به گزارش گروه فرهنگی قدسآنلاین، هنر متعالی خبر از جهانی برتر میدهد و هنر مادی صرفاً بازتاب جهان پیرامون است. فرق است میان هنرمندی که فقط از مشکلات خود میگوید و هنرمندی که خودش را وقف مشکلات یک ملت میکند. محمدحسین نیرومند، کاریکاتوریست باسابقه کشورمان هنر خروج از معیارهای برساخته بشر امروز را دارد و در کارهایش هنر را وقف مشکلات و دغدغههای مردم کشورش میکند. این موضوع در نمایشگاه گرافیک و کاریکاتور او به نام «حق مسلم ماست» که در گالری ابوالفضل عالی حوزه هنری برپا شده به خوبی نمایان است. نیرومند تاکنون موفقیتهای زیادی از جمله دریافت جایزه ویژه یومیوری شیمبون ژاپن، دریافت نشان عالی تجسمی کشور، دریافت لوح درجه یک هنری و... را در کارنامه خود کسب کرده است. با این هنرمند درباره هنر پرداختن به مشکلات جامعه و حال و هوای نمایشگاهش گفتوگو کردهایم:
■ فلسفه این نمایشگاه صرفاً نقد برجام است؟
خیر. تقریباً چهار سالی میشود که من برای آماده کردن این نمایشگاه وقت میگذارم و طبیعی است که موضوعات متنوعی را در بر میگیرد. اگر بخواهیم نمایشگاه را به دو بخش تقسیم کنیم، یک بخش دارای 47 اثر و با موضوعات متنوع اجتماعی است و یک بخش دارای 57 اثر و مخصوص موضوع برجام است. در واقع نمایشگاه به دو بخش آزاد و موضوعی تقسیم میشود.
■ بازخوردها چگونه بوده است؟
معمولاً نمایشگاهها خودشان آنچنان مورد اقبال واقع نمیشوند، اگر به موزه هنرهای معاصر هم بروید، آدمهای معدودی را میبینید که برای دیدن نمایشگاه آمدهاند. اما نکتهای که وجود دارد، این است که نمایشگاهها ظرفیتهای متنوعی از یک موضوع را آزاد میکنند؛ یعنی همین که شما با من تماس میگیرید و درباره این نمایشگاه صحبت میکنید و آن را در روزنامه خودتان منتشر میکنید، بخشی از ظرفیت این نمایشگاه آزاد شده است، در واقع نمایشگاه بهانهای برای بیشتر دیده شدن کار است. وجه دیگر برپایی یک نمایشگاه دیده شدن آثار و نقد و بررسی آنها توسط هنرمندان و اساتید هنر است تا از این رهگذر، آثار هنرمند نقد شود و کاستیهایش مشخص شود.
ظرفیت دیگر یک نمایشگاه ارتباط هنرمندان جوان با هنرمندان باسابقهتر است تا به واسطه این مواجهه مستقیم، هنرآموزان تجربیات جدیدی کسب کنند و آموزش عملی ببینند. به نظرم برای برپایی یک نمایشگاه باید ببینیم که وجوه متنوعش چقدر فعال است، نه اینکه صرفاً به یک بازدید بسنده کنیم.
■ اقدام شما برای ماندگاری یک واقعیت عبرتآموز در فضای سیاسی و اجتماعی کشور را تحسین میکنم، اما آیا هنر میتواند از بروز اتفاقات مشابه جلوگیری کند؟ با توجه به اینکه تجربه برجام در سالهای متعدد تکرار شده بود و باز مسئولان و مردم آن را فراموش کرده بودند.
جمله معروفی است که میگوید کاریکاتورها اسناد تصویری تاریخ هستند. به عنوان مثال، شما اگر کاریکاتورهای تاریخی دوره قاجار را ببینید متوجه حس و حال آن دوره میشوید. شاید متنی که شما از آن دوره میخوانید، خیلی شما را به آن فضا نزدیک نکند اما با دیدن یک کاریکاتور، تصویری عینی از فضای اجتماعی و فرهنگی آن دوره در ذهن شما شکل میگیرد یا در دوره پهلوی اول کاریکاتورهای زیادی کار شده است که با دیدن آن میتوان به خوبی جریانات سیاسی و روابط آدمها را بفهمی. من به عنوان کسی که زبان تصویر را به جای زبان کلامی انتخاب کرده است روایت برجام را از منظر کسی که نقد دارد به نمایش گذاشتهام؛ برای اینکه آیندگان بدانند گروهی بودند که نشستند و سرنوشت یک مملکت را به یک مذاکره پیوند زدند، درحالی که از همان ابتدا مشخص بود که دشمنی غرب با ما ایدئولوژیکی است نه چیز دیگر. البته من با اصل مذاکرات مخالف نیستم اما این ذوقزدگی و خوشبینی مفرط در کنار نپرداختن به اقتصاد داخلی ضربه غیرقابل جبرانی به کشور ما زد که نتیجه آن را امروزه در شرایط کشور مشاهده میکنید.
گاهی تاریخ را کسانی روایت میکنند که حب و بغض گروهی و جناحی دارند و شما به عنوان یک هنرمند وظیفه دارید جلوی این تحریف بایستید.
■ چرا هنرمندان مختلف کشور در برابر این موضوع مهم واکنش خاصی نشان ندادند؟
هنر شکلهای مختلفی دارد. من وقتی هنر کاریکاتور و گرافیک را انتخاب میکنم یعنی هنر رسانه را انتخاب کردهام.
ولی وقتی کسی نقاشی را انتخاب میکند به دنبال این است که جنبه احساسی مخاطب را درگیر کند، یعنی وقتی قالبی را انتخاب میکنید دیگر همه موضوعات در آن قالب بیان نمیشود. به عنوان مثال، موضوع سیاسی در قالب کاریکاتور و گرافیک یا طنز بهتر بیان میشود. این انتظار که ما میخواهیم همه هنرمندان و همه گونههای هنری در موضوعی واحد ورود پیدا کنند انتظار درستی نیست.
باید نسبت میان سیاست و یک هنر، نسبت نزدیکی باشد. از طرف دیگر بخش اعظم جامعه هنری ما کسانی بودند که پس از امضای برجام جشن گرفتند و هنوز هم تصورشان این است که ما اگر با آمریکا ارتباط داشته باشیم همه چیز درست میشود.
بسیاری از اینها نمیدانند که قبل از انقلاب که ما بهترین روابط جهان با آمریکا را داشتیم، گاو شیردهی بودیم که امروز ملک سلمان است. یعنی نهایت روابط ما با یک کشور قلدری مثل آمریکا میشود عربستان امروز!
■ برای اینکه هنر شما از شعار عبور کند و جنبه اقناعی داشته باشد، چه کردید؟
هنر کار دشواری است. شما در سطوح مختلف باید کیفیت کارهایت را ارتقا دهی. اولین شرطش جذابیت است که مخاطب را به سمت یک اثر میکشاند. پس از آنکه مخاطب جذب شد، باید اثر را درک و فهم کند و فهمش باعث تغییر نگرش و در نهایت تغییر رفتارش شود. بخشی از این مسیر به هنرمند برمی گردد. من وقتی قالب کاریکاتور را انتخاب میکنم به دلیل طنز و لبخندی که در کار نهفته است، معمولاً تودهها بیشتر با آن ارتباط برقرار میکنند. یعنی از ابتدا آن قلاب، توسط این لبخند مخاطب را به اثر وصل میکند. اما اینکه چقدر فهم و ادراک و تغییر نگرش و مسائل پس از آن اتفاق میافتد مسئله درازدامنی است که بحث دیگری میطلبد.
■ برای اینکه آثارتان را قشر وسیعتری از جامعه ببینند چه کاری کردهاید؟ آیا مدلی برای دیده شدن بیشتر در نظر دارید؟ مثلاً انتشار آن در فضای مجازی؟
من به عنوان تولیدکننده کالای فرهنگی وظیفهای دارم و آن تولید اثر است. اما نکته اینجاست که یک تولیدکننده نمیتواند توزیع کننده خوبی هم بشود. مثلاً کسی که کارگردانی میکند نمیتواند پخش کننده خوبی هم باشد، کسی که کتاب مینویسد نمیتواند پخش کننده خوبی هم در حوزه نشر باشد. اینجا سیستمی باید شکل بگیرد که من اسمش را مدیریت فرهنگی میگذارم. مدیریت فرهنگی کشور باید از من تولیدکننده فرهنگی حمایت کند. به عنوان مثال برای هنرمندی مثل من که مشهدی است چند گالری برای ارائه کار در مشهد وجود دارد؟ من میدانم که گالری باکیفیت در مشهد نیست؛ در شهرستانها که جای خود دارد.
ما 1000 شهر داریم شاید به زور در 50 تای آن گالری پیدا کنید. سیستم فرهنگی ما تلاش نکرده که فضای مناسب را فراهم کند.
در حوزه فضای مجازی هم همینطور. من باید به کجا مراجعه کنم که کارهایم دیده شود؟ نهایتش در صفحه شخصی خودم در اینستاگرام منتشر میکنم. اما یک سیستم باهوش فرهنگی فضایی را ایجاد میکند که کار من نه تنها در ایران که در دنیا دیده شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در این زمینه ورود پیدا کند. هزینه زیادی هم ندارد. فقط کمی همت و به کارگیری عقل میخواهد. ما در اقلیت هستیم اما اقلیت فعال!
انتهای پیام/
نظر شما