به گزارش گروه فرهنگی قدسآنلاین، «یمن: نبرد بیفرجام» مستندی جنگی به کارگردانی مهدی خرم دل است که نخستین نمایش خود را در دوازدهمین جشنواره سینما حقیقت تجربه کرد. «یمن: نبرد بیفرجام» دومین مستند این کارگردان است که پس از «گزارش یک تجمع» جلوی دوربین رفته است. این مستند یک اثر جنگی است که به ارزیابی نظام جنگ یمن میپردازد و استراتژیها و تاکتیکهای نظامی که طرفین جنگ پنهان کرده بودند را با ضرباهنگ تند به تصویر کشیده است. در این مستند ۴۸ دقیقهای که تماشاگر را به قلب میدان نبرد میبرد، ۴۵۰ قطعه فیلم مورد استفاده قرار گرفته است و ۱۵۰ انفجار بزرگ که طرفین جنگ رقم زدهاند را به تصویر کشیده که برخی از این لحظات برای نخستین بار منتشر میشود. در خلاصه داستان این مستند آمده است: «در ۲ سوی میدان نبرد، هرآنچه دارند شلیک میکنند تا روز خونین با پیروزی شان به پایان برسد اما این روز را پایانی نیست. قدم به قدم در دو سوی میدان نبرد میدویم، صفیر گلولهها از کنار گوشمان عبور میکند، خود را در معرض انفجارها مییابیم و یک جنگ فرسایشی را حس میکنیم. اکنون وقتی برای پلک زدن نیست». به بهانه اکران این مستند با مهدی خرم دل به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
■ پس از ساخت یک مستند در فضای اجتماعی سراغ مستندی کاملاً جنگی رفتید. مستند «یمن: نبرد بیفرجام» چگونه ساخته شد؟
سه چهار سال پیش من به همراه یک هیئت پارلمانی از ایران به عنوان هیئت نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری به سوریه سفر کردم. دورانی که انتخابات در اوج جنگ انجام شد و آن زمان نصف حلب در اشغال تروریستها و نصف دیگرش در اختیار دولت بود. در واقع آنجا اولین باری بود که من فضای یک جنگ شهری را تجربه کردم. البته ما شهرهای مختلفی از جمله حلب و دمشق رفتیم، اما این جنگها در حلب بیشتر نمایان بود. این اتفاق زمینهای را برای من فراهم کرد که یک مستند جنگی بسازم. در واقع مستندی درباره خود جنگ و در بطن آن و نه حاشیههای آن. اولین مستندی که ساختم به دلایلی امکان پخشش فراهم نشد و پس از آن هم من به دنبال یک تجربه جدیدی در حوزه مستند بودم و درگیر همین اتفاقات بودم که موضوع یمن را دیدم. موضوع یمن همیشه موضوع مهمی بوده و شبکههای خبری دنیا به آن میپردازند و مستندها و گزارشهای بسیاری راجع به آن تولید شده است. اهمیت آن از منظر سیاسی، انسانی و حقوق بشر بر کسی پوشیده نیست، اما به نظرم آمد که تاکنون از منظر جنگی به آن پرداخته نشده و احساس کردم جای یک مستند جنگی درباره یمن در این میان خالی است.
■ روایت شما از جنگ یمن و عربستان در این مستند چگونه به تصویر درآمده است؟
نکته مهمی که در این مستند وجود دارد این است که ما به طور جدی و دقیق صحنههای نبرد، استراتژی دو طرف جنگ را تحلیل کردیم و سؤال مهم اینجاست که چرا عربستان با وجود حجم زیادی از جنگندهها و ابزارآلات مدرن و پیشرفته جنگی نتوانسته در یمن پیشروی کند و همین مسئله سبب شد که این سؤال در ذهن من ایجاد شود که چرا کسی سراغ چنین موضوعی نرفته است. همانطورکه میدانید وقتی جنگی میان دو طرف وجود دارد، هیچ کدام از آنها نمیخواهند استراتژی و تاکتیک هایشان را افشا کنند چون این مسئله میتواند در لحظه عملیات بشدت تأثیر بگذارد. به همین دلیل ما سراغ چیزی رفتیم که نه سعودیها و نه یمنیها علاقهای به بیان آن ندارند و نمیخواهند به تصویر درآید. ما در این مستند صحنه و جغرافیای نبرد را به تصویر کشیدیم، تاریخچه و ریشههای تاریخی این جنگ را عنوان کردیم تا رسیدیم به امروز که چرا عربستان نمیتواند این منطقه را بگیرد. با این توصیفات اگر بخواهیم این جنگ را در یک کلام خلاصه کنیم میتوان جنگ یمن را پیروزی استراتژی نظامی بر ابزار نظامی قلمداد کرد.
در پایان مستند ما یک جملهای میشنوید که اشارهای به گفتههای سفیر اسرائیل در آمریکا در زمان وقوع جنگ ویتنام دارد. یک زمانی مصر در حمایت از دولتی که گرایش به ملی گرایی عربی داشت به یمن حمله کرد و این حمله در زمان جمال عبدالناصر اتفاق افتاد. وی به بهانه جنگ شش روزه همه مصریها را از یمن خارج کرد. زمانی که آمریکا به ویتنام حمله کرد سفیر اسرائیل جمله معروفی داشت که میگفت: «ویتنام برای آمریکا همچون یمن برای مصریهاست». در واقع به قدری فاجعه مصر بزرگ بود که سفیر اسرائیل سرنوشتی که ارتش آمریکا در ویتنام داشته را به سرنوشت مصریها در یمن تشبیه کرده است.
■ دلایل مقاومت یمن را چگونه تحلیل کردید و برای ساخت این مستند چه تحقیقاتی انجام دادید؟
ما در این مستند اشاره داریم به این مسئله که چرا پیروزی نظامی به معنای مطلق کلمه که سرزمین را به طور کامل در اختیار بگیرند در هیچ حاکمیتی در طول تاریخ اتفاق نیفتاده است و کار سخت هم این بود که هیچ کس نمیخواست بگوید چرا این اتفاق نیفتاده است. ضمن این که کسی هم نمیخواست جغرافیای نبرد را تشریح کند. تلاش ما این بود که با هردو طرف نبرد ارتباط برقرار کنیم تا این موضوع را متوجه شویم. در نهایت مجبور شدیم سیر گستردهای از مطالب نظامی را بررسی و خودمان این مسئله را تحلیل کنیم و دلیلش را متوجه شویم. ما چندین هزاران صفحه پژوهش نظامی خواندیم. مقالاتی از فرماندهان نظامی که درک آنها برای ما که نظامی نیستیم پیچیده بود مطالعه کردیم و مستند هایی که درباره تحلیل جنگ ساخته شده را تماشا کردیم.
■ زمان نسخه اولیه مستند بیش از چیزی است که به نمایش درآمده است. چرا این زمان کاهش پیدا کرده است و نکته دیگر این که منابع تولید محتوای مستند از کجا تأمین شد؟
نسخه اولیه ما هفتاد دقیقهای بود که بعد به 48 دقیقه تقلیل پیدا کرد که در آن از 450 راش استفاده کردیم و فکر میکنم نزدیک 150 تا انفجار دارد و به طور تقریبی هر 15 ثانیه شما یک انفجار میبینید. از این نظر سعی کردیم که یک کار متفاوتی داشته باشیم. در نسخههای ابتدایی تصاویر بیشتری داشتیم که آنها را خودمان حذف کردیم.
منابع ما هم چندین بخش بود که یکی از آنها در واقع محتوایی است که از هر دو طرف جنگ در اینترنت منتشر شده و بخش دیگر منابعی بوده که مستقیماً از یمنیها و بنا به درخواست ما ارسال شده است و به این صورت که آنها از یک سری از عملیات هایشان فیلم گرفتند و برای ما فرستادند. بر همین اساس برخی تصاویر انفجار را نمیتوانید در اینترنت پیدا کنید و برای نخستین بار در این مستند آن را میبینید. بخش دیگری از تصاویر هم مربوط به شبکههای خبری دنیاست که ما برای برخی بخشها استفاده کردیم.
■ موضوع یمن فارغ از بحث جنگی و نظامی آن تبدیل به یک مسئله سیاسی در منطقه و دنیا شده است. رویکرد شما در این مستند به مقوله یمن چیست؟
ما سعی کردیم بی طرف به این مستند بپردازیم و از آنجایی که نظام جمهوری اسلامی ایران هم نسبت به آن موضع مشخصی دارد و باوجود این که برخی مجموعهها و نهادهایی که به این موضوع علاقهمند هستند خواستند سرمایهگذاری کنند؛ اما من با توجه به اینکه این موضع نسبت به یمن وجود دارد و امکان سرمایهگذاری برخی نهادها ممکن است این شبهه را به وجود بیاورد که کار سفارشی است، با صد در صد سرمایه شخصی آن را ساختم.
نکتهای که فکر میکنم باید آن را حتماً در نظر بگیریم این است که عربستان بسیار قدرتمند است و توان لجستیک بالایی دارد، اما با این حال یک سری یمنی که حتی کفش هم ندارند عربستان را متوقف کردند. ما در این مستند این پرسش را پاسخ میدهیم که چرا یک قدرت نظامی با این ابعاد و مانورها در مقابل نه یک ارتش کلاسیک بلکه در مقابل کسانی که سلاح مناسبی هم ندارند نمیتواند حمله کند و حتی گاهی عقبنشینی هم میکند.
ابتدا قرار بود این مستند را در جشنوارههای خارجی اکران کنیم، اما در نهایت به این جمعبندی رسیدیم که اولین اکران این مستند در داخل کشور باشد و آقای طباطبایی نژاد مدیرعامل مرکز سینمای گسترش و مستند تجربی لطف کردند و زمینه را فراهم کردند که ما اکران اول را در سینما حقیقت داشته باشیم. ضمن این که این مسئله برای من از اهمیت ویژهای برخوردار بود که در اکرانهای خارجی هم همه بدانند سرمایه این کار شخصی بوده و هدف ما از تولید این مستند اشاعه خشونت نبوده است. به همین دلیل با این که این مستند کاملاً جنگی و نظامی است شما حتی یک کشته هم نمیبینید.
■ یکی از ویژگیهای این مستند ریتم بالای آن است که مخاطب را میخکوب میکند. ضمن این که موسیقی هم نقش تعیین کنندهای در ایجاد این حال و هوا دارد. قدری درباره فرم این مستند بگویید.
بله همینطور است. ریتم و ضرباهنگ کار خیلی بالاست و اگر شما در حین پخش مستند حواستان پرت شود ممکن است بخشی از آن را هم از دست بدهید. مخاطب در این مستند با یک فضای کاملاً جنگی روبهروست و اگر بخواهیم آن را با آثار شهید آوینی مقایسه کنیم باید بگویم در آن مستندها بیشتر با روحیات رزمندگان سر و کار داریم در حالی که در این مستند جنگ مطلق را نشان دادیم و از این نظر فکر میکنم برای مخاطب جذاب باشد.
انتهای پیام/
نظر شما