به گزارش قدس آنلاین، امروز با خودم گفتم چقدر افعال معکوس را دوست دارم؛ چقدر باشکوه و عصای دست اند و لکنت مُکنت سرشان نمی شود و چرا من اینقدر اصولاً کم، دَم پرشان می گردم و لحظاتم را اختصاص نمی دهم به همدمی با کارواژه هایی که بی خون و خونریزی می توانند به مقصد برسانندم .
پس مصمم می شوم تا بیشتر از این وقت نمرده، آستین قلم را بزنم بالا و جملات را به میهمانی افعال معکوس ببرم.
بنویسم، تشکر می کنم از آن گروه عظیمی که با دو دو تا چهارتا دریافته اند گوشی و تلویزیون، قاتل عمر مفیدند!
تشکر می کنم بابت اینکه تا چشم کار می کند از ویلای صاحبان زر و زور دیگر اثری نیست در کوه و دریا و جنگل!
از مجلسی ها که به همه وزرای پیشنهادی دولت، رأی اعتماد ندادند! از اینکه سالها است به هر طرف نظاره می کنی، می بینی دست ها چسبیده اند به کتاب و نگاه ها ول کن جملات نیستند!
تشکر می کنم از رانندگانی که چراغ راهنمایی را از بَرند و بوقِ اضافه در مرام شان نیست و اَبدا با قانون من درآوردی، راهنمازدن کسرِ شأن شان نمی شود!
از آپارتمان نشین ها متشکرم که به وفور اولویت شان رعایت فرهنگ و حقوق همسایگان است.
از مسافران و اهالی که شدیداً به محیط زیست و حیات جانوری احترام می گذارند و هر روز دور وجود نازنین این سرمایه های گرانبها می چرخند و می چرخند؛ بی زباله، بی تبر، بی تفنگ.
تشکر می کنم از مغزهای ناب که پرواز نمی کنند از کشور، از آقای وزیر که زبان سرخ پُرمزاح ندارد با ملت! از حجاب که بدقواره و ناامید کننده نیست در اقصی نقاط شهر و روستا! از خرج و دخلی که حسابی چفت هم اند و مثل یک نجیب زاده ایرانی می شود سَرماه و تَه ماه نکرد و بی تپش قلب، پاییز را رفت زیر باران پیاده روی کرد!
تشکر می کنم از دولت که دست به رقم تند بنزین نخواهد زد و همیشه اقشار متوسط رو به سقوط در رأس برنامه ریزی ها و هدف گذاری هایشان لحاظ و معیار خواهد بود!
و در پایان یک تشکر خاص هم کنار گذاشته ام برای زوج های به غایت سعادتمند که تا تَقی به توقی می خورد، پاشنه ور نمی کشند و نمی روند مهریه بازی راه بیندازند و از این فلز بُرّا، سِپَر بسازند!
انتهای پیام /
نظر شما