به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، خانه ما دیوار به دیوار فرهنگسرای اشراق تهران است که این روزها بهخاطر جشنواره انار شلوغ و پر رفت و آمد است. جشنواره انار ایده سادهای دارد؛ یک فضای مسقف برای فروش انار و مخلفات آن و چند گاری لبو و باقالی فروشی و یکی دو غرفه کودک و چند غرفه پذیرایی و فروش مواد غذایی و صنایع دستی.
مردم هر شب میآیند و میروند و جشنواره انار برای بچهها هم اتفاق دلچسبی است. مردمی که در باغ بزرگ فرهنگسرا جمعاند و بچهها بازی میکنند و گروه موسیقی سنتی و رقص محلی هم هست. این ازدحام چرا دوست داشتنی است؟ مردم همان مردمی هستند که در خیابانها هر روز همدیگر را میبینند؛ مردم همان مردمی هستند که در مترو کنار هم ایستادهاند؛ مردم همان مردم ترافیک و ازدحام خیابانهای هر روز هستند؛ اما اینجا به آنها خوش میگذرد و آنجا رنج میکشند و منتظر خلاص شدن از آن وضعیت هستند.
فضاسازی و امکانات البته مهم است؛ دیوارهای کاهگلی که برای خاطره بازی درست میشوند یا سمبوسه فروشها و چادر ایلیاتی حتماً مهم است و باغ بزرگ، اما واقعاً چیز دیگری هم پشت این قصه هست. اراده ما اهمیت دارد.
در روزهای جشنهای ملی یا حتی ایام محرم، همان خیابانها معنای دیگری مییابند و ما با حسی شبیه همین حس صمیمی جشنواره انار در خیابانها حاضر میشویم. هر متنی معناهای متعددی دارد و ما هستیم که یکی از آن معناها را انتخاب میکنیم.
از این صحنهها در زندگی اولیای الهی نیز روایت شده است، مانند قصه حضرت عیسی (ع) که از راهی میگذشت و جنازه سگی افتاده بود، همه به تعفن لاشه توجه کردند و حضرت از دندانهای زیبای سگ حرف زدند.
درست است که این حرفها به نظر غریب میآیند و نمیشود که مردم به راحتی به این نگاه برسند که ازدحام خیابان را با همان نگاه ازدحام جشنواره ببینند، اما ما اگر بخواهیم میتوانیم خودمان به این حال برسیم که به قول معروف جور دیگر ببینیم. در شلوغیهای روزمره همه جور آدم میبینیم.
همین امروز یک راننده تاکسی فحاش دیدم که به من هم فحش داد، اما در بین همین مردم آدمهایی هستند که جور دیگر میبینند و انگار بیرون از دنیای ما ایستادهاند؛ در حالی که همان کارهای روزمره شان را انجام میدهند، زندگی شان خیلی با زندگی ما فرق میکند.
راننده تاکسیای را یادم میآید که ماشینش را دربست گرفته بودم و گفتم اگر خواستی مسافر هم سوار کن، اما او با لحنی آرام گفت که شما کرایه مرا دادهای، بگذار اینها را یک نفر دیگر سوار کند. در همین شهر شلوغ، آدمهایی هستند که انگار چهار فصل سال را در جشنواره انار قدم میزنند.
انتهای پیام/
نظر شما