قدس آنلاین - سالهاست که از آخرین صدور کارت خبرنگاران استان توسط خانه مطبوعات مرکز میگذرد. صدور مجوزهای بیحساب رسانه پای بسیاری را به مطبوعات کشانده است. مطبوعات استان مبدل به شنبهبازاری شده است که همه چیز و همه کس در آن وجود دارد. بیآنکه نگاه صنفی بر کلیت آن حاکم باشد.
بسیاری حتی از اصول اولیهی خبرنگاری مطلع نیستند اما خود را خبرنگار میدانند.
شاید یکی از دلایلی که ضرورت وجود یک تشکل را برای ما در کنار خانهی مطبوعات استان که همیشه مصائب خود را داشته، همین بلبشوی رسانه است.
اما در آخرین ماههای خانهی مطبوعاتی که من در آن عضو بودم با معاونت فرهنگی استان(دکتر بسطامی) جلساتی ذیل همین نابسامانیها گرفتیم و برای بسامان کردن شرایط موجود، ایشان برنامههایی داشتند که منجر به تشکیل کارگروهی شد، متشکل از کارشناس مطبوعاتی اداره کل ارشاد، نماینده خانه مطبوعات(که من به نمایندگی حاضر شدم) و چند نفر از پیشکسوتان عرصهی رسانه، در این کارگروه یک به یک پروندهی اهالی رسانه بررسی شد جلسات مکرری با وسواس زیاد گرفتیم و قرار بر این شد که طی دو مرحله به سطحبندی اهالی رسانه استان بپردازیم.
در ابتدا به تفکیک اهالی رسانه بهشکل عموم پرداخته شد. در این مرحله بازاریاب و خبرنگار، مدیرمسئول و سردبیر مشخص میشد که حداقلترین ماحصل آن، حفظ شأن خبرنگار بهعنوان کنشگری چالشی و پرسشگر بود نه تداعیکنندهی کارت هدیه برای مدیران ادارات. به هر حال طی دو فصل پروندهها بررسی شد کسانی که هویت خبرنگاریشان برای جمع محرز بود و کسانی که برای اثبات خبرنگاری نیازمند آزمون بودند که خروجی آن ۳۳ نفر خبرنگار و بالغ بر هفتاد نفر مدیرمسئول و سرپرستهای استانی بود.
تعداد ۱۰۳ نفر از دویست و پنجاه نفر مدعی این عرصه از اولین صافی گذشتند.
برای تک تک آنها کارت از جانب اداره کل ارشاد صادر شد. چاشنی این مراحل به حق عشق و علاقهی وصفناپذیر دکتر بسطامی بود با آنکه راجعبه خانهی مطبوعات آن زمان، اختلاف نظر داشتیم.
چشمانداز و توالی برنامهی ایشان به این شکل بود که پروندهی بررسی خبرنگاران باز بماند تا هر کسی در هر زمانی با ارائهی مدارک به این حلقه بیاید و پس از آنکه این حلقه شکل گرفت قرار بر این بود چند نفر از اساتید کشوری عرصه رسانه به استان دعوت شود و کارگاههای آموزشی و آزمون تعیین سطح از همگان گرفته شود تا سره و ناسره بیش از پیش معین شوند و خبرنگاران خبره از خبرنگاران عادی تمیز شود. اما دولت مستعجلشان به انجام این مهم نرسید و اصلاحات مدیر محور ایشان نیز مانند بسیاری از اصلاحات تاریخ ایران بیسرانجام ماند.
ما هیچکدام به این نیندیشیدیم که اصلاح امور، خاصه در لرستان یک اتفاق دوریست نه خطی، همیشه پس از طی مسیری دوباره به نقطه آغاز میرسیم و امروز میبینم که در نقطه صفر آغازیم.
با این تفاوت اینسو و آنسو کارتهای خبرنگاری را دست کسانی میبینیم که هیچ نسبتی با رسانه ندارند بقالها، دکه داران... و این کارتها که قرار بود مجوز ورود ما در جلسات باشد کمترین محلی از اعراب ندارد. و به قول سهراب : دل خوش سیری چند!
و با خودم میگویم چه بیهوده بود آن وسواسها و دقت نظرها
چه بیهوده بود...
راستی آقای حنان، جناب استاندار،
چه کسی پاسخگوست، ریشه آسیب کجاست؟
انتهای پیام/
نظر شما