به گزارش گروه اقتصادی قدسآنلاین، شاید برخی تعارف کنند، شاید برخی درنیافتهاند، شاید برخی همه اینها را میدانند، اما مغرضند و برآنند تا چرخ بر همین منوال بچرخد. اما آنها که خرد و دانشی در چنته دارند و دردل و نیز سوز و معرفتی نسبت به مردم و آرمانهای راستین انقلابشان، نیک میدانند دولت ما بیش از نیازش بزرگ و فربه شده است. روندی که با کمال تأسف ادامه دارد و هر روز که از این اوضاع میگذرد، صدماتی هولناک به این سرزمین وارد میشود. ماجرا بسیار ساده است. این شیوه زمامداری، دخل و خرجش با هم نمیخواند. شما برای مثال با هزار و یک بدبختی طی یک سال مالی صد واحد پولی درآمد کسب میکنید، اما برای اداره کشور با همین روش ناچار صد و بیست و سی و بلکه بیشتر مخارج ضروری دارید.
باری در چنین حالتی اولین توصیه آن است که؛ چو دخلت نیست خرج آهستهتر کن! اما برای نیل به این آهستگی و کاهش، چگونه باید بودجه را ترمیم کرد؟ چه بخشهایی باید تعطیل شوند تا دخل و خرج یکی شود؟ سالهاست همه دولتمردان ما به جستوجوی این پاسخند. با تأسف با وجود گذشت دههها، جوابی نیافتهایم. شاید عبارت دقیقتر آن باشد که نخواستهایم بیابیم!
هر سال در فصل بودجهریزی، صاحبان ردیفها به جنب و جوش میافتند. سفارشها آغاز میشود. حتی نمایندگان و مسئولان بخشهای مهمتر در چنین اوضاعی، کمتر به ضرب المثل قیاس مهم و مهمتر وقعی مینهند. طبق آنچه خود مسئولان مربوط بصراحت بارها گفتهاند، هر ردیف پدر و مادری دارد و دست زدن به آن، داد و هوار گروهی ذی نفوذ را به آسمان میبرد. عجیب نیست در آن برههها، مسئولان مربوط با اتکا به ضربالمثل «سری را که درد نمیکند دستمال نبندید!» لزوماً جایگاه، انرژی و توان خود را صرف بهینه شدن این وضع به کار نمیاندازند. در عوض سفارشات، باند و گروه و جناح و دسته بازیها اغلب حرف اول را میزنند و اینها هم بالاخره در این تقسیمات عضو جماعتی از این طالبان بودجهاند. پس برای آنان هم اولویت همان است که بزرگان این حلقهها تعیین کرده و این جماعت هم میشوند مدافعش. در این کلاس حیاتی، سالهاست که مردم غایبترین عنصر این سیاستگذاریاند. حال آنکه هر آنچه رخ میدهد، با شعار مردم و حمایت از آنها در رسانهها هوار هوار میشود.
به گمان این قلم، چنانچه سیاست بودجهریزی و تخصیص بهینه و عادلانه آن یک بار برای همیشه در این ملک سامان یابد، تبعات آن چنان شیرین و مؤثر است که بسرعت ملت آن را در تار و پود اجتماع و حتی در پستوی خانوارهای کم بضاعت و زندگی مشقتبار بسیاری از ایشان حس خواهد کرد. فقط یک مرد مردستان میخواهد تا مقابل زیادهخواهیها کمر خم نکند. اگر میگوییم و همگان اعم از مردم و مسئولان خواهان شفافیت در این مسیرند، از همین روست تا دست همه این مدعیان شیفته خدمت رو شود. باری اینهمه مقاومت برای عدم شفافیت نیز از همین روست. تا روزی که فضای این بخش از حاکمیت غبارآلود باشد، فرصت طلبان نیششان را به مردم و آرمانهای انقلابی ایشان خواهند زد و این نیش زدن را در کمال حیرت، بهعنوان خدمت جا خواهند زد!
انتهای پیام/
نظر شما