خود را بیبی معصومه نبوی معرفی میکند، ۳۸ سال دارد و تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده، متأهل است وهمسرش هم جوشکار و هم همکار اوست، او که بسیار چابک، ورزیده، شاد و خندان است، میگوید: سه دختر دارم اولی محدثه ۱۹ ساله که به خانه بخت فرستادم وحالا یک نوه دارم و دو دختر دیگرم هم مهدیه و مهسا نام دارند.
وی میافزاید: ۱۲ سال است که هر روز صبح ساعت هشت با همسرم و سایر کارگران و جوشکارها سرکار میآیم و پنج بعدازظهر تعطیل میکنیم و ناهار را شب قبل در منزل تهیه و ظهرها سرکار همراه با همسرم میخوریم.
کسب روزی حلال
وی یکی از دلایل انتخاب کار جوشکاری آهن را کسب روزی حلال میداند و میگوید: کار دیگری که علاقه داشته باشم، پیدا نشد و بعد هم کارفرماها به قشر زن در جامعه حقوق و پول خوبی نمیدهند، به آنها ظلم میکنند، خانمها را باور ندارند و به همین سبب به بانوان شاغل (آزاد) معمولاً ۵۰۰ هزار تومان چیزی کمتر یا بیشتر ماهیانه نمیدهند که این نوعی جفاست. وی که به گفته خودش از وضعیت مالی زندگی خود نسبتاً راضی است، میافزاید: همدوش همسرم کار میکنم تا از زندگی عقب نیفتم و بتوانم جهیزیه دخترهایم را فراهم کنم و زندگی آبرومندانهای داشته و محتاج کسی نباشم.
وقتی که چشمها برق میگیرد
وی در ادامه از خاطرات و سختیهای کارش میگوید و میافزاید: من همه این سختیها را از روز اول به جان خریدهام بویژه کار با تیرآهن، پلت، لچکی، زنبوری، صفحه، میلگرد، نبشی، رفتن بر روی اسکلت چند طبقه و کار با جرثقیل و از همه بدتر و سختتر برق گرفتگی چشمها که شبها استراحت و خواب را از من میگیرد و صبحها هم با همان چشمان پردرد و خسته سرکار میروم زیرا هیچ چشمی با برق جوشکاری عادت نمیکند و باید با ماسک از چشمانم محافظت کنم و قطره هم کاری نمیکند و مجبورم تحمل کنم.
وی یادآور میشود: کار با آهن واقعاً سخت و سنگین است این را کسانی که در گرمای سوزان تابستان و سرمای زمستان با آهن کار میکنند بهتر و بیشتر میدانند که چه میگویم به عنوان مثال سال گذشته یک روز که جرثقیل برای علم کردن تیرآهنهای اسکلت یک ساختمان آمد، تیرآهن روی پایم افتاد و رگ و مفصل پایم پاره شد یک ماه خانهنشین شدم و درد کشیدم تا این که خوب شد و به خیر گذشت.
این بانوی کارآفرین به بانوان توصیه میکند هوای مرد زندگی خود را داشته باشید و با وضعیت مالی وی کنار بیایید و مغرور نباشید به قول معروف نباید او هم «من» باشد و تو هم «من» باشی، چون واقعاً نان در آوردن امروز سخت است آن هم نان حلال در این شرایط و روزگار بد اقتصادی، بنابراین به مرد زندگی خود کمک و همکاری جدی کنید چون امروز چرخ زندگی با یک نفر تنها نمیچرخد.
احساس خستگی از بدحسابی کارفرماها
این خانم جوان هرگز آثار خستگی در او دیده نمیشود و با چهرهای بشاش میگوید: تا زمانی که مشکل مالی داریم و نیرو و توان در بدن دارم به کارم ادامه میدهم فقط زمانی احساس خستگی میکنم که کارفرما یا همان صاحبکار برای تسویه حساب بد قولی و بد حسابی میکند که امیدواریم کارفرماها تا عرق کارگران خشک نشده دستمزد آنها را پرداخت کنند.
وی خاطرنشان میکند: واکنش و برخورد مردم با کار من خوب و مثبت است برخی خانمها و آقایان که مرا در حال جوشکاری اسکلت میبینند اول تعجب میکنند بعد لذت میبرند و تحسینم میکنند، حتی برخی آقایان میروند و دوباره با خانمهایشان برمی گردند و با انگشت اشاره مرا نشان میدهند.
کار زن فقط ظرف شستن نیست
وی از انگیزه کار خود میگوید: با اختیار و تقاضای خودم جوشکاری را پذیرفتم اما روز اول که سرکار رفتم و شروع به جوشکاری کردم به علت نداشتن مهارت کافی، سیم جوش به تیرآهن چسبید، شوهرم که نگاه میکرد با خنده و کنایه به من گفت: بلند شو بلند شو! این کار زن نیست، زنها فقط به درد ظرف شستن میخورند. این جمله اگرچه کوتاه بود اما سخت به غیرت و تعصب کاری من برخورد، آنجا بود که عزم خود را جزم کردم و با خود عهد کردم این مهارت را باید یاد بگیرم و بنابراین در مدت کوتاهی با عمل ثابت کردم که کار زن فقط ظرف شستن نیست و خواستن توانستن است وقتی که اراده معجزه میکند.
همسر و مادری نمونه
از همسر خانم نبوی میپرسم از خانمت راضی هستی؟ میخندد و میگوید: این چه حرفی است او باید راضی باشد نه من! ما با هم کاملاً دوست و رفیق هستیم و قبل از اینکه با هم زن و شوهر باشیم عاشقانه همدیگر را دوست داریم و از کنار هم بودن لذت میبریم.
مهدی هاشمآبادی ضمن قدردانی فراوان از همسرش، میافزاید: خانمم واقعاً همسری و مادری نمونه است با تمام مهر و عاطفه مادری و همسرداری بسیار سختکوش و جدی است و تاکنون بابت اشتغال ایشان، به وظایف خانهداری و همسرداری وی لطمهای وارد نشده و جالب است که بدانید در این مدت جوشکاری یک سال باردار بوده که چند ماهی پزشک استراحت استعلاجی داد و بعد از گذشت ۳ ماه از زایمان، وی دوباره سر کار حاضر شد.
وی خاطرنشان میکند: دخترهایم خیلی کمک حال مادرشان هستند و خوب همکاری و ما را درک میکنند فقط بعضی موقعها کمبود محبت و جای خالی مادر را احساس میکنند و میگویند مامان دیگر سرکار نرو، اما بعد از لحظاتی پشیمان میشوند و میگویند برو بابا را تنها نگذار.
وی ضمن تعریف از مهارت بسیار عالی خانمش، میگوید: او کاملاً مهندسی کار میکند به طوری که هیچ مهندس ناظری تاکنون در بازدیدهای میدانی از کارش ایراد نگرفته و حتی وی مدرک مهارت جوشکاری از شرکت «امیدگستر» دارد و همپای خودم و سایر مردان جوشکار با سرعت و دقت کارش را انجام میدهد.
خبرنگار: ابوالحسن صاحبی
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام /
نظر شما