نام خود میکنند.
* باتوجه به آنچه امروزه از سیمای اشتغال در روستاهای استان میبینیم آیا میتوان امید داشت که این رویه تغییر کرده و شاهد مهاجرت معکوس به روستاها باشیم؟
** بیشک نباید نسبت به بهبود اوضاع مأیوس بود؛ چراکه با تکیه برفناوریها وتکنولوژی نوین میتوان چاره اندیشی کرد. ازاین رو مراکز تحقیقاتی و پژوهشکدههای وابسته به جهاد کشاورزی ودانشگاهها باید درچندین زمینه برفعالیت خود بیفزایند. البته شاهد تلاشهایی بودهایم، اما به دلیل گستردگی چالشهای این حوزه نیازمند فعالیتهای افزونتری هستیم. به هرحال در حوزه تولید بذرها و نهالهای اصلاح شده باید تمرکز بیشتری داشت چنانکه به آب کمتری نیازداشته باشد؛ همچنین با تأکید بر رویه تسهیلگری و فراتسهیل گری باید روستاییان را مجاب کنیم که در مصرف از منابع آب و خاک هوشمندانه عمل کنند.
فرایند تولید را نیز باید تغییر داد وزنجیره ارزش افزوده را براین چرخه بیفزاییم. به طوری که به جای رویه مرسوم که روستاییان خام فروشی میکنند و منافع تولید محصولات به جیب تولید کننده فراوردههای جدید میرود، باید سود تولید را به سوی روستاییان هدایت کرد. دراین زمینه با مشارکت شرکتهای تعاونی و نهادهای اجتماعی فعال میتوان شبکه تعاونیها را درسطوح مختلف پیش از تولید تا پس از عرضه ایجاد کرد. نکته دیگر اینکه به طورسنتی تولید صنایع دستی درروستاها با قوت انجام میشده که در حال حاضر به دلیل ورود بی رویه صنایع دستی که اغلب از چین میآید حوزه صنایع دستی روستایی ما روبه ضعف است. چنانکه شاهدیم زنان روستایی در این زمینه فعالیت چندانی ندارند؛ بنابراین با توجه به رونق دوباره صنایع دستی در روستاها باید بازار عرضه آن را نیز فراهم کنیم. به طوری که تولید کننده روستایی باید در چرخه تولید محصولات به سمت بهره گیری از فناوریها برود. چنانکه میتوان با استفاده از فضاهای ارتباطی ورسانهای مدرن، ارتباطات تولید کنندگان درروستاها را حتی درسطح جهان گسترش داد. همچنین میتوان با استفاده از ظرفیتهای متعدد روستاها همانند گردشگری به ایجاد کسب و کارهای نوین پرداخت البته موارد قابل توجهی دراین مقوله شکل گرفته است. نکته دیگر که با استفاده از فناوریهای نوین قابل اجراست ایجاد مشاغل از راه دور است. چنانکه مردم درشیکاگو آمریکا درحالی به شرکتی سفارش غذا میدهند که اپراتور شرکت درهند مستقراست. درکشورما نیز لزومی ندارد که فعالیتهایی همانند تاکسی اینترنتی دفاترشان در شهرها مستقر باشد و میتوانند درروستاها وبا استفاده از نیروی کار این مناطق فعالیت کنند. به این ترتیب با استفاده از فناوریهای مدرن میتوان در ایجاد فضاهای شغلی در روستا تلاش کرد.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما