به گزارش گروه گروه فرهنگی قدسآنلاین، ایده داشتن و برنامه داشتن یک چیز است و زیستن با آن ایده چیز دیگری است. گاهی ما همه توانمان صرف تصویری میشود که در خیالمان جلوه کرده است.
اما گاه خود را رودخانه وار به سوی آنچه میخواهیم رها میکنیم. رودخانه میداند و نمیداند که به کجا میرود، هر لحظه با صخره و گیاهی درگیر است و اگر کسی او را در آن لحظه ببیند، گمان نمیکند که این رودخانه فرومانده در کار گل، کاری هم با دریاها و اقیانوسها دارد.
یک اشتباه این است که تصویر ما برای آینده بر امروز ما غلبه کند. آینده از خطرناکترین چیزهاست.
اگر آینده را نبینید، ندیده گرفته میشوید و اگر ببینید دردسرهای دیگری دارید. اما همین آینده را که میتواند این قدر فریبنده و کشنده باشد، میشود ذیل مفهوم دیگری و با نگاه دیگری جست و به آن رسید.
آنچه بارها از زبان پدر و مادرهایمان به عنوان «عاقبت بخیری» شنیدهایم و ساده از آن گذشتهایم میتواند بحران ربط و نسبت ما با آینده را حل کند. عاقبت اندیشی ما را چنان بار میآورد که آینده در تسخیر ما خواهد بود و هیچ هراسی نمیتواند ما را منفعل کند، اما آنچه به عنوان آیندهنگری میشناسیم میتواند ما را بترساند یا به طمع بیندازد.
بعضیها به آینده نظر دارند و بعضیها به عاقبت و جالب اینکه عاقبت، آینده از آن عاقبت اندیشان خواهد بود.اگر دوستی دارید که شما را از عاقبت برحذر میدارد، او را بیشتر دوست بدارید و اگر رفیقی دارید که هراس از آینده را به شما تلقین میکند، نگران خودتان و او باشید. آینده هراسی ندارد اگر ما عاقبت کار را ببینیم.
آن که ما را از هیچ به عالم وجود آورد، همیشه هست و خواهد بود. البته ما هستیم که با غلتیدن به بستر هوسها و هراسهای بیهوده از او دور میشویم و نیستی را انتخاب میکنیم یا با گام نهادن در جاده عاقبت نگری قدم به قدم به او نزدیک میشویم و آینده را هم از آن خود خواهیم کرد.
قصه، بازی با الفاظ و پر کردن این ستون و وقت شما نیست، نگرش آینده نگر، عالم غیب را حذف میکند و عاقبتنگران، محو غیب عالماند. برنامهریزیها و سنجشهای ما هر چقدر هم فنی و دقیق باشند مایهای از فرعونیت حسگرایانه دارند اما موسی هم هست و عصایی در دست دارد که همه چیز را به هم خواهد ریخت.
قرآن به تمامی، حکایت همین کشمکش آینده نگران و عاقبت اندیشان است و آیاتی مثل «یحسب ان ماله اخلده» خلاصه همه حسابگریهای ماست، عاقبتتان بخیر باد!
انتهای پیام/
نظر شما